کد خبر: 3228514
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۳
با نگاهی به خطبه 207 نهج‎البلاغه؛

راهکارهای تحقق همدلی میان مسئولان و مردم از نظر مولای متقیان

گروه سیاسی: امام علی(ع) در خطبه ۲۰۷ نهج‌البلاغه اصول پنجگانه‌ای را در زمینه رابطه مطلوب حاکمان و مردم مطرح می‌کنند که می‌توان از آنها با عنوان منشور «همدلی مردم و مسئولان» یاد کرد.

سال 1394 از سوی رهبر معظم انقلاب سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامگذاری شد که این مسئله بیش از پیش بر اهمیت اتحاد و انسجام میان مردم و مسئولان در سال جدید می‌افزاید. زیرا در سال جدید سرانجام و نتیجه دو موضوع مهم ملی یعنی مذاکرات هسته‌ای و انتخابات مشخص خواهد شد که هر یک از این دو موضوع فی ذاته از ظرفیت‌های فراوانی هم برای افزایش وحدت و همبستگی ملی و یا برای انشقاق و تفرقه داخلی برخوردار است و مهم آن که مسئولان در هر رده و سطحی بتوانند از این دو موضع ملی در جهت تقویت وحدت و انسجام داخلی استفاده کنند تا زمینه‌های رشد و پیشرفت کشور در سایه این اتحاد و همدلی بیش از پیش فراهم شود.

اما چه راهکارهایی برای ایجاد همدلی و همزبانی میان مسئولان و مردم وجود دارد؟ آیا آموزه‌های دینی و سیره پیامبر(ص) و ائمه اطهار روش‌هایی را برای تحقق این موضوع ارائه داده‌اند؟ در این زمینه به نظر می‌رسد توجه به دوران حکمرانی امام علی(ع) و بهره‌گیری از بیانات ایشان هم به عنوان امام و پیشوای دینی و هم به عنوان یک حاکم سیاسی می‌تواند برای امروز درس‌آموز باشد.

یکی از بیانات و خطبه‌های مهم امیرمؤمنان امام علی(ع) که در آن به طور صریح به تشریح رابطه مردم و مسئولان و نقش نزدیکی و همدلی مردم با حاکمان در تقویت حکومت پرداخته‌اند خطبه 207 نهج‌البلاغه است که این خطبه در یکی از روزهای نبرد صفین بیان شده که متن کامل آن به شرح ذیل است:

«أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً بِوِلَایَةِ أَمْرِکُمْ وَ لَکُمْ عَلَیَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ الَّذِی لِی عَلَیْکُمْ وَ الْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِی التَّنَاصُفِ لَا یَجْرِی لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَیْهِ وَ لَا یَجْرِی عَلَیْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ وَ لَوْ کَانَ لِأَحَدٍ أَنْ یَجْرِیَ لَهُ وَ لَا یَجْرِیَ عَلَیْهِ لَکَانَ ذَلِکَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَى الْعِبَادِ أَنْ یُطِیعُوهُ وَ جَعَلَ جَزَاءَهُمْ عَلَیْهِ مُضَاعَفَةَ الثَّوَابِ تَفَضُّلًا مِنْهُ وَ تَوَسُّعاً بِمَا هُوَ مِنَ الْمَزِیدِ أَهْلُهُ ثُمَّ جَعَلَ سُبْحَانَهُ مِنْ حُقُوقِهِ حُقُوقاً افْتَرَضَهَا لِبَعْضِ النَّاسِ عَلَى بَعْضٍ فَجَعَلَهَا تَتَکَافَأُ فِی وُجُوهِهَا وَ یُوجِبُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ لَا یُسْتَوْجَبُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ وَ أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَى الرَّعِیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَى الْوَالِی فَرِیضَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکُلٍّ عَلَى کُلٍّ فَجَعَلَهَا نِظَاماً لِأُلْفَتِهِمْ وَ عِزّاً لِدِینِهِمْ فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِیَّةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ‏ الدِّینِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِکَ الزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِیَّةُ وَالِیَهَا أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِی بِرَعِیَّتِهِ اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ الْکَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ وَ کَثُرَ الْإِدْغَالُ فِی الدِّینِ وَ تُرِکَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ فَعُمِلَ بِالْهَوَى وَ عُطِّلَتِ الْأَحْکَامُ وَ کَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ فَلَا یُسْتَوْحَشُ لِعَظِیمِ حَقٍّ عُطِّلَ وَ لَا لِعَظِیمِ بَاطِلٍ فُعِلَ فَهُنَالِکَ تَذِلُّ الْأَبْرَارُ وَ تَعِزُّ الْأَشْرَارُ وَ تَعْظُمُ تَبِعَاتُ اللَّهِ عِنْدَ الْعِبَادِ فَعَلَیْکُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِی ذَلِکَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَیْهِ فَلَیْسَ أَحَدٌ وَ إِنِ اشْتَدَّ عَلَى رِضَا اللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِی الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ بِبَالِغٍ حَقِیقَةَ مَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَهْلُهُ مِنَ الطَّاعَةِ لَهُ وَ لَکِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ النَّصِیحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ بَیْنَهُمْ وَ لَیْسَ امْرُؤٌ وَ إِنْ عَظُمَتْ فِی الْحَقِّ مَنْزِلَتُهُ وَ تَقَدَّمَتْ فِی الدِّینِ فَضِیلَتُهُ بِفَوْقِ أَنْ یُعَانَ عَلَى مَا حَمَّلَهُ اللَّهُ مِنْ حَقِّهِ وَ لَا امْرُؤٌ وَ إِنْ صَغَّرَتْهُ النُّفُوسُ وَ اقْتَحَمَتْهُ الْعُیُونُ بِدُونِ أَنْ یُعِینَ عَلَى ذَلِکَ أَوْ یُعَانَ عَلَیْهِ فَأَجَابَهُ- علیه السلام- رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ بِکَلَامٍ طَوِیلٍ یُکْثِرُ فِیهِ الثَّنَاءَ عَلَیْهِ وَ یَذْکُرُ سَمْعَهُ وَ طَاعَتَهُ لَهُ فَقَالَ علیه السلام إِنَّ مِنْ حَقِّ مَنْ عَظُمَ جَلَالُ اللَّهِ فِی نَفْسِهِ وَ جَلَّ مَوْضِعُهُ مِنْ قَلْبِهِ أَنْ یَصْغُرَ عِنْدَهُ- لِعِظَمِ ذَلِکَ- کُلُّ مَا سِوَاهُ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ کَانَ کَذَلِکَ مَنْ عَظُمَتْ نِعْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ لَطُفَ إِحْسَانُهُ إِلَیْهِ فَإِنَّهُ لَمْ تَعْظُمْ نِعْمَةُ اللَّهِ عَلَى‏ أَحَدٍ إِلَّا ازْدَادَ حَقُّ اللَّهِ عَلَیْهِ عِظَماً وَ إِنَّ مِنْ أَسْخَفِ حَالَاتِ الْوُلَاةِ عِنْدَ صَالِحِ النَّاسِ أَنْ یَظُنَّ بِهِمْ حُبُّ الْفَخْرِ وَ یُوضَعَ أَمْرُهُمْ عَلَى الْکِبْرِ وَ قَدْ کَرِهْتُ أَنْ یَکُونَ جَالَ فِی ظَنِّکُمْ أَنِّی أُحِبُّ الْإِطْرَاءَ وَ اسْتِمَاعَ الثَّنَاءِ وَ لَسْتُ- بِحَمْدِ اللَّهِ- کَذَلِکَ وَ لَوْ کُنْتُ أُحِبُّ أَنْ یُقَالَ ذَلِکَ لَتَرَکْتُهُ انْحِطَاطاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ عَنْ تَنَاوُلِ مَا هُوَ أَحَقُّ بِهِ مِنَ الْعَظَمَةِ وَ الْکِبْرِیَاءِ وَ رُبَّمَا اسْتَحْلَى النَّاسُ الثَّنَاءَ بَعْدَ الْبَلَاءِ فَلَا تُثْنُوا عَلَیَّ بِجَمِیلِ ثَنَاءٍ لِإِخْرَاجِی نَفْسِی إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنَ التَّقِیَّةِ فِی حُقُوقٍ لَمْ أَفْرُغْ مِنْ أَدَائِهَا وَ فَرَائِضَ لَا بُدَّ مِنْ إِمْضَائِهَا فَلَا تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ وَ لَا تَتَحَفَّظُوا مِنِّی بِمَا یُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَةِ وَ لَا تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَةِ وَ لَا تَظُنُّوا بِی اسْتِثْقَالًا فِی حَقٍّ قِیلَ لِی وَ لَا الْتِمَاسَ إِعْظَامٍ لِنَفْسِی فَإِنَّهُ مَنِ اسْتَثْقَلَ الْحَقَّ أَنْ یُقَالَ لَهُ أَوِ الْعَدْلَ أَنْ یُعْرَضَ عَلَیْهِ کَانَ الْعَمَلُ بِهِمَا أَثْقَلَ عَلَیْهِ فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشْوَرَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی فَإِنَّمَا أَنَا وَ أَنْتُمْ عَبِیدٌ مَمْلُوکُونَ لِرَبٍّ لَا رَبَّ غَیْرُهُ یَمْلِکُ مِنَّا مَا لَا نَمْلِکُ مِنْ أَنْفُسِنَا وَ أَخْرَجَنَا مِمَّا کُنَّا فِیهِ إِلَى مَا صَلَحْنَا عَلَیْهِ فَأَبْدَلَنَا بَعْدَ الضَّلَالَةِ بِالْهُدَى وَ أَعْطَانَا الْبَصِیرَةَ بَعْدَ الْعَمَى».

