علیاکبر اشعری، مدیر پروژه باغ کتاب تهران، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به بیرغبتی کودکان به مطالعه گفت: ضمیر کودکان مانند لوح سفیدی است که پدر و مادر و اطرافیان با رفتار خود، بر روی آن نقش میآفرینند؛ بنابراین نخستین جرقههای رغبت یا بیرغبتی نسبت به کتاب و کتابخوانی در خانه زده میشود.
وی افزود: پایین بودن جایگاه کتاب و مطالعه در خانواده، کوتاهی مدارس از ایجاد زمینه مناسب برای ترغیب کتابخوانی و فقدان رویکرد تلویزیون به عنوان مهمترین پُرکننده بخش زیادی از اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در زمانه ما به کتابمحوری در برنامههای گروه سنی کودک و نوجوان و حتی نپرداختن نشریات گروه سنی کودک و نوجوان به معرفی کتابهای مناسب را میتوان از عواملی برشمرد که موجب بیرغبتی کودکان ما نسبت به کتاب و کتابخوانی میشود.
تنوع شکلی کتاب پاسخگوی سلایق گوناگون است
اشعری در ادامه اظهار کرد: نگاه مثبت اعضای خانواده، به ویژه مادر به مطالعه و اهتمام به آن، جایگاه والای کتاب در میان اعضای خانواده و وجود کتابخانهای - حتی کوچک - در خانه، استفاده از کتابهایی با تصاویر زیبا برای قصهگویی پدران و مادران از روی آنها برای نونهالان، رفتارهایی هستند که فرهنگ مطالعه را در خانواده نهادینه میکند. خوشبختانه امروز تنوع شکلی کتاب به نحوی است که میتواند پاسخگوی سلایق مختلف باشد.
این فعال فرهنگی به ریشه این بیعلاقگی در خانوادهها اشاره کرد و گفت: نخستین جرقههای علاقه یا بیعلاقه بودن نسبت به مطالعه در خانه زده میشود، اما مدرسه نیز نقش بسیار زیادی دارد. شیوه مرسوم آموزش در مدارس نمیتواند شیرینی و حلاوت مطالعه را در کام دانشآموزان بریزد.
نقطه شروع علاقه کودک به مطالعه
وی در پاسخ به اینکه نقطه شروع این علاقه باید از کجا آغاز شود، بیان کرد: طبیعتاً از خانواده باید آغاز شود، در گذشته مادران حوصله بیشتری داشتند. از همان دوران شیردهی با لالائیهایی که قصههایی کوتاه در دل خود داشت کودک خود را میخواباندند و بعدها هم با قصههای خود علاوه بر سرگرمی فرزندان عملاً بسیاری از رموز زندگی را به آنها میآموختند.
اشعری تصریح کرد: اتفاقاً این نَقلها و قصهگوییها به استحکام و پیوند روابط میان فرزندان و پدران و مادران کمک هم میکرد. اما زندگی ماشینی و پرشتاب امروز آن صبر و حوصله را کم کرده و تا کمی قبلتر تلویزیون و امروز انواع بازیهای کامپیوتری و گشت و گذار در فضای مجازی را که برای اغلب والدین ناآشنا است، جای روابط پیشین را گرفته و اتفاقاً همین امر باعث ایجاد شکاف و فاصله بین فرزندان و والدین شده است.
وی در ادامه گفت: در حالی که پدران و مادران باید به این نکته توجه داشته باشند که با تولد نوزاد، تازه مسئولیت آنها شروع میشود. تربیت فرزندان برای این که بتوانند در آینده زندگی فردی و اجتماعی سالم و مفیدی داشته باشند، مستلزم مهارت و دانش پدران و مادران در تربیت آنهاست. مهارتی که باید دستِ کم بخشی از آن در دوره آموزش عمومی مدرسه به افراد تعلیم داده شود. در اینجا کتاب خوب به دلیل جاذبههای تصویری و محتوایی میتواند به کمک والدین بیاید و در تربیت فرزندان به آنها کمک کند؛ اعم از کتابهایی که درباره تربیت فرزندان باید بخوانند تا کتابهای داستان و غیرداستان کودکانه که باید در معرض استفاده فرزندان خود قرار دهند.
