ابراهیم حسنبیگی، نویسنده رمان «محمد(ص)» در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در ارزیابی خود از آثار داستانی آئینی طی سال 93 عنوان کرد: واقعاً طی سال 93 اتفاق خاصی در حوزه ادبیات دینی روی نداد و اثری خلق نشد که بتوان آن را به عنوان یک رویداد مهم ادبی تلقی کرد.
وی با بیان این مطلب افزود: این موضوع خاص سال 93 نیست، بلکه در سالهای قبل نیز اوضاع به همین منوال بود. ادبیات مذهبی کشورمان نیازهای برخاسته از مبانی مذهبی مردم ایران را پاسخگو نیست. البته این موضوع را در حوزههای انقلاب و دفاع مقدس هم میتوان دید.
نباید خلأ داستانهای دینی را بپذیریم
حسنبیگی ادامه داد: شاید در حوزه آثار دینی توقع مردم کشورمان از نویسندگان این حوزه بیشتر از این باشد. به طوری که از آنها انتظار دارند بتوانند مبانی دینی را در قالب ادبیات مذهبی ارائه کنند یا شخصیتهایی بیافرینند که الگوی باقی افرادی باشند که در این حوزه کار میکنند.
این نویسنده اظهار کرد: متاسفانه این خلأ در ادبیات جهان نیز وجود دارد، ولی در ادبیات ایران نباید این موضوع دیده شود و نباید این کمبود و نبود را بپذیریم. انتظاری که وجود دارد ایجاب میکند که ادبیات خود را مملو از باورهای مذهبی بدانیم.
وی همچنین درباره اینکه چرا ادبیات ما جوابگوی نیازهای مردم کشورمان نبوده است، عنوان کرد: علت آن ضعف و ناتوانی است که در حوزه ادبیات و هنر، در مجموع یک فرهنگ شاداب و حرکت پویا نداریم.
خلأیی که احساس نمیشود
خالق رمان «محمد(ص)» همچنین یادآور شد: فضای عمومی در جامعه ما به این صورت نیست که کتاب یا کتبی در این حوزه منتشر شود و انفعالات آن در جامعه به حدی برسد که احساس کنیم اتفاقی صورت گرفته است.
حسنبیگی عنوان کرد: متاسفانه وضعیت به این صورت نیست که اگر در جامعه کشورمان طی سال، رمان مطلوبی در حوزه ادبیات آئینی منتشر نشود، جامعه احساس خلأ و کمبودی در این باره کند.
وی با اظهار تاسف از اینکه وقتی رمان خوبی منتشر نمیشود، کسی هم احساس ضعف، نقصان و کمبودی در این باره نمیکند، گفت: بسیاری از افراد اصلاً متوجه چنین کمبودی نمیشوند و این موضوع به فرهنگ عمومی کشورمان باز میگردد.
حسنبیگی با اشاره به این مبحث ادامه داد: وقتی مردم و جامعه اهمیتی به مطالعه نمیدهند و نظام آموزشی ما برنامهای برای افزایش سرانه مطالعه در کشور ندارد و از طرف دیگر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادها و اردوگاههای متولی فرهنگی ما هم اهمیتی به کتاب و کتابخوانی نمیدهند، آیا میتوان امیدوار بود که چنین ارزیابیهایی موثر واقع شود و سودی به حال جامعه داشته باشد و سرمنشأ ایجاد تغییراتی شود؟