محمود عزیزی، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره نقش و جایگاه روحانیت در سینما اظهار کرد: از نظر من توجه به روحانیت در سینما تنها به واسطه یک موج و جریان سینمایی به وجود نیامده است، بلکه برخی فرصتطلبیها باعث شده که گرایش به سمت موضوع روحانیت در سینما رواج پیدا کند، هرچند این فرصتطلبی، همیشه به معنای منفی نیست، بلکه در مواقعی به صورت مثبت نیز میتوان آن را معنی کرد. مطلب دیگر این که وقتی ما درباره جایگاه و نقش روحانیت در سینما سخن میگوییم ناخودآگاه آن را مرزبندی میکنیم، چون به عقیده من اگر در سالهای گذشته به این قشر به شکل کافی توجه نشده، ناشی از کم کاری سینماگران و مسئولان است.
وی افزود: البته نمیخواهم منکر این موضوع شوم که کاسته شدن برخی حساسیتها دلیلی بود برای اینکه به این موضوع توجه جدیتر شود، چون در گذشته معمولا این هراس و واهمه وجود داشت که ممکن است نپرداختن مناسب موجب شود که سینماگر با انتقادات جدی روبرو شود، اما وقتی به سینماگران اعتماد شد، دیدیم که آنها نیز میتوانند با کارهای خود ارزیابی دقیق از روحانیت در سینما داشته باشند.
بازیگر «لیلی با من است» ادامه داد: گواه ادعای فوق هم آثاری است که در آن به طرز دقیق و موشکافانهای شخصیت مورد توجه قرار گرفته و به نوعی برای آن شخصیتپردازی شده، حتی در مواقعی این دامنه تحقیق تا زندگی شخصی و خانوادگی ادامه پیدا کرده است. برای مثال در فیلمی چون «زیر نور ماه» به دغدغههای فردی روحانیت توجه میشود؛ آنجایی که طلبه جوان فیلم شک میکند راهی را که انتخاب کرده صحیح است یا خیر؟
بازیگر نقش شهید مطهری با بیان اینکه پرداختن به روحانیت تنها نباید به یک روش خاص و تکراری انجام شود، گفت: وقتی که از نوآوری در پرداختن به روحانیت در سینما سخن میگوییم، دلیلش این است که در دو دهه ابتدایی انقلاب هرگاه بازیگری در فیلم و سریالی نقش روحانی را ایفا میکرد آن نقشآفرینی به لباس منتهی میشد. یعنی فردی که لباس روحانی را بر تن میکرد، دائما در پی نصیحت دیگران بود، در صورتی که مبلغ دینی بودن تنها یک عملکرد روحانیت است، آنچه در سینما اصل و مهم است نقشهایی است که تا به حال از روحانیت دیده نشده است. برای مثال در فیلمی، روحانی نقش یک معلم یا مددکار را ایفا کند. همان اتفاقی که در فیلمی نظیر «پا برهنه در بهشت» روی داد و بازیگر نقش روحانی، مددکاری بود که در بیمارستانی که بیمارانش قرنطینه بودند، حضور داشتند و به آنها خدمت میکرد.
وی در ادامه متذکر شد: موضوعی که توجه به آن ضروریست این امر است که پرداختن به روحانیت در سینما و تلویزیون زمانی حساسیت بالا پیدا میکند که در فیلم یا سریالی به روحانی پرداخته شود که دارای شخصیت حقیقی باشد و درضمن آن شخصیت در جامعه پیرامون خود جریانساز و تاریخساز نیز عمل کرده باشد. در این هنگام دیگر کار بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس بسیار سختتر میشود، چون نمیتوانند کوچکترین لغزشی در این زمینه داشته باشند. برای نمونه من در سریالی نقش شهید مطهری را ایفا میکردم در این کار دیگر نمیتوانستم به دادههای شخصی خودم و کارگردان اکتفا کنم، بلکه باید کارهای تحقیقاتی نیز در این زمینه انجام میدادم.
عزیزی ادامه داد: برای همین با نزدیکان شهید مطهری دیدار کردم و بارها به آنها به گفتوگو پرداختم. در ضمن کتابهایی نیز درباره ایشان مطالعه کردم و هر فیلمی که هم از سخنرانیهای وی موجود بود، در حد توان مشاهده کردم. دلیل این کار نیز این بود که شهید مطهری شخصیتی ممتاز در تاریخ ایران اسلامی است که کوچکترین اشتباه من ممکن بود به وجهه این شخصیت لطمه بزند، حتی این مسئله (شخصیتپردازی) را در نوع راه رفتن و حرکات دست و صورت هم نمود پیدا میکند و باید با دقت نظر انجام شود، البته خوشبختانه نتیجه کار خوب از کار درآمد، چون حتی فرزند شهید مطهری نیز از کیفیت کار اظهار رضایت کرده بود.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه نگاه متفاوت به روحانیت در فیلمهای سینمایی به واسطه سلیقه فیلمساز پیش آمده یا اینکه جریاناتی نیز در به وجود آمدن این نحو از شخصیتپردازی دخیل بودند؟ اظهار کرد: نمیتوان گفت که تنها کارگردان بوده که با نگرش متفاوت خود سبب شده در فیلمهای سینمایی نگرش به روحانیت درای کیفیتی بهتر شود، چون مسلما ما در دو یا سه دهه پیش هم فیلمسازان خوش فکری داشتیم که میتوانستند به نگرشهای نو در این حوزه (روحانیت در سینما) دست یابند، اما به دلایل مختلف موقعیت و شرایط در آن دوران به شکل مطلوبی فراهم نبود. نکته دیگر اینکه مسلما حمایت نهادهای خاص که پشتیبان چنین کارهایی بودند این اجازه را داد تا نگاه به روحانیت در سینما شکلی با کیفیت به خود گیرد.