حذف کتابدار از مدارس در پی درک نادرست مسئولان
اشعری با تأکید بر اینکه برای ایجاد علاقه به مطالعه کتاب، مدارس هم باید چارهای بیندیشند، عنوان کرد: متأسفانه چند سال قبل در اوج تأکیدات مقام معظم رهبری به اهمیت مطالعه، مسئولان وقت با درکی نادرست از وظایف کتابدار، این شغل را از مشاغل مدرسه حذف کردند. لابد فکر میکردند کتابداری یک شغلی است که حداکثر وظیفهاش مرتب کردن قفسههای کتابخانه و دادن و پس گرفتن کتاب به دانشآموزان است؛ درحالی که کتابدار اگر درست انتخاب شود، بهترین مشاور برای معلمان و دانشآموزان در انتخاب کتاب، هماهنگ با اهداف علمی و تربیتی مدارس است. کتابدار مدرسه با برنامهریزی و ارتباط تنگاتنگ با آموزگاران و دانشآموزان میتواند بهترین نقش را در علاقهمند شدن دانشآموزان به مطالعه ایفا کند.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا کتابهایی که در گروه سنی کودکان وجود دارند، پاسخگوی نیاز آنها هستند، گفت: البته تنوع کتاب در ایران کم است، اما به هرحال در میان همین مقدار کتاب که تاکنون منتشر شده و میشود، آثار بسیار خوبی وجود دارد. البته روشن است که مدیریت عالمانه و هوشمندانه حمایتگران صنعت نشر میتواند به ارتقای کیفیت آثار کمک کند.
ناشران برای تولید کتاب کودک فکر و برنامهای ندارند
اشعری با ارزیابی کلی کتابهای کودک، هزینه زیاد تولید کتاب خوب را از مشکلات فعلی نشر کشور عنوان کرد و گفت: به ویژه در حوزه کودک و نوجوان که کتابها اغلب نیاز به تصاویر و طرحهای زیبا و رنگی دارند، هم طراحی و صفحهآرایی به نسبت کتابهای دیگر هزینهبَرتر است و هم چاپ آن به دلیل رنگی بودن. این است که برخی ناشران ما خیلی برای تولید کتاب فکر و برنامه ندارند. به ویژه صرفاً با ترجمه کتابهای خارجی و استفاده از تصاویر همان کتابها، کتاب منتشر میکنند؛ درحالی که واقعاً معلوم نیست آن متنها و تصاویر با فرهنگ ما سازگار باشد.
بیتوجهی مسئولان به جایگاه و اهمیت کتاب
رئیس اسبق سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در پاسخ به اینکه کدامیک از این عوامل میتواند در بیعلاقه شدن کودکان و نیز خانوادهها به کتاب نقش داشته باشد، بیان کرد: به دلیل اشاره همیشگی به اهمیت کتاب و کتابخوانی به ویژه اشارات مکرر مقام معظم رهبری، معمولاً خیلیها از کاستیهای این حوزه اظهار تأسف میکنند، اما تاکنون کمتر کسی گامی به جلو برداشته و کاری انجام داده که لااقل نشانههایی از آینده بهتر را در بر داشته باشد. معمولاً مدیران ما بیشتر به کمیتها فکر میکنند تا کیفیت. در کیفیت هم بیشتر به فکر خارج نشدن از مرزهای ممنوعه اخلاقی و اجتماعی هستند.
وی افزود: اگر کتاب یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در دانش و بصیرتافزایی و ارتقای فرهنگ عمومی است، چه مسئلهای از آن مهمتر که در حوزه فرهنگ به آن پرداخته شود. این بیتوجهی به اهمیت کتاب موجب شده تا چند سال قبل و به بهانه هدفمندی یارانهها در حوزه نشر بخش اعظمی از اعتبارات حوزه کتاب به سینما اختصاص پیدا کند؛ در حالی که برای حل مشکل سینما که به راحتی کتاب هم قابل حل نیست، باید مسیر خودش را میرفتند.