محمدعلی رضایی کرمانی، دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد و عضو کمیته تخصصی تحول در مطالعات قرآنی گروه علوم انسانی دفتر برنامهریزی درسی وزارت علوم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با ضرورت بازنگری سرفصلهای رشته علوم قرآن و حدیث اظهار کرد: مشهورترین رشته قرآنی کشور، رشته علوم قرآن و حدیث با کد 1111 است؛ پیش از انقلاب نیز این رشته با نام دیگری بوده و در حال حاضر رشتههای قرآنی دیگری را هم در کنار این رشته در دانشگاهها داریم.
وی افزود: حدود 15 سال پیش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بازنگری عناوین و شرح درسی و منابع را به دانشگاههای بزرگ واگذار کرد. مشخصاً برای رشته علوم قرآن و حدیث با کد 1111 از سال 78 و 79 در دانشگاههای بزرگ و مادر، کمیتههای بازنگری درسی تشکیل شد؛ در دانشگاه فردوسی نیزکمیته بازنگری علوم قرآن و حدیث تشکیل شد. در همین رابطه در دانشگاه ما فرآیندی در حدود 10 سال طول کشید که تغییراتی در این رشته لحاظ شد؛ دانشگاه اصفهان، تهران و دانشکدههای الهیاتی که این رشته را داشتند و از وزارتخانه نیز حکم داشتند، آن را تغییر دادند؛ لذا 136 واحد درس متمرکزی که از اوایل انقلاب بود تغییر پیدا کرد و چندین برنامه درسی شد.
تغییر شرح درس متمرکز به شیوه غیر متمرکز
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی در گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث گفت: عناوین درسی و شرح درس متمرکز به شیوه غیر متمرکز تغییر کرد؛ غیرمتمرکز آسیبهایی داشت و دارد؛ مانند اینکه دروس با هم مختلف است. برنامه درسی در مشهد با تهران، تهران با اهواز و ... مختلف است. اگر دانشجو از دانشگاهی به دانشگاه انتقال پیدا کند درسهایش تطبیق داده نمیشود، در آزمون فوق لیسانس هم سطوح فرق میکند و مشخص نیست که از کدام شرح درس، سؤال مطرح میشود. تابحال اینگونه بوده است که از میانگین درسها برای طراحی سؤال ها استفاده میشده است. یک مقداری سلایق در این کار نیز دخیل شد؛ مثلاً برخی گروهها به بحثهای علوم قرآنی گرایش داشتند که درسها هم به آن طرف سوق داده شد، گرایش برخی دیگر معارف قرآن بود که طبیعتاً به آن جهت تمایل پیدا کردند.
وجود حدود 18 رشته قرآنی در کشور
وی اظهار کرد: در حال حاضر ظاهراً حدود 18 رشته قرآنی در کشور داریم؛ هم با کد 1111 که علوم قرآن و حدیث است و هم رشتههای دیگر قرآنی مثل علوم قرآن و تفسیر، علوم قرآنی، معارف قرآن که در دانشگاههای دولتی، آزاد، پیام نور یا دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی یا علمی ـ کاربردی و ... در شهرهای مختلف وجود دارد و تدریس میشوند.
بهتر است شرح درسهای متمرکزی داشته باشیم
رضایی کرمانی با بیان اینکه شکی نیست که باید درسها در هر دهه یا چند دهه، یکبار بازنگری شوند، اظهار کرد: متمرکز به این معناست که ما یک عنوان و یک شرح درس 136 واحدی برای کل کشور در رشته علوم قرآن داشته باشیم؛ البته شاید این مناسب نباشد ولی در حال حاضر هم که شش یا هفت شرح درس داریم و اصفهان با شیراز، شیراز با تهران، تهران با مشهد و ... فرق کند، به این شکل هم مناسب نیست. شاید بهتر است دو یا سه شرح درس داشته باشیم تا دانشجو هم تکلیف خودش را بداند و شرح دروس مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری نیز پیوسته و در ادامه یکدیگر باشند. در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری شرح درسها کمتر تغییر پیدا کرده است.
سرفصلها با توجه به نیاز جامعه به نیرو و کارشناس قرآنی تدوین شود
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر اینکه سرفصلها باید با توجه به نیاز جامعه، سازمانها، ادارات و مؤسسات به کارشناس، پژوهشگر و در کل به نیروی قرآنی تدوین شود، گفت: چندی پیش همایشی تحت عنوان «آموزش عالی قرآنی و تأمین نیازهای شغلی جامعه» در اسفند 93 برگزار شد و فهرستی از مشاغل قرآنی در آنجا ارائه شد. تقریباً 56 شغل مصوب در کشور داریم که مشاغل قرآنی محسوب میشوند؛ طبیعتاً باید دروس رشتههای قرآنی با این 56 شغل و یا بیشتر از این، هماهنگی داشته باشند که الان این گونه نیست. بسیار مشاهده میشود که فردی در مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری فارغالتحصیل میشود، این دوران را میگذراند ولی آمادگی مشغول شدن به کارها و فعالیتهای قرآنی را حتی در همین 56 شغل مصوب ندارد؛ لذا حتماً لازم است فیلتری گذاشته شود، دورههای آموزشی برقرار شود.
رضایی کرمانی عنوان کرد: در اینکه حتماً باید تحولی در برنامههای آموزشی داده شود به هیچ عنوان شکی نیست؛ اما این تحول باید با چه هندسه و نقشهای و با چه هدف و برنامهای باشد، باید روی آن بحث شود. خوشبختانه کمیسیونی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هست که روی بحث تحول کار میکند و حتماً آن کمیسیون این مسئله را رهگیری میکند.
وی در رابطه با بازنگریهایی که در مورد این رشته در دانشگاه فردوسی انجام شده است، اظهار کرد: در دانشگاه فردوسی در فاصله سالهای 79 تا 90، یعنی حدود 11 سال، در کنار برنامههای دیگر، فعالیتی را تحت عنوان تغییر در برنامهریزی درسی پیگیری کردیم. بهطور مثال یک درسی که برخی از دانشگاهها در این 136 واحد گنجاندهاند درس «آشنایی با ادعیه و زیارات» است؛ چون وقتی بحث علوم قرآن و حدیث داریم، گستره و دامنه حدیث به زیارات، دعاها هم میرسد که آن هم از طریق معصومین(ع) به ما رسیده است؛ این دو واحد در برنامهریزی درسی جدید گذاشته شده است یا بهعنوان مثال «مأخذشناسی مطالعات قرآن و حدیث» پیش از این در درس روش تحقیق گنجانده شده بود، روش تحقیق هم عام بود ولی الان روش تحقیق در حوزه علوم قرآن و حدیث نام گرفته است. در حال حاضر در بحث روش تحقیق، بحث مأخذشناسی کمتر گفته میشود؛ ولی دو واحد جداگانه قرار داده شد و دانشجویان دو سال است که اینگونه تحصیل میکنند؛ لذا در برنامه جدید، مأخذشناسی مطالعات قرآن و حدیث یعنی آشنایی با منابع در حوزه قرآن و حدیث گنجانده شده است.
توانمندی دانشجو در دروس اصلی و پایه با نیازهای جامعه هماهنگ باشد
رضایی کرمانی در پاسخ به این سؤال که بازنگریها باید معطوف به چه چیزی باشند؟ گفت: حتماً توانