به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در آخرین روزها از ماه پر اندوه صفر، خانواده بزرگ موعودیان، در هشتاد و هفتمین نشست از سلسله نشستهای ماهانه «فرهنگ مهدوی» مؤسّسه فرهنگی موعود(عج)، گردهم آمدند تا پای سخنرانی استاد اسماعیل شفیعی سروستانی، بنشینند و ازعوالم ماورایی بشنوند.
در این نشست، که با عنوان «کاهنان معابد وارتباط با نیروهای ماورائی» برگزار شد، موعودیان، ضمن آشنایی با برخی عوالم و موجودات ساکن در آنها، به استناد منابع وحیانی و روایات از نحوه تعامل انسان و سایر موجودات و کارکرد انها شناخت پیدا کردند.
سخنران نشست، اسماعیل شفیعی سروستانی، ضمن تأکید بر بههم پیوستگی موضوع نشست 87 با دو جلسه قبلی، محور همه نشستها را مبتنی بر بررسی «سیر تحول فکر و عمل ابلیس و قبیله لعنت از صبحگاه آفرینش تا تشکیل مجامع مخفی» دانست.
وی در ادامه، ضرورت سخن گفتن از نیروهای ماورائی را به نحوه نگرش ما درباره موجودات و عوالم ماورائی دانستند.
سروستانی با تأکید بر اینکه علوم جدید و تفکّر پوزیتیویستی، سبب شده است که انسان جدید، چشمش را بر همه چیز، جز این جهان مادّی و محسوس ببندد، اشاره کرد که با انکار انسان عصر جدید، موجودات ماورائی و عوالم تأثیرگذار، کارکرد خود را از دست نمیدهند.
وی در ضمن سخنانش بیان کرد: براستی مجموعهای از عوالم ناپیدا و موجودات ساکن در آنها از گذشته بوده، امروزه هستند و در آینده نیز خواهند بود. در ضمن در زندگی انسان تأثیرگذار و نقش آفرینند. اقوام پیشین دقیقتر آن عوالم را می شناختند و با موجودات آن انس داشتند.
عوالم هزاران رنگ و تنوّع موجودات ساکن در آن
سردبیر ماهنامه موعود در ادامه سخنانش روایاتی را درباره عوالم متعدد و مخلوقات متنوّع خداوند متعال خواند. از جمله آنکه بیان کرد: امام صادق(ع) فرمودهاند: براستى براى خدا عزّوجلّ 12000 عالم است که هر کدام بزرگترند از هفت آسمان و هفت زمین، و هیچ کدامشان نمیدانند که خدای عزّوجلّ عالم دیگرى دارد و من حجّت بر همه آنها هستم.
همچنین وی از زبان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، چهار گونه از موجودات را برشمردند: فرشتگان، جنّیان، نسناس و موجوداتی که نه انسانند، نه جنّ؛ شبیه به چارپایان که فقط جنس نر در میان آنها وجود دارد و مادّه ندارند. آنگاه سخنرانِ نشست، درباره دو گروه اوّل شرح دادند.
فرشتگان
مدیر مسئول مؤسّسه موعود، ماهیّت فرشتگان را از زبان مبارک اهل بیت(ع) چنین توصیف کرد: از امام باقر(ع) پرسیدند: فرشتهها افزونترند یا آدمها؟ فرمودند: «به آن که جانم به دست اوست، البتّه فرشته ها در آسمان بیشترند از شمار خاک در زمین. در آسمان جاى پایى نیست؛ جز اینکه فرشتهاى تسبیح و تقدیس کُند و در زمین درخت و کلوخى نیست؛ جز اینکه فرشتهاى بر آن گماشته شده و خدا هر روز کار او را بیاورد و خدا بدو داناتر است. هیچ کدام نیستند؛ جز اینکه هر روز به ولایت خاندان من به خدا تقرّب جویند و براى دوستان ما آمرزش می خواهند، و به دشمنانمان لعن کنند و از خدا عذاب آنها را میخواهند.
