به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، نویسنده که استاد بازنشسته گروه فارسی دانشگاه «ویرکنور سینگآرا» در ایالت «بیهار» این کشور است، در این اثر به معرفی شعرای عارف و مشایخ بیهار که دارای سجّده و خانقاه بودهاند و همچنین به بررسی مفاهیم تصوف، درجات، عبادتگاهها، فرقههای صوفیه بیهار، چگونگی ورود صوفیه، سلسلهها، مسالک و تأثیر زبان فارسی در اشاعه تصوف در بیهار هند پرداخته است.
سجادهنشین در اصطلاح تصوف به فردی گفته میشود که از نوادگان یکی از صوفیان بوده و در خانقاه او به عنوان وارث معنوی نیای خود به هدایت و ارشاد مردم میپردازد.
فصل اول این کتاب که در قطع وزیری و در 200 صفحه منتشر شده، شامل آشنایی با مفهوم تصوف، درجات و عبادتگاهها است.
در فصل دوم، فرقههای صوفیه بیهار و چگونگی ورود ایشان به بیهار و همچنین سلسله مسالک مختلف مانند چشتیه، سهروردیه، قادریه، کبرویه، فردوسیه، نقشبندیه، زاهدیه، ابوالعلاییه، شطاریه، سلسله قلندریه، مولویه، خلوتیه، نعمتاللهیه، مغربیه، شاذلیه، طیفوریه، خضریه، رفاعیه، طاووسیه، منعمیه، مهیمنیه و اویسیه، شرح داد شده است.
فصل سوم نیز درباره تأثیر زبان فارسی در اشاعه تصوف در بیهار و ذوق شعری و سخنپردازی مشایخ، است.
فصل چهارم کتاب هم در شرح حال برگزیدگان مشایخ بیهار نوشته شده است و آنها از حیث تاریخی به دو گروه تقسیم شدهاند؛ بخش اول احوال 5 شاعر برگزیده از نیمه دوم قرن هفتم تا قرن دهم هجری قمری و بخش دیگر مشتمل بر تذکره 10 شاعر منتخب از آخر قرن دوازدهم تا قرن سیزدهم هجری است.
طی قرن یازدهم و نیمه اول قرن دوازدهم هجری، هیچ شخصیت بزرگی از مشایخ صوفیه که هم سجادهنشین باشد و هم شاعر، ظهور نکرده است که میتوان آن زمان را دوران فترت نامید.
در پایان کتاب نیز خاتمه نگارنده با عنوان «انتقاد و محاکمه» تقدیم خوانندگان شده است که در آن دلایل کسادی بازار تصوف و نزول شعر فارسی از قرن سیزده تاکنون توضیح داده شده است و از این لحاظ میتوان آن را دوره فترت دیگری دانست.