جواد افشار، کارگردان سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) با بیان اینکه سینما باید آیینهای از اصول و فروع دین باشد، گفت: برای اینکه بتوان در سینما به اخلاق و معنا دست یافت، بهترین مسیر استفاده از مضامینی است که با الگوهای دینی پیوند خورده است، البته زمانی که از توجه به نشانههای دینی سخن میگویم، منظورم تنها به بحث ظاهر خلاصه نمیشود، بلکه بطن مفهوم را دربرمیگیرد، اما به هر حال شاخصترین وجه، آن است که در ظاهر میبینیم.
وی افزود: برای نشان دادن نشانههای ظاهری دین روشهای مختلفی وجود دارد، اما ما برای نمونه تنها به چند شکل آن اشاره میکنیم. اصلیترین فریضه در دین مبین اسلام ابتدا نماز سپس روزه است که هر مسلمان مکلف به انجام آن است. این دو فریضه بارها در سینما و تلویزیون تصویر شده است، اما معمولا تصویرسازی زیبا از آن انجام نشده است. دلیل این موضوع نیز این است که تنها فیلمساز در پی نشان دادن نماز و روزه بوده و به این فکر نکرده که باید در جایی که لازم است از آن استفاده شود.
کارگردان فیلم «کلبه» ادامه داد: موضوع دیگر، بحث حجاب است که در شکل ظاهری آن سیما توانسته به طرزی شایسته تصویرگر آن باشد، البته سینما نیز در این میان بد کار نکرده است، ولی به آن شکل که در سیما تصویر شده ما شاهد حجاب کامل در سینما نبودیم. با توجه به این توضیح، بهرهگیری از حجاب توانسته برای زنان و مردان ما وجههای مناسب در سینمای جهان به دست آورد. به ویژه زنان، چون در سینمای امروز جهان از زنان تنها به عنوان یک وسیله استفاده میشود، اما سینمای ما نشان داده که شخصیت والای زن قادر است با تکیه بر اخلاقیات الگوی خوبی در سینما باشد.
افشار ادامه داد: مولفههای ظاهری دیگری هم وجود دارد که باید آن را در سینما مد نظر قرار داد، اما کمتر به آن پرداخته میشود. برای مثال، میتوان به فریضه حج یا امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد که در سینما تعدادشان بسیار نادر است. در این میان باید فریضه جهاد را از این قاعده مستثنی دانست، چون انصافا سینمای ایران توانسته در این زمینه عملکرد خوبی داشته باشد. نمود بارز این ادعا را در فیلم های دفاع مقدسی میشود به خوبی مشاهد کرد.
کارگردان سریال «مادرانه» ادامه داد: اما بحث اصلی در رویکردهای دینی در سینما به موضوع معنا بر میگردد که متاسفانه طی دو دهه اخیر نتوانستهایم به آن شکلی که در دهه 60 شاهدش بویدم موضوعات دینی مورد توجه قرار دهیم، البته این که چرا در آن دوران (دهه شصت) تا این حد موضوعات دینی و اسلامی مورد توجه بود دلیلی روشن دارد، آنهم فضای انقلابی بود که در جامعه وجود داشت، ولی به مرور رویکرد دینی در سینما اندک شد. برای همین هم فیلمهای گیشه پسند رواج پیدا کردند.
وی متذکر شد: من منکر سینمای تجاری نیستم و با آن مخالفتی ندارم، چون این گونه از سینماست که هنر هفتم را زنده نگه میدارد، اما دقیقا به یاد دارم که در دهه 60 فیلمهای دینی هم جز آثار پرفروش بود.
راه رسیدن به سینمای متعهد
افشار ادامه داد: راه رسیدن به سینمایی که در آن ارزشهای دینی، اصلی مهم در سینماست، این است که هنرمندان متعهد در این حوزه تربیت شوند، والا با دستور نمیتوان به چنین خواستهای رسید. برای درک بهتر موضوع مثالی میزنم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودیم که چگونه با ورود فیلمسازانی چون، حاتمیکیا، ملاقلیپور، تبریزی و... سینمای شکلی ارزشی به خود گرفت. این اتفاق بار دیگر قادر است با حمایت از فیلمسازان جوانی که دغدغه حضور در این عرصه را دارند فراهم شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای اعتلای سینمای دینی تنها نباید از سینماگر توقع داشت، چراکه بخش مهمی از این خواسته توسط مسئولان محقق میشود، چون امکاناتی که آنها در اختیار سینماگران قرار میدهند و همینطور اجازه آزاداندیشی که در این حوزه میدهند، قادر است سینمای دینی را اعتلا بخشد. در کنار این خواسته، مردم نیز با حمایتهایی که از فیلمهای ارزشی میگیرند، کمک میکنند تا این دست تولیدات فروش خوبی داشته باشد. این خواسته سبب خواهد شد که در کنار بخش دولتی، بخش خصوصی نیز به این حوزه ورود کند.