حسین فتاحی، نویسنده و مترجم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره داستان انقلاب گفت: در حوزه داستان انقلاب کار قابل توجهی انجام شده است، اما فضا میتواند بهتر از این باشد و کارهای بهتری به نگارش درآید؛ چرا که نسبت به ماجراهایی که قبل از انقلاب و یا در زمان پیروزی انقلاب و در طول سه دهه گذشته رخ داده است، حرفهای بسیاری ناگفته مانده، که اینها میتوانند سوژه داستان انقلاب باشند.
وی افزود: هر داستانی از جمله داستان انقلاب باید قصه داشته باشد و این قصه از یک اتفاقی ناشی میشود. هر چند در رابطه با قبل از پیروزی انقلاب اسلامی داستانهای بسیاری نوشته شده است، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی کاملاً همه لبها بسته میشود و انگار همه قلمها میایستند و کمتر اثری هست که به برهه پیروزی انقلاب و پس از آن بپردازد.
فتاحی ادامه داد: مدیریت فرهنگی کشور باید فضایی ایجاد کند که نویسندگان احساس کنند میتوانند حرفهای خود را در رابطه با انقلاب بزنند. در حال حاضر این فضا ممکن است عملاً وجود داشته باشد، اما فضایی که باید در جامعه وجود داشته باشد، نیست.
این نویسنده تصریح کرد: نویسنده باید چند قدم از مخاطب خود جلوتر باشد و در داستانش حرفی بزند که برای مخاطب جالب باشد. به عنوان مثال باید به موضوع از زاویهای نگاه کند که مخاطب آن گونه نگاه نکرده باشد.
وی در ادامه انقلاب را پدیدهای اجتماعی خواند و بیان کرد: باید رفتارهای مردم و خواستهای آنها را در این پدیده اجتماعی در کنار هم قرار دهیم؛ چرا که این موارد مسائل اجتماعی هستند، اما ما این پدیده اجتماعی را تبدیل به پدیدهای قدسی کردهایم و برخوردمان طوری بوده که کسی نخواهد درباره آن سخنی بگوید و به نوعی از ورود به این موضوع واهمه دارند.
نویسنده کتاب «مدرسه انقلاب» با بیان اینکه ما انقلاب را تبدیل را به یک ایدئولوژی کردهایم گفت: این موضوع از طرف خودیها مطرح شده است و تصور میشود که اگر از یک مدیر یا موضوعی در داستان خود صحبتی و یا انتقادی کنند به انقلاب ضربه میزنند که دشمنان میتوانند علیه انقلاب استفاده کنند و از این نظر نوعی خودسانسوری ایجاد شده است. از سوی دیگر کسانی که با انقلاب همراه نیستند نیز انقلاب را به عنوان یک مسئله اجتماعی نگاه نکردهاند و آن را بسیار ایدئولوژی و سیاسی دیدهاند و از این نظر داستانی درباره آن نمینویسند.
فتاحی ادامه داد: چند داستان محدودی هم که در حوزه انقلاب داریم مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و درگیری مردم با طاغوت است و موضوعات دیگر مورد غفلت واقع شده است، به عنوان مثال فردی مانند بنیصدر میتواند دستمایه یک داستان قرار گیرد و یا اتفاقات مشابهی که در زمان حاضر وجود دارد، موضوع یک داستان باشد، اما نویسندگان به سراغ چنین موضوعاتی نمیروند.
وی تأکید کرد: باید این موضوع مدیریت شود، چرا که انقلاب هم از داخل و هم در خارج از کشور تحولاتی را ایجاد کرده است، اتفاقاتی که در زمان حاضر در کشورهای منطقه وجود دارد، همه ناشی از انقلاب اسلامی است که در بسیاری از کشورها الگوسازی کرده است.
این نویسنده در ادامه عنوان کرد: اتفاق در حوزه انقلاب اسلامی بسیار زیاد است، اما نویسندگان ظاهراً رغبتی به این موضوع ندارند که باید با کارشناسی بیشتری بررسی شود و به آسیبهایی که میتواند از این ناحیه متوجه ادبیات انقلاب شود پیگری شود.
وی با اشاره به دلایل ضعف نقد در حوزه داستان انقلاب اظهار کرد: جریان نقد در کشور هنوز یک جریان علمی نشده است، از سوی دیگر بیشتر منتقدان ما سواد نقد را ندارند و فضای نقد در کشور به وجود نیامده است و نقدی هم که میشود نوعی تحویل گرفتن زیادی است و نقش سازندهای در ادبیات انقلاب ندارد.
فتاحی تصریح کرد: نقد مانند تربیتی پدرانه است که در جامعه ما کمتر دیده شده است، آنچه من از نقد میدانم این است که منتقد باید کاملاً نسبت به موضوع آگاه باشد تا بتواند به خوبی نقد کند، داستان را به خوبی بشناسد، فرد منصفی باشد و به انواع ژانرهای ادبی تسلط داشته و نگاهی دلسوز به ادبیات داشته باشد.
وی در پایان یادآور شد: همه این عوامل را در کمتر کسی سراغ دارم به همین دلیل وقتی اسم نقد میآید بیشتر نویسندگان این موضوع را دوست ندارند؛ چرا که سابقه بدی از این جریان دارند که نوعی سابقه بایکوت کردن و انتقام گرفتن بوده است و فضایی نبوده که کسی دلسوزانه خوبیها و بدیهای یک اثر را در کنار هم ببیند.
گفتنی است، حسین فتاحی متولد 1336 در یزد، دارای مدرک کارشناسی در رشته حسابداری است. فتاحی در سه حوزه تألیف، ترجمه و بازنویسی آثار کلاسیک فارسی برای کودکان و نوجوانان آثار متعددی منتشر کرده که «آتش در خرمن» و «پسران جزیره» و «عشق سالهای جنگ» در زمینه ادبیات پایداری است. «پری نخلستانها»، «مدرسه انقلاب»، «کودک و توفان» از دیگر آثار اوست.