به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، «اسماعیل سبحانی» مدرس و پیشکسوت قرآنی که در «نهمین همایش تکریم چهرههای قرآنی» (یکم اسفندماه) به عنوان استاد قرآن با بیش از 30 سال تجربه آموزش قرآن، تجلیل خواهد شد، متولد 1339 استان مرکزی است. وی فعالیتهای قرآنی را از سال 1356 در دلیجان آغاز کرده و پس از یادگیری قرآن در محضر اساتید قرآنی به برپایی جلسات متعدد قرآنی اقدام کرده است. در این گزارش گفتوگویی با این پیشکسوت قرآنی انجام شده است.
در دوران نوجوانی به دلیل رفت و آمدی که در مسجد امام حسن(ع) شهرستان دلیجان داشت و با تشویق نمازگزاران این مسجد به تلاوت قرآن و شرکت در جلسات قرآن علاقهمند شد و پس از آن به صورت مستمر در جلسات شرکت و قرائت قرآن را به صورت تخصصی دنبال کرد.
آشنایی با اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری
سبحانی نخستین استاد قرآن خود را امام خمینی(ره)، بزرگترین احیاگر قرآن در قرن حاضر و پس از آن مقام معظم رهبری به عنوان عاشق واقعی قرآن میداند و میگوید: پس از اینکه برای مدتی به صورت مستمر در جلسات قرآن شرکت کردم، در سال 1358 که استاد مرتضی مطهری به شهادت رسیدند با آثار و کتب ایشان آشنا شدم و در دوران خدمت سربازی خود که سال 1359 بود، تحت تأثیر سخنرانیها و اندیشههای ایشان فعالیتهای قرآنی و تبلیغی خود را ادامه دادم.
وی ادامه میدهد: کتابهای «جاذبه و دافعه»، «عبادت و دعا» و «تعلیم و تربیت گفتارهای معنوی» شهید مرتضی مطهری و همچنین، آشنایی با سیدمصطفی روحانی از شاگردان شهید مطهری تأثیر بسیار زیادی در گرایش من به سمت فعالیتهای قرآنی و دینی داشت و از همان سالها بود که برای همیشه با قرآن و فعالیتهای قرآنی گره خوردم.
در دوران دانشجویی مشغول مطالعه تفسیر المیزان شدم
این پیشکسوت قرآنی در ادامه عنوان میکند: همچنین، طی سالهای نوجوانی و جوانی خود در جلسات اساتیدی از جمله؛ قرائتی، آشتیانی و... شرکت میکردم و در دوران تحصیل در دانشگاه اراک نیز با زندگینامه و تفسیر گرانسنگ علامه طباطبایی آشنا شدم و به شدت مشغول مطالعه تفسیر المیزان شدم و بهرههای زیادی از تفسیر المیزان در زندگی خود بردم.
سبحانی در سال 1364 که برای شرکت در اردویی به اردوگاه شهید باهنر رفت با استادان سیدمحسن موسویبلده، سیدمحسن خدامحسینی، عباس سلیمی، مرحوم علی اربابی، علی حبیبی و... آشنا شد و این ارتباط را بعد از آن نیز با شرکت در جلسات قرآنی اساتید حفظ کرد.
اردوی آموزشی سال 64؛ شجره طیبهای در حوزه فعالیتهای قرآنی بود
سبحانی که از اردوی آموزشی سال 64 به نیکی یاد کرده و آن دوره آموزشی را بسیار پربرکت و شجره طیبهای در حوزه فعالیتهای قرآنی کل کشور میداند، میگوید: نیروها و چهرههای قرآنی از برکت آن دوره آموزشی بود که به وجود آمدند و بسیار تأسف میخورم که چرا چنین دورههایی ادامه پیدا نکرد.
وی ادامه میدهد: بعد از شرکت در دوره آموزشی سال 64 بود که به عشق استاد موسویبلده هر هفته از دلیجان به تهران میآمدم و در جلسات قرآن ایشان که صبحهای جمعه در دارتحفیظ القرآن الکریم ـ خیابان ایران برگزار میشد، حاضر میشدم؛ نزدیک به شش سال هر هفته در جلسات استاد موسویبلده شرکت میکردم تا تجوید خود را نزد ایشان کامل کنم.
آغاز جلسهداری قرآن از سال 1364
سبحانی از همان سال 64 جلسهداری قرآن را آغاز و جلسات قرآن را در محلات دلیجان راهاندازی کرد؛ در آن سالها علاوه بر جلسهداری قرآن به آموزش تجوید قرآن برای دبیران آموزش و پرورش در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه پرداخت و کار آموزش در دورههای تربیت معلم آموزش و پرورش را نیز عهدهدار بود.
وی سالهای متوالی به عنوان مربی پرورشی در آموزش و پرورش فعالیت داشت اما محور کار خود را قرآن قرار داد و میدانست که دانشآموزان تنها با قرآن است که میتوانند به زندگی سعادتمندی برسند و اگر قرار است در روش و سبک و سیاق زندگی خود موفق باشند باید با قرآن مأنوس باشند.