و همچنین امیرمؤمنان(ع) در توصیف انواع خارقالعاده فرشتگان چنین فرمودند: «خداوند فرشتههایی دارد که اگر یکى از آنها به زمین فرود بیاید، از بزرگى او و بسیارىِ بالش، زمین او را جاى ندهد. برخى از آنهایند که اگر جنّ و انس مکّلف شوند که او را توصیف کنند، نمیتوانند؛ از بس بندهاى بدنش از هم دورند و خوش ترکیب است. چگونه فرشتهای را که میان دو شانه و پرّه گوشش 700 سال است، میتوان توصیف کرد؟
برخى با یک پرش، افق را ببندد و برخى هستند که آسمانها تا کمرشان است. برخى گام بر هواى زیر زمین دارند بى قرارگاه و همه زمین تا زانویشان است، برخى همه آب هاى جهان را در پشت صدف ناخن بزرگ خود جا دهند، برخى هستند که اگر همه کشتیها در اشک دیدهشان افکنده شوند، تا همیشه روان باشند: فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ»
سروستانی با استناد به روایات، تأکید کرد که تمامی فرشتگان، مجرّد و روحانیاند و همگیشان دوستان و خدمتگزار انبیا و اوصیا و دعا گوی شیعیان اهل بیت(ع) هستند.
جنّیان
سخنران، خلقت جنّیان را بعد از فرشتگان و قبل از انسانها دانستند و با اشاره به لطافت جسمی جنّیان، آنها را موجودی «مؤثّر و نادیدنی» خواندند. ایشان با بیان ماهیت جنّیان از زبان روایات، آنها را متعدّد، متنوّع و در فرقهها، چهرهها و قدرتهای گوناگون دانستند و با بیان نقل سخنی از امام صادق(ع) جنّیان را اینگونه تقسیمبندی کردند: به فرموده ی امام صادق(ع)، قسم اوّل جنّیان با ملائکند.
گروهی از اجنّه کسانی هستند که از سوی امامان(ع) برای آنها خلیفه معیّن شده است و فرمانبردار امامان و دوست آنها و دشمن دشمنان آنها هستند. آن جنّیان مؤمن، با قوّه اختیاری که در دست دارند، خود را در مقام قرب به خداوند بالا کشیدهاند تا جایی که بال به بال ملائک، خداوند را عبادت میکنند. همگی این گروه از جنّیان، بر مدار مرام آل محمّد(ص) زندگی میکنند.
قسم دوم آنهایی هستند که در هوا میپرند و دسته سوم به شکل سگها و مارها هستند.
در روایت دیگری از قول امام معصوم(ع) جنّیان به پنج صنف تقسیم شدهاند: «جنّیان پنج صنف هستند؛ گروهی از آنها، مانند باد در هوا هستند و عدّهای دیگر مارها و دستهای دیگر عقربها و بعضی دیگر حشرات و گروهی دیگر، مانند بنی آدم هستند که آنها نیز در قیامت حساب و کتاب دارند.»
ارتباط انسانهای ناصالح و جنّیان ناصالح
سروستانی در ادامه، سوره «جنّ» را حاوی نکات خواندنی بسیاری درباره جنّیان دانست و بر خواندن آن تأکید کرد. وی با اشاره به این آیه «و از میان ما برخى درستکارند و برخى غیر آن، و ما فرقههایى گوناگونیم. (جنّ:11)» از زبان جنّیان، توضیح داد که رئیس اشرار و جنّیان کافر، ابلیس لعین است که در برابر نیروهای خیر برای خودش لشکری را مجهّز کرده و به فعّالیت میپردازد. وی در ادامه بیان کرد:
جنّیان هم مانند انسانها، فرقههای گوناگون دارند؛ برخی صالح و مؤمنند و برخی کافر. میان ناصالحان از انسان و ناصالحان از اجنّه، و میان صالحان انسان و اجنّه همیشه از گذشتههای دور ارتباط بوده است. قرآن کریم میفرماید: «و مردانی از میان انسانها، به مردانی از جنّ پناه میبردند و برسرکشی آنها میافزودند.(جنّ: 6).
این دو گروه ناصالح انسی و جنّی همدیگر را تقویت میکنند. مؤمنان انسی و جنّی هم همین گونه هستند و همدیگر را در «ایمان» تقویت میکنند؛ لذا جریان تقویت کنندگی در میان هر دوی این گروهها اتّفاق میافتد.
در اثر تعامل این دو موجود مخلوق مختار، وقایعی اتّفاق افتاده است که بسیار گوناگون و متنوّع است.
نخستین کسی که با انسانها ارتباط برقرار کرد، ابلیس بود که پس از آن دشمن قسم خورده انسانها شد. در نشستهای پیشین گفتیم که تأسیس معبد توسط القای ابلیس به قابیل ایجاد شد. بنابراین قابیل، نخستین سازنده معبد و نخستین آتشپرست بود. پس از او قابیلیان در زمین جاری شدند؛ چنانکه هابیلیان در زمین جاری شدند. فرهنگ معبدی و کهانت، از طریق بنی قابیل در زمین گسترش یافت. به عبارت دیگر، کاهنان معابد که در معابد حاکم بودند و میان انسانها حکم میکردند، عموماً مرتبط با نیروهای جنّی بودند. با کدام دسته از جنّها؟ ناصالح. چرا؟ چون در میان مؤمنان جنّی اساساً میل و ارتباط با انسانها به قصد بهرهکشی و معامله گری چنانکه بین شیاطین است وجود ندارد.
جنّیان مؤمن، شریعت را به درستی و با دقّت مراعات میکنند. چون تقوا دارند، آزار و اذیّت ندارند، انسان آزاری و جن آزاری ندارند و طمع و خودکامگی در آنها نیست، بنابراین به دنبال ارتباط با انسانها هم نیست.
مردم آلودهاند و از دین فراری
سروستانی با بیان اینکه «در هیچ دورهای به اندازه عصر ما بشر آلوده به نیروهای جنّی شیطانی نبوده است»، بخشی از این آلودگی را ناشی از «نزدیک شدن انسانها به نجاسات و آلودگیهای جسمی و روحی» دانست که در نتیجه آن، نیروهای شیطانیِ خواهان ارتباط با انسانها، آنها را در قلمروی ناپاک و فاسد ابلیس لعین، وارد میکنند. وی یکی از علّتهای فساد انسانها را «آلودگی به انواع علوم خفیه و غریبه» دانست و هشدار داد که با بی توجّهی خانوادهها و مسئولان، این آلودگی رو به افزایش است. وی درباره نقش رسانهها در ترویج این علوم بیان کرد:
متاسفانه ازمیان بسیاری از برنامههای سرگرمی ساز صدا و سیما جز سحر و جادوگری بیرون نمیآید. کارتونها و فیلمهایی که آکنده از انواع اجنّه، ارتباط انسانها با آنها و جادوگری است. امّا متأسّفانه مسئولان این رسانهها، از این قضیّه بی اطّلاعند. آنها میخواهند مردم را سرگرم کنند، غافل از اینکه در آن حین، دارند مردم را آلوده میکنند. آنها مردم را با آلودگیهایی بیمار میکنند که علاج ندارد.
این ماجرا از اینجا تقویت میشود که ابلیس ملعون میخواهد هر چه زودتر حکومت جهانی خود را ایجاد کند و دستنشاندهاش، بنی اسرائیل و مجامع مخفی هم در پی او همین را می خواهند و راه برپایی این حکومت را این میدانند که هر چه بیشتر مردم آلوده شوند و در اثر آلودگی مردم، رفته رفته ارتباط معنوی آنها با خداوند کاسته شود. در چنین شرایطی اگر بخواهی جوانی را بر مرام دینی و حقیقی محمّد و آل محمّد(ص) آشنا کنی، نمیشنوند. از نتایج اوّلیه آلودگیها، انکار، انزجار و نفرت از مقدّسات دینی و شریعت است.
علوم خفیه، ابزار ارتباط گیری
پژوهشگر حوزه غربشناسی در ادامه موضوع ارتباط گیری با نیروهای جنّی شرور، توضیح داد که «علوم خفیه یا غریبه» از ابزار ارتباط گیری محسوب میشوند که این علوم پنهان در همه قرون، در برابر علوم جلیّه و آشکار قرار میگرفتند. وی درباره علوم غریبه توضیح داد:
علوم غریبه، به مجموعهای از دانشها اطلاق میشود که معمولاً از دسترس عموم مردم دور نگه داشته می شد. در گذشته تنها کاهنان از آن استفاده میکردند و معدود افرادی که در مناطق دورافتاده با اجنّه ارتباط برقرار میکردند. امّا این علوم امروزه عمومی شده است.
تعداد شعب این علوم نزد اقوام مختلف، بسیار است و گاه تا سی شاخه مختلف برای آن برشمردهاند؛ همچون: علم رمل، جفر، اعداد و ...؛ امّا در تقسیم کلّی این علوم را به پنج علم کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا در علوم غریبه، به خمسه محتجبه تقسیم کردهاند. یعنی پنج علمی که مخفی است و تمام آن از اسرار است. این علوم اساساً در نزد شرع مقدّس نهی شده و مردم برای تعلیم ونشر ان مأذون نیستند.
عمر استفاده از این علوم، از زمان حضور انسان بر زمین است. الان در حالی که ظاهراً مردم جهان مبتلای علوم تجربی وجدید هستند، عدّهای خاص تلاش بر سلطه بر جوامع دارند. راز بسیاری از اتّفاقاتی که برای مردم میافتد و دلیل آن اتّفاقات را نمی فهمند، به همین علوم و موجوداتی که به آن مشغولند، برمیگردد.
فنون ساحری و جادوگری هم بخشی از علوم غریبهاند. آنچه در کتابهای تخصّصی راجع به علوم تخصصی آمده است، علوم غریبه را به این شاخه ها تقسیم کردهاند:
شعبده، تسخیرات، طلسمات، قیافه و تنجیم
شفیعی سروستانی سپس به اختصار هریک از این شعب را معرفی کرد.
ساحری قویترین ابزار رهزنی انسانها
شفیعی سروستانی اشاره کرد که از آنجایی که ساحری، همیشه بر مردم تأثیر بسیار زیادی میگذاشت و در جنگ و صلح، اوضاع را به نفع حاکمان تغییر میداد، حاکمان و پادشاهان در طول قرون گذشته، همواره در کنار دستشان از جادوگران بهعنوان مشاوران خود استفاده میکردند.
وی عنوان کرد که امروزه نیز حاکمان غربی در آمریکا و انگلیس، از این علم بهره میبرند. این در حالی است که سحر و جادوگری از منظر تمامی ادیان اسلام، مسیحیّت حرام و مجازات جادوگری در مسیحیّت، سوزانده شدن در آتش است. ایشان در ادامه به بیان تأثیر کهانت در تاریخ کهن پرداخت و گفت:
کاهنان معابد، که در طول قرون با موجودات ماورائی و نادیدنی آشنایی پیدا کرده بودند، از آنها برای رهزنی مردم اطّلاعات میگرفتند. مردم مؤمنی که با معجزات رسولان و پیامبران آشنایی داشتند، تفاوت اعجاز و جادو را میدانستند و فریب نمیخوردند؛ امّا مردم ساده لوح و دورافتاده ازاولیا و اوصیای الهی فریب میخوردند و از طریق کاهنانی که ساحری میکردند، مرعوب، مفعول و منفعل در برابر نیروهای جادویی میشدند.
کاهنان، واسطِ میان مردم و نیروهای ماورائی شیطانی بودند؛ امّا چون مردم تفاوت نیروهای شیطانی و رحمانی را نمیشناختند، تحت اوامر کاهنان، نیروهای شیطانی را رحمانی میپنداشتند و آنها را در معابد میپرستیدند و برایشان قربانی میکردند تا جایی که در معابد فرزندان خودشان را برای الههها و ایزدان و اساطیر که چیزی جز شیاطین نبودند، قربانی میکردند.
تفاوت سحر با کرامت و معجزه
سخنران نشست، با غیرواقعی خواندن سحر و حقیقی دانستن معجزه، تفاوت این دو را در دو مورد دانستند که به اختصار نقل میکنیم.
1. تولیدات اراده ساحران یا کاهنان در محدوده شعاع وجودی نفس پلید آنان است و از علم غیرصحیح نشئت میگیرد. از اینرو، مبتلا به نواقص است؛ در حالی که معجزه حقیقی است و هرگز خلافش پدید نمیآید. مانند: محدود، خلاف واقع و قابل شکست بودن؛ مثل سحر ساحرانی که با حضرت موسی(ع) مبارزه میکردند. سحر آنها توسط معجزه حضرت موسی(ع) شکسته شد؛
2. معجزه تأثیر در عالم خارج و تغییر واقعیّت است؛ چنانکه چوبی حقیقتاً به اژدها تبدیل میشود یا سنگی واقعاً میشکافد و از آن چشمههای آب میجوشد؛ امّا سحر غالباً تنها در خیال بینده اثر میگذارد و واقعاً اتّفاق نمیافتد.
وی پس از بیان این تفاوتها، درباره قدرت معجزه بیان کرد: «خداوند متعال به معجزه، غلبه داده است. در واقع در نهایت آنکس که غالب است، حضرات پیامبران هستند و نه جادوگران. این نکته هم قابل توجّه است که نسبتی میان معجزه و وضعیتی که بشر در آن قرار داشته وجود دارد. یعنی بشر در وضعیتی قرار داشته است که معجزهای در آن زمان از سوی آن نبی(ع) اتّفاق افتاده است. وقتی در زمان حضرت موسی(ع) غلبه با سحر است، معجزه، سحر شکن است؛ امّا در زمان انبیای دیگر، معجزات دیگری بوده است. به هر صورت، حسب سنّت خداوند، معجزه برتر است و غالب میشود. معجزه انبیا پشت گرم به نصرت الهیاند؛ در حالی که شیاطین پشتیبان ساحران هستند و باطل اساساً و ذاتاً نابود شدنی است: جاء الحقّ و زهق الباطل.
اساطیر کهن، اجنّه بودهاند
شفیعی سروستانی در بحث مفصّلی راجع به کاهنان، از ارتباط آنها با موجودات ماورائی سخن گفتند و بیان کرد که این ارتباط نه تنها از طریق روایات ما تأیید شده است، بلکه مورّخان نیز آن را به ثبت رساندهاند. وی با بیان توصیف «ویل دورانت» در کتاب «تاریخ تمدّن» از موجودات گزارش شده توسط مردم شهر یونان، بیان کرد که مورّخین، ارتباط این موجودات ماورائی را که در گوشه گوشه زمین ویژگیهای مشترکی دارند، درک نمیکنند؛ امّا به نظر ایشان، اساطیر کهن همان جنّیان هستند. ایشان در شرح این موضوع، سؤال کارل گوستاو یونگ را پاسخ داد:
من میگویم: ساکنان تمدنهای کهن از مسیر کاهنان چه در آفریقا و چه در میان سرخپوستان، ارتباط با نیروهای جنّی داشته اند که این نیروها میتوانستند سریع در هر دوره و در هر زمانی رفت و آمد کنند و با ساکنان این تمدنها ارتباط بگیرند. بدین ترتیب، اجنّه شیطانی، پیام آوران کاهنان بودند که برای آنها اعمال جادوییشان را انجام میدادند.
فراخوانی نیروهای شیطان
سردبیر ماهنامه ی موعود، با بیان اینکه شیاطین تا فراخوانده نشوند، به انسانها مراجعه نمی کنند، انواع فراخوانی شیاطین را «عمومی» و «خاص» خواندند.
ارتباط گیری عمومی به خاطر مبتلا بودن انسان به نجاسات فیزیکی و متافیزیکی است و بسیاری از ما انسانها را در درجات مختلف در بر میگیرد. وی، راه برطرف کردن این آلودگی را برطرف کردن نجاسات (چه نجاسات فیزیکی و چه متافیزیکی) با استفاده از توصیههای انبیا و اوصیا در شریعت و اخلاق دانست.
سروستانی فراخوانی خاص را از طریق ساحری و برای اهداف خاصّ دانست. وی بیان کرد که این فراخوانی برای استفاده از نیروهای ویژه جنّیان است که برخی از آنها در انسانها نیست. ویژگیهایی مثل سرعت در حرکت، نادیدنی بودن، سابقه حضور طولانی در زمین و عمر طولانی و چند هزار ساله.
شبیه «فاستوس»یم
وی «دکتر فاستوس» قهرمان کتاب «فاوستوس» اثر کریستوفر مارلو را داستان انسان آلوده امروز دانست. دکتر فاستوس، پزشک مشهوری بود که به معامله با شیطان تن در داد و با نزدیکی بیشتر به شیطان، روح خود را به او فروخت و در نهایت، با عاقبت به شرّی و بی آنکه قادر باشد اسم خداوند را بر زبان بیاورد، در تنهایی، بی پشتیبان و با حسرت توسط شیطان، به جهنّم برده شد.
یادآوری میشود که مانند همیشه این سخنرانی با پخش فیلمهای متعددی مرتبط با موضوع سخنرانی همراه بود.
در نمایشگاه جنبی نشست، نمایشگاه محصولات فرهنگی، جدیدترین آثار فرهنگی موعود را عرضه کرده بود. لوح فشرده سخنرانیهای قبلی در زمره این آثار بود که مورد توجه علاقهمندان قرار گرفت.