«روباه» ظاهرا تریلری است راجع به ترور یکی از دانشمندان هستهای که علیرغم موضوع جذابی که در ابتدای ماجرا دارد اما در ساخت کمترین شباهت را به یک تریلر جاسوسی دارد. تقریبا میتوان فیلم حاتمیکیا را اولین فیلمی قلمداد کرد که مشخصا به نیروهای وزارت اطلاعات میپردازد که اتفاقا بسیار هم خوش ساخت از آب درآمده است و پس از آن «قلاده های طلا» که به لحاظ تکنیکی بسیار حرفهای است. اما «روباه» در میانه این آثار با توجه به شخصیتهایی که روی آنها در داستان خود دست گذاشته است، قدری سادهانگارانه است.
دقیقا نمیتوان متوجه شد که هدف از ساخت فیلم نشان دادن یک جاسوس و ترفندهای بسیار پیش پا افتادهاش است که به تنهایی قصد ترور دانشمندان هستهای را دارد و در این بین هم به تنهایی همه کارهایش را میکند و اتفاقا برای رسیدن به مقصودش از آدمهای معمولی و پیک موتوریهایی استفاده میکند که کنار مترو هستند و از قضا خودش هم از نزدیکان ناتنیاهو است. در حالی که به قدری ساده و ابتدایی در حال برنامهریزی برای ترور است که به اسم و رسمش نمیخورد.
در مقابل با یکی از مأمورین وزارت اطلاعات روبرو هستیم که گویی مقام مافوقی ندارد که دستورها را از او بگیرد و با چندین جوان همسن و سال خودش در آرامش در حال اجرای عملیات و مأموریت است.
سر دیگر این ماجرا جوان موتورسوار مسافرکشی است که تازگیها ازدواج کرده و گرفتار است و دنبال پول و پایش ناخواسته به یک ماجرای امنیتی و جاسوسی کشیده میشود. جالب این است که کل عملیات وزارت اطلاعات با حضور این جوان پیش میرود و حتی او و همسرش در بخشی از ماجرا نظر خودشان را بر مأمور اطلاعات تحمیل می کنند و داستان را آن گونه پیش می برند که خودشان میخواهند.
بخش دیگری از این ماجرا دانشمندان هستهای هستند که گویا قرار است فیلم درباره آنها باشد. این طور به نظر میرسد که شایسته بود قدری از ویژگیهای این نخبگان هم در فیلم نشان داده میشد و شرایطی فراهم میآمد که مخاطب میدانست این دانشمندان چه کسانی هستند، چه زحماتی میکشند و برای چه این قدر جانشان در خطر است که هیچ اطلاعی در فیلم از آنها به مخاطب داده نمیشود فقط در یک پلان مامور اطلاعات از او میخواهد که از خانهاش بیرون نیاید.
فیلم بیش از حد سطحی و در برخی صحنهها خنده دار به نظر میرسد. سنگ بزرگی برداشته شده و حرفهای بزرگی زده میشود که به اندازه این بزرگی نمایشی در فیلم نمیبینیم که بخواهیم آن را باور کنیم.
«روباه» را بیشتر میتوان یک تریلر احساسی جاسوسی قلمداد کرد تا یک اثر تاثیرگذار چرا که که به حق هیچ یک از ویژگیهای یک تریلر جاسوسی را ندارد.
تا جایی که در فیلم حتی گرههایی هم وجود ندارد که بتواند قدری هیجان در مخاطب ایجاد کند، گویی به ماجرای جاسوسی و ترور بسیار کودکانه نگاه شده است که به نظر نمیرسد بتواند مخاطب را آن گونه که باید و شاید راضی و اقناع کند.