حجتالاسلام و المسلمین سیدسجاد ایزدهی، مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری بینالملی قرآن(ایکنا) درباره نقش و وظایف دولت و روحانیت در حوزه فرهنگ و چگونگی حضور دولت در عرصه فرهنگی گفت: تمایز حکومت دینی با حکومتهای غیر دینی این است که اساسا یکی از وظایف حکومت دینی این است که جامعه را براساس دین، شریعت و اخلاق اداره کند، لذا حکومت اسلامی به هیچ وجه نمیتواند از این وظیفه شانه خالی کند و بگوید دولت متصدی عرصه فرهنگ نیست.
تأثیر تام حکومتها بر فرهنگ جامعه
وی افزود: همچنین با وجود وظیفه دولت اسلامی در توسعه و ترویج دینداری و دینباوری، اساسا حکومتها تأثیر تامی بر فرهنگ جامعه دارند. در روایات داریم که «الناس لامرائهم اشبه من ابائهم»؛ مردم بیشتر شبیه حاکمانشان می شوند تا به پدرانشان. این روایت بیانگر تاثیر حکومت بر فرهنگ مردم است.
حجتالاسلام ایزدهی اظهار کرد: لذا در حاکمیت دینی، حکومت نمیتواند بگوید من به چنین کاری مبادرت نمیورزم و در حوزه فرهنگ وظیفهای ندارم. حتی در حکومتهای غیر دینی که ادعای عدم دخالت در عرصه فرهنگ و دینداری مردم را دارند از طریق تصمیمگیریها، اتخاذ قوانین، محدودسازیها و جهت دهیها به صورت غیر مستقیم بر فرهنگ مردم تاثیر میگذارند.
این کارشناس مسائل فرهنگی عنوان کرد: پس اگر حکومتهای غیر دینی تاثیر جدی در این حوزه میگذارند متعاقبا حکومت دینی که کارویژه و وظیفه اصلیاش در حوزه فرهنگ و دین است نمیتواند بگوید من متصدی این کار نیستم.
دخالت دولت در حوزه فرهنگ به معنای دولتی کردن فرهنگ نیست
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: اما این بدین معنا نیست که ما فرهنگ را حکومتی و دین را دولتی کنیم و بگوییم همه موارد در این زمینه باید از مصدر حکومت باشد؛ مثلا امام جماعت مساجد را حکومت تعیین کند یا بودجه حوزهها را حکومت مشخص کند.
وی با بیان اینکه حکومت دینی باید در قالب حمایت، ترویج، تصمیمسازی، تشویق، تنبیه و هدایت در حوزه فرهنگ ورود پیدا کند، گفت: به عنوان نمونه اگر دولتها برای فرهنگ قرآنی بودجهای در نظر بگیرند و جهتدهی بودجههای فرهنگی را به آن سمت ببرند قاعدتا فرهنگ جامعه هم به سمت فرهنگ قرآنی تمایل پیدا میکند. اما اگر بودجه فرهنگی به سوی فرهنگسراها برای موسیقی، حرکات موزون و ... سوق پیدا کند طبیعی است به همان نسبت فرهنگ جامعه از فرهنگ دینی دور خواهد شد.
تفکیک وظایف دولت و روحانیت در حوزه مسائل عرفی و دینی همان سکولاریسم است
حجتالاسلام ایزدهی ادامه داد: از طرف دیگر روحانیت به عنوان سردمدار فهم، ترویج، تبلیغ و تبیین دین و پاسخ به شبهات جایگاه بسیار رفیعی دارد و چون نهادی مردمی است و متهم به دولتی بودن نیست لذا وظیفه اصلی را در این حوزه بر عهده دارد. روحانیت باید در خط مستقیم فرهنگ باشد اما این به معنای سلب مسئولیت از دولت و عدم حمایت دولت نیست.
وی تأکید کرد: اگر دولت بگوید که حوزه فرهنگ و دین کارویژه اصلی من نیست و وظیفه روحانیت است، این عملا به معنای سکولاریسم است که دولت در آن به مسائل عرفی بپردازد و روحانیت مسائل دینی را پیگیری میکند.
جهتدهی به فرهنگ جامعه وظیفه دولت است
مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: در حقیقت دخالت حکومت دینی در حوزه فرهنگ باید به شکل پشتیبانی، حمایت، نهادسازی، بسترسازی و جهتدهی به کارها و فعالیتهای فرهنگی باشد. اگر دولت بگوید مردم خودشان تشخیص میدهند که چه کتاب، فیلم، موسیقی و ... را انتخاب کنند دیگر نیاز به مبشر و پیامبری نبود.
وی اضافه کرد: حکومت باید به مردم خط و جهت دهد، بعضی از محصولات فرهنگی را از دسترس مردم دور نگه دارد و بعضی را در اختیار آنها قراردهد. مثلا در اسلام بیان شده که مردم نباید از کتب ضلال استفاده کنند و این کتب باید از دسترس مردم دور نگه داشته شود، چون موجب شبهه میشود و توده مردم از عهده پاسخگویی به آن برنمیآیند، اما طبیعتا این کتب میتواند در اختیار متخصصین و کارشناسان قرار بگیرد تا به آن شبهات پاسخ دهند.
حجتالاسلام ایزدهی اظهار کرد: باید گفت اگر دولت به وظایف ذکر شده خود در حوزه دین و فرهنگ عمل نکند طبیعتا روحانیت در بدنه جامعه نمیتواند کار جدی انجام دهد. در واقع دولت میتواند فعالیتهای روحانیت را با عدم انجام وظایف خود و جهتدهی بودجهها و فعالیتهای فرهنگی به سمت امور غیر دینی خنثی کند.
وی در پایان عنوان کرد: در واقع همسویی، حمایت، بودجه، ساختارسازی و فراهم ساختن نیرو از سوی حکومت دینی شرط لازم است تا در یک مکانیسم مشخص و منسجم، دولت و روحانیت همراه با هم وظایف خود را انجام دهند تا فرهنگ جامعه مطلوب شود. اگر این دو همگام و همراه پیش نروند و وظایف خود را به خوبی انجام ندهند نتیجه مطلوب در حوزه فرهنگ حاصل نخواهد شد.