امیرمؤمنان در این خطبه پس از بیان چرایی ضرورت حقوق متقابل میان مردم و حاکمان و یک‌طرفه نبودن میان این دو، به تشریح  بحث حقوق ویژه می‌پردازند؛ حقوقی که خداوند آن را ویژه برخی از مردم و برعهده بعضی دیگر نهاده است که با یکدیگر در ارتباط هستند و رعایت یکی به رعایت دیگری منجر شده و تحقق یکی در گرو تحقق سایر حقوق است.

حضرت سپس صراحتاً این دو حق را «حقّ والی بر مردم» و «حقّ مردم بر والی» بیان می‌کنند و این دو را به عنوان فریضه الهی مطرح می‌نمایند. در این خطبه رعایت این دو حق به عنوان عامل همبستگی و دوستی و عزّت دین مطرح می‌شود که در نتیجه رعایت آن منافع زیادی نصیب جامعه می‌گرداند از جمله زنده شدن حق در جامعه، حاکمیت دین در زندگی، گسترش نشانه‌های عدالت، احیای سنت‌ها و روش‌های نیک، ماندگاری حکومت و ناامیدی دشمنان از مطامع خود.

همچنین امام علی(ع) در ادامه آفات عدم رعایت این حقوق متقابل از سوی مردم و مسئولان را نسبت به هم برمی‌شمردند که عبارتند از بروز اختلاف کلمه در جامعه، آشکار شدن نشانه‌های ستم، فساد در دین، معطل ماندن دستورات دین، عمل براساس هوا و هوس، افزایش بیماری‌ها و در نهایت رونق بازار باطل در مقابل حق و عادی شدن آن در جامعه.

حضرت راهکار در امان ماندن از این آفات و موفق شدن به رعایت حقوق متقابل را ایجاد و گسترش فضای نصیحت‌گری و دلسوزی  ـ یا به زبان امروزی نقد سازنده ـ میان مردم و مسئولان می‌دانند که سبب افزایش محبت میان مردم و حاکمان می‌شود.

اهمیت این مسئله تا حدی است که امام علی(ع) نصیحت‌ و پند مردم را بزرگترین و مهمترین حقوق الهی بر مردم بیان می‌کنند و آن را وظیفه همه آحاد جامعه می‌دانند و می‌فرمایند: «هیچ کس‏ هر چند جایگاهش در حق عظیم، و برتریش در دین پرسابقه باشد، بالاتر از رعایت حقّ خداوند و کمک بر استواری حق نیست، و هیچ کس هر چند مردم کوته‌بین او را کوچک شمارند و دیده‏‌ها او را به بزرگی نبینند، سزاوار نیست که بر اقامه حق کمک نکند و یا او را در راه برپایی حق یاری ندهند»؛ که این سخن را می‌توان همان حق همگانی و عمومی بودن انتقاد و امربه معروف و نهی از منکر دانست که همه افراد وظیفه دارند حاکمان و سایر مردم را به خیر دعوت کنند و در این زمینه بی‌تفاوت نباشند.

همچنین امیرمؤمنان امام علی(ع) در این خطبه بر نحوه برخورد درست مردم و حاکمان نیز اشاره ‌می‌کنند و به تشریح روش پسندیده تعامل و رابطه که منجر به همدلی میان مردم و حکام می‌شود می‌پردازند. در این بخش حضرت شیوه‌های ناپسند روابط میان مردم و حاکمان را بیان کرده و از مردم می‌خواهند که با وی آن گونه برخورد نکنند.

در حقیقت امام علی(ع) نحوه برخورد مردم با حکام طاغوت را از عوامل ایجاد فاصله میان مردم و مسئولان، شکل نگرفتن همدلی و همزبانی و رواج چاپلوسی، تملق و ریاکاری قلمداد می‌کنند. لذا اصولی را بیان می‌کنند که می‌توان از آنها تحت عنوان منشور «همدلی مردم و مسئولان» یاد کرد که شامل موارد ذیل هستند:

1ـ با من چون طاغوتیان سخن مگویید.

2ـ با سازشکاری و چاپلوسی با من معاشرت نکنید.

3ـ مرا در جریان گزارش‌ها و سخنان حق بگذارید.

4ـ اصلًا در فکر ارائه گزارش‌ها و اخبار ستایش‏‌کننده من نباشید.

5ـ سخن حق و رایزنی در عدالت را از من دریغ نکنید.

مهدی مخبری

captcha