محمود لطفینیا، قاری بینالمللی کشور، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه در سالهای 64، 65 و 66 به جبهه اعزام شده است، گفت: این اعزامها از طریق نیروهای بسیج مردمی صورت میگرفت، در طول این حضور، بیشتر مشغول کارهای فرهنگی و تبلیغاتی بودم و تنها یکبار در خط مقدم حضور یافتم.
وی افزود: در جبهه افرادی حضور داشتند که فعالیت قرآنی داشتند و برای همین کار در جبههها نیز حضور یافته بودند که در انتها به فیض رفیع شهادت نیز نائل آمدند. همین نشاط و شوری که در حال حاضر برخی جوانان برای حضور در کلاسهای قرآن دارند، در جبههها نیز برای حضور در جمعهای قرآنی دیده میشد. به خاطر دارم که یکی از شهدا با نام «علی پیوسته» که همان اوایل جنگ به شهادت رسید، به حدی علاقهمند به قرآن بود که هر وقت تماس تلفنی داشتیم، تنها خواستهای که از من داشت این بود که نوار صوتی آخرین تلاوتهایی که به دستمان رسیده است برای او نیز بگذارم تا گوش دهد.
لطفینیا تصریح کرد: خوب به یاد دارم که تلاوت سوره مبارکه فجر از استاد منشاوی را برای شهید «علی پیوسته» که گذاشتم تا از طریق تلفن گوش دهد، چه شوق و اشتیاقی از خود نشان داد به حدی که شاید، تازه کردن دیدار با خانواده نیز نمیتوانست به این اندازه وی را خوشحال و ذوقزده کند.
این قاری بینالمللی کشور بیان کرد: ما در گروههایی که اساتیدی همچون محمدحسین سعیدیان، شهریار پرهیزکار، حسن رضاییان و ... حضور داشتند به جبهه میرفتیم و در سنگرها و پادگانها حضور مییافتیم و برنامهها و محافل قرآنی را برپا میکردیم. من کاملاً به یاد دارم که اولین ابتهال رسمی خودم را سال 1365 در بیمارستان جزیره فاو اجرا کردم که هنوز هم تصاویر مربوط به آن لحظات را در ذهنم دارم.
وی اظهار کرد: فضای سنگرها در جبهههای جنگ واقعاً مملو از ذکر قرآن و دعا و مناجات بود، وقتی نیمههای شب بیدار میشدیم، میدیدم که رزمندهها در گوشه و کنار سنگرها مشغول راز و نیاز و قرائت قرآن و زیارت عاشورا هستند و این زیباترین تصاویری بود که در جبهه دیده میشد. فضا به گونهای معنوی بود که انسان اکنون تصور آن روزها برایش سخت است و نمیتواند آن همه معنویت را در ذهن تداعی کند. این تصاویر، آدم را به این فکر فرو میبرد که این همه معنویت تحت تعلیم چه کسی اتفاق افتاده بود. امام(ره) این تصاویر را دیده بودند که فرمودند این رزمندهها ره صدساله را یک شبه پیمودند و واقعاً اینگونه بود.
لطفینیا با بیان اینکه فضای جبههها بهگونهای بود که حتی فعالان قرآنی و افرادی که انسی با قرآن داشتند باید تلاش میکردند تا از دیگران عقب نمانند، گفت: رزمندهها در جبهههای جنگ، گوی سبقت را از افرادی که فعال قرآنی بودند و انس و الفتی با آن داشتند نیز ربوده بودند و افرادی همچون ما باید تلاش میکردیم تا از قافله آنها عقب نمانیم.
این مبتهل برجسته کشور بیان کرد: آیات قرآن را بدون هیچ اغراقی در وجود بسیاری از رزمندههای سالهای دفاع مقدس، چه در حالت رزم و چه در حالت استراحت دیده میشد، شبها گاهی اوقات که عملیات بود و یا مأموریتهایی پیش میآمد روحیه خدایی و توحیدی در وجود رزمندهها دیده میشد.
وی در ادامه با بیان اینکه تمام عشق رزمندهها در جبههها قرآن بود، افزود: در جبهه کمتر رزمندهای دیده میشد که همراه خود یک قرآن نداشته باشد و با آن مأنوس نباشد و از هر فرصتی برای تلاوت آن استفاده نکرده باشد. این روحیه در سراسر مناطق عملیاتی دیده میشد. این نشاندهنده عشق رزمندهها به قرآن بود و این عشق هم به این دلیل بود که به امر کسی به جبههها رفته بودند که باطناً اهل قرآن بود.
این قاری بینالمللی کشور در پایان تصریح کرد: بدون تعارف باید بگویم هنوز هم که هنوز است و تا نسلهای بعدتر نیز سر سفره شهدا نشستهایم و هیچ وقت نباید در برابر شهدا تکبر بورزیم. هرچقدر که روزبه روز ارادت خود را نسبت به شهدا بیشتر کنیم باز هم کم بوده است. اگر اکنون به خصوص جامعه قرآنی سر سفره قرآن نشسته است و از کنار قرآن دارد برای خودش اعتبار کسب میکند به خاطر وجود شهدا و رزمندهها در جبهههای هشت سال دفاع مقدس بوده است.