تاکنون ترجمههای متعددی از قرآن کریم انجام شده است، اما تعداد کمی از این ترجمهها هستند که عنوان «ترجمه منظوم قرآن» به آنها اطلاق میشود. این که این نوع از ترجمه چه ضرورت و اهمیتی دارد و چگونه میشود قرآن را به نظم درآورد، موضوع بحث است که در این راستا خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، گفتوگویی را با شهاب تشکریآرانی، مترجم منظوم قرآن انجام دادهایم. وی فرزند آیتالله ملاغلامرضا آرانی است که در سال 1322 در آران از توابع کاشان به دنیا آمده است. تشکریآرانی معلم زبان و ادبیات فارسی و عربی بوده و مطالعاتی را در زمینه ترجمه و تفاسیر قرآن انجام داده است. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گفتوگوست.
آیا قرآن منظومی که ارائه کردهاید، با مراجعه به ترجمههای فارسی قرآن است یا از متن عربی استفاده کردهاید؟
با توجه به آیات قرآن ترجمه منظوم را ارائه کردهام و کمتر موردی بوده که به کتاب یا ترجمه دیگری مراجعه کنم و از این نظر، کارم سریعتر پیش رفت.
یعنی براساس داشتههای علمی خودتان ترجمه کردید؟
بله، چون معلم ادبیات فارسی و عربی بودم و در سالهای گذشته مطالعاتی در زمینه ترجمه و تفاسیر قرآن داشتم، خیلی نیاز نبود که به کتابهای دیگر مراجعه کنم و در بیشتر موارد این گونه بوده است.
از کی کار ترجمه منظوم قرآن را شروع کردید و چه شد این ایده به ذهنتان رسید که قرآن را به نظم درآورید؟
یکی از دوستان روحانیام پیشنهاد کرد. من ابتدا فکر کردم کار خیلی سنگینی باشد، اما وقتی سوره «حمد» را به نظم درآوردم، خودم هم تحت تأثیر قرار گرفتم و این کار را ادامه دادم که این کار مربوط به 10 سال پیش است.
این کار چه مدت طول کشید؟
این کار خیلی سریع انجام شد و خودم هم تعجب میکنم. 40 روز اول 10 جزء و بعد از کمی فاصله زمانی، 20 جزء دیگر را ترجمه کردم و چون به کارم علاقهمند شده بودم، خواب و خوراکم به حداقل رسیده بود و تمام سعیام براین بود تا آن را به اتمام برسانم و جاذبهای مرا وادار به این کار میکرد که بعد از آن نیز به ترجمه منظوم نهجالبلاغه دست زدم.
اساتید و مترجمان معتقدند کسی که به ترجمه قرآن دست میزند، باید به علوم گوناگون احاطه داشته باشد، نظر شما چیست؟
علوم مقدمات حوزه را آشنایی داشتم و همچنین معلم عربی بودم و ترجمههای گوناگونی را از قبل مطالعه کرده بودم و با آنها آشنایی داشتم.
آشنایی شما با ترجمههای قرآن در چه حدی بود؟
آشنایی من در حد متوسطی بود، نه در حد علمای این رشته. با صرف و نحو و بیان و... آشنایی داشتم و پیش از انجام ترجمه منظوم، ترجمهها و تفاسیر گوناگونی را از دورههای قدیم و جدید مطالعه کرده بودم.
آیا ترجمه یا تفسیر خاصی در کار شما تأثیر داشته است؟
خیر، نمیتوانم بگویم یک ترجمه سهم عمدهای در کار من داشته است و من از آن تأثیر گرفتهام. 90 درصد این ترجمه را به صورت مستقیم انجام دادم و فقط 10 درصد را به کتابهای دیگر مراجعه کردم.
اگر کسی بخواهد کاری همانند کار شما انجام دهد، چه توصیهای میکنید که چگونه مطالعاتی باید داشته باشد؟
ترجمه باید خیلی دقیق باشد، چون نباید از متن دور افتاد و خود مترجم هرچه توانا هم باشد نمیتواند به عمق معانی کلام الهی در ترجمه ساده دست یابد، چه برسد به ترجمه منظوم. متأسفانه در این زمینه موانعی در وزن و قافیه به وجود میآید که کار شاعر را محدود میکند.
برای شما این محدودیتها تا چه حد بوده و شما را در تنگنا قرار داده است؟
گاهی پیش آمده که برای یک بیت چند دقیقه و ساعت وقت میگذاشتم که در این اوقات وضو گرفته و دو رکعت نماز میخواندم.
ضرورت ترجمه منظوم قرآن چیست؟
کسانی که با این ترجمهها مخالفت میکند، نظرشان دلسوزانه است و نگران هستند ترجمه منظوم، از متن دور شود و مشکل وزن و قافیه شاعر را در تنگنایی قرار دهد که از معانی اصلی قرآن فاصله گیرد و این نگرانی بیجا نیست ولی من به این موضوع معتقد نیستم که هر شاعری این وضعیت را داشته باشد و از متن دور افتد.
دلیلی وجود ندارد که ما نتوانیم قرآن را به نظم درآوریم. خداوند در قرآن فرموده است که قرآن را به شعر نخوانید، یعنی سجعهایی که در قرآن است نباید قاری این سجعها را طوری بیان کند که به صورت شعر باشد. یعنی متن عربی نباید طوری خوانده شود که به نظر برسد، شعر است.
همچنین ما در قافیهها ملزم نیستیم همان سجعهای قرآنی را بیاوریم. یعنی سجع قرآنی الزاماً در ترجمه فارسی نیست و کمتر شاعری است که سجع قرآنی را در شعرش بیاورد. به عبارت دیگر ترجمه منظوم با شعری خواندن قرآن متفاوت است که شعری خواندن قرآن جایز نیست.
انگیزه شما از این کار چه بود؟
بعد از این اینکه سوره حمد را ترجمه منظوم کردم، این انگیزه در من به وجود آمد تا کسانی که با نظم و شعر آشنایی داشته و رغبت دارند، به این وسیله به قرآن گرایش پیدا کنند و به نظرم در این مسیر موفق بودهام و اگر یک نفر هم از این طریق جذب شود، تلاش ناظم قرآن به هدر نرفته است.
یکی از دلایلی که مخالفان بیان میکنند، این است که شاعر در این ترجمه از تخیل استفاده میکند و ممکن است، تفسیر به رأی از یک آیه نیز داشته باشد. نظرتان در این مورد چیست؟
کسانی که با این کار مخالفت میکنند باید این اثر را بررسی و با ترجمههای دیگر مقایسه کنند و آنگاه نقد کنند و بگویند که این کار خوب نیست. به طور کلی نمیتوان گفت که این کار نادرست است و به طور کلی هم نمیتوان گفت درست است. این موضوع به قدرت شاعر هم بستگی دارد و شاید ناخواسته دچار خطا شود و ناچار به استفاده از کلماتی شود که ترجمه نزدیک به عبارت تلقی میشود که این امر تفسیر به رأی نیست.
شما در برابر مخالفان چه دفاعی از ترجمه خود میکنید؟
صرف اینکه کسی با کار نظم درآوردن قرآن مخالفت کند، آن را نمیپذیرم. اما اگر به ترجمهام نقدی وارد است، آن را میپذیرم و آماده گفتوگو هستم.