مصطفی محدثیخراسانی، شاعر انقلاب، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره نقد ادبی در حوزه شعر گفت: همه مشکلاتی که در این حوزه داریم، این است که باید یک نهاد و سازمانی قدرتمند وجود داشته باشد که بتواند افقی را برای شعر ترسیم کند و در این راستا فقط سرودن شعر نیست، بلکه باید به حواشی آن نیز توجه شود که از جمله آنها میتوان به ترجمه آثار ادبی، جشنوارهها، انجمنهای ادبی، موجآفرینیها و چهرهسازیها اشاره کرد که همه این موارد نیازمند یک پشتوانه کارشناسیشده و ملی است تا بتوانیم از ظرفیتی که در اختیارمان است، استفاده کنیم.
وی تأکید کرد: در این راستا افرادی چون علیرضا قزوه که مسئولیت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری را برعهده دارد، اقدامات محدودی انجام داده و این اقدامات محدود هر چند تأثیرگذار است، اما پاسخگوی ظرفیت بالای شعر در کشور نیست.
شاهد جریان یکسویه هستیم
محدثیخراسانی با اشاره به وضعیت نامطلوب حوزه شعر کشور گفت: در حال حاضر ما شاهد جریان یکسویه هستیم و آثاری از زبانهای دیگر به زبانهای فارسی ترجمه میشود. آشنایی با افکار و اندیشههای شاعران جهان بد نیست، اما از سوی دیگر هیچ تصویری از شعر معاصر و انقلاب در جهان منعکس نشده است.
وی با بیان این که جهان هنوز ما را با شاعرانی چون حافظ، مولانا، سعدی میشناسد و در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی شاعران ما ناشناخته هستند، گفت: قرار نبود ما انقلاب اسلامی را با اسلحه، جنگ و شعاردادنهای سیاسی به جهان صادر کنیم، انقلاب ما دارای ارزشهای انسانی و فرهنگی است که جز از طریق هنر، شعر و قلم نمیشود آن را به جهان معرفی کرد.
حوزه ادبیات فارسی نیازمند نهضت ترجمه است
این شاعر انقلاب گفت: این غفلت بزرگی است که سیاست خارجی فرهنگی ما دچار آن بوده و اقدامی در این زمینه نکرده است. نهضتی که در حوزه نقد بدان نیازمندیم، در حوزه ترجمه نیز نیاز داریم و شاعران ما حرفهای زیادی برای جهان اسلام و مستضعفین جهان دارد و علاوه بر این که جهان را میتواند با انقلاب همسو کند، آرمانها و ارزشهای انقلاب را میتواند معرفی کند تا آنها بدانند که ایرانیها این گونه بر سر مواضعشان ایستادهاند که این ایستادگی براساس خاستگاه اصیل و ارزشی است.
وی در پاسخ به این که آیا در آن سوی مرزها احساس نیاز به آشنایی با ادبیات معاصر کشورمان وجود دارد، بیان کرد: اگر صدای متفاوتی در حوزه شعر وجود داشته باشد، قطعاً این عطش نیز وجود دارد، اما با توجه به این که در راستای معرفی ادبیات فارسی و ادبیات انقلاب کاری انجام نشده است، به این عطش نیز دامن زده نمیشود، در حالی که طیفهای ادبی که در کشورهای دیگر هستند، تشنه ادبیات فارسی و انقلاباند.
عدم موفقیت نظریهپردازی در حوزه ادبیات فارسی
محدثیخراسانی با بیان این که در زمینه نظریهپردازی در حوزه ادبیات فارسی نیز موفق نبودهایم، گفت: با توجه به این که تولیدات فراوانی در عرصه شعر داشتیم و گونه تازهای در تاریخ شعر فارسی رخ نشان داده و آثار فراوانی به لحاظ کمی و کیفی تولید شده است، اما در نهایت مجموعههای شعری هستند که ترجمه نشده و در دست خودمان باقی ماندهاند و در این راستا کسانی هستند که شاید نتوانند تعریف درستی را برای ادبیات انقلاب بیان کنند و به لحاظ نظریهپردازی مؤلفههای آن را برشمارد.
وی تصریح کرد: زمانی که متولی مشخصی وجود نداشته باشد و حمایتی انجام نشود، نمیتوان در عرضه پژوهشی و نظریهپردازی کاری انجام داد. به عنوان مثال محمدکاظم کاظمی که یک شاعر افغانی است، به اندازه یک وزارتخانه در حوزه شعر کار کرده است و کتابی با عنوان «روزنه» دارد که معتبرترین کتاب آموزشی در حوزه شعر است و کتاب دیگری با عنوان «10 شاعر انقلاب» دارد که تنها کتابی است که در تعریف شعر انقلاب و مؤلفههای این نوع شعر است. در این راستا شاعران کارهایی را از سر عشق و علاقه انجام میدهند اما نمیتوان با کارهای پراکنده به تحول بزرگی دست یافت.
محدثیخراسانی با بیان این که کارهای بر زمین مانده در عرصه شعر زیاد است، افزود: بودجههای ارشاد به حوزه شعر اختصاص یافته و اقداماتی که انجام شده، به صورت کارمندپسند و در راستای بیلان کاری بوده است و دلسوزی عاشقانه برای ارتقا و اعتلای آن وجود ندارد.