به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روابط عمومی کتابخانه آستان قدس رضوی، نامش «ملک خانم مقرون» است. گرد دوران چنان بر پشتش سایه افکنده و قامتش را خمیده کرده، که گویی سالهای دور و درازیست کمر راست نکرده است! با لهجهای غلیظ، اصفهانی صحبت میکند. به سختی میتوانم از میان سخنانش، عباراتی را درک کنم. اما یک چیز را خوب میفهمم: «میخواهم تا قیامت بماند».
این جملهای است که مدام در بین سخنانش تکرار میکند. « این قرآن را بعد عروسی، مادرم به خانه من آورد». قرآنی از قرن 13؛ عهد قاجار. نگاهی که به تاریخ میاندازم میبینم کودکی ملک خانم، خیلی از دوره قاجار فاصله نداشته است. از پایان دوره قاجار، تا تولد او، تنها یک سال، فاصله است. تازهعروس بوده که مادرش این قرآن خطی را بر لبه طاقچه خانهاش میگذارد، درست نمیداند عمر این قرآن دقیقاً به چه سالی بر میگردد، اما آنقدرها قدیمی بوده که همان موقع، شوهرش که حالا، 10، بیست سالی میشود به رحمت خدا رفته است، آن را برای صحافی نزد یک صحاف برده بود.
دو صفحه اول، دارای کتیبههای صدر و ذیل، قلمدانی، با حاشیه دالبری زرین که به مرور زمان دچار آسیبدیدگی جدی شده، سرسورهها هریک کتیبه زرین و لاجورد، فواصل آیات گوی زرین اخترنما، جداول اوراق آن به زر و تحریر لاجورد و سبز سیلو، به خط نسخ ایرانی، دارای جلد تیماج مشکی و از نکات قابل توجه، این است که ابتدای هر سوره کنار «بسم الله الرحمن الرحیم»، کلمه «وقف»، کتابت شده است».
حجتالاسلام محمد نورینیا، معاون اداره مخطوطات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در این باره میگوید: از ملک خانم میپرسم: کسی به شما پیشنهاد نداد این قرآن را بفروشید؟ بچههایتان با اهدای آن مخالفت نکردند؟؛ خیلی سریع میگوید: بچهها گفتند؛ بسپر دست امام رضا(ع)، پیش حاجآقا کمالی، از روحانیون بزرگ اصفهان، هم بردم، گفت وقفش کن. میگوید: «پسرم خیلی مؤمن است. پارسال عکس قرآن را آورده بود حرم نشان داده بود، پرسیدند میخواهی بفروشی؟ جواب داده بود: خیر! مادرم میخواهد تعارفی بیاورد اینجا که تا قیامت بماند.
این پیرزن 88 ساله از شوهر مرحومش میگوید، که با این قرآن برای همسایهها استخاره میگرفته است. پس از فوت شوهرش، در همه این سالها همیشه نگران بوده که قرآن بیش از این آسیب ببیند، از سویی نشانههای وقف را که در ابتدای هر سوره میبیند، عزم جزم میکند که آن را به صاحب حقیقیاش برساند. وی میگوید: «من با این سختی از راه دور آمدم، تا این قرآن را با دست خودم به شما بسپارم».
وی در جواب این سؤال که چرا از بین مراکز مختلف، کتابخانه حضرت رضا(ع) را برای وقف این قرآن انتخاب کردید، میگوید: کجا ببرم از اینجا امنتر؟ اینجا مال امام رضاست. میخواهم خوب از آن مراقبت شود.