نخستین جلسه قرآن خود را در مسجد جواد ائمه(ع) شهرستان دلیجان برپا میکند اما به صورت گردشی هر هفته به همراه قرآنآموزان، جلسات قرآن خود را منزل یکی از خانوادههای شهدا برگزار میکردند و فعالیتهای قرآنی خود و فضای ایجاد شده برای این فعالیتها را مدیون شهدایی میدانستند که از دوستان آنها بودند و حالا باید دین خود را به این شهدا ادا میکردند.
تجربه 30 ساله در امر آموزش و تربیت معلم قرآن
سبحانی که هیچگاه از یادگیری قرآن و آموزش آن به قرآنآموزان و علاقهمندان قرآنی دست نکشیده است، میگوید: طی دهههای گذشته به آموزش خانواده با رویکرد سبک زندگی قرآنی، آموزش دبیران در دورههای تربیت معلم قرآن، آموزش مربیان پیشدبستانی و مهد کودک و... پرداختهام و حدود 30 سال است که مسابقات قرآن در رشتههای مختلف را داوری میکنم.
وی که کارنامه درخشانی در برگزاری دورههای تربیت معلم قرآن و روش تدریس داشته و با دستگاهها و ادارات مختلف به منظور برگزاری این دورههای آموزشی همکاری کرده است، سالها به عنوان مدرس قرآن در مدارس خارج از کشور فعالیت داشته و اجرای برنامههای پرورشی این مدارس را نیز بر عهده داشته است.
سبحانی درباره همایش تکریم چهرههای قرآنی میگوید: برگزاری این همایش به منظور تکریم اساتید و پیشکسوتان قرآنی شاید از نظر خود ما که سالها در امر آموزش قرآن فعالیت داشتهایم خیلی جالب نباشد اما به هر جهت برگزاری چنین همایشهایی میتواند موجبات تشویق دیگران برای انجام فعالیتهای قرآنی را فراهم کند؛ زمانی که نوجوانان و جوانان تجلیل از اساتید قرآن را در چنین همایشهایی میبینند، تحرکی در آنها ایجاد میشود و بسیار خوب و موثر است.
کسی که از خوبیها تمجید نکند به مرگ خوبیها تن داده است
وی ادامه میدهد: کسی که از خوبیها تمجید و تعریف نکند به مرگ خوبیها تن داده است. این پیشکسوت قرآنی با عنوان این مطلب که من هر چه حسن و خوبی دارم همه را وامدار قرآن و اهل بیت(ع) میدانم و هر ضعف و عیبی که دارم به خاطر دوری از قرآن است قطعه شعری از علامه طباطبایی بر زبان جاری میکند:
تو مپندار که مجنون سرِ خود مجنون شد
از سمک تا به سماکش کشش لیلا برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذرهای بودم و مهر تو مرا بالا برد
جام صهبا به کجا بود و مگر دستِ که بود؟
که در این بزم بگردید و دل شیدا برد
او که میرفت مرا هم به دل دریا برد
کمبود معلم قرآن؛ مهمترین کاستی در حوزه فعالیتهای قرآنی
این پیشکسوت قرآنی با یادآوری اینکه ما قرآنیان هر چه داریم از برکت قرآن و اهل بیت(ع) است و از خود هیچ چیز نداریم، به کاستیها در توسعه فعالیتهای قرآنی اشاره میکند و میگوید: مهمترین کاستی در حوزه فعالیتهای قرآنی کمبود معلم و مربی قرآن است؛ ما در جامعه، معلم و مربی قرآن که مبلغ قرآن باشد و پرده از چهره زیبای قرآن بردارد و زیباییهای قرآن را به نسل نوجوان و جوان نشان دهد، نداریم که باید این مربیان تربیت شوند.
وی ادامه میدهد: خلا جامعه ما به خاطر دوری از قرآن است، اگر نسل ما به جذابیتها و زیباییهای قرآن پی نبرد، نمیتواند قرآنی شود. قرآن سراسر زیبای و لطف است و کسی که به سمت قرآن برود قلبش بهاری میشود و این در حالی است که در جامعه قرآنی ما هنوز آن همتی که باید از سوی مسئولان برای تربیت معلم قرآن باشد، وجود ندارد.
اسماعیل سبحانی سخنان خود را با قطعه شعری از مثنوی معنوی ـ مولوی به پایان میرساند:
این همه گفتیم لیک اندر بسیچ
بیعنایات خدا هیچیم هیچ
بی عنایات حق و خاصان حق
گر ملک باشد سیاهستش ورق
ای خدا ای فضل تو حاجت روا
با تو یاد هیچکس نبود روا
این قدر ارشاد تو بخشیدهای
تا بدین بس عیب ما پوشیدهای
قطرهٔ دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش
قطرهٔ علمست اندر جان من
وارهانش از هوا وز خاک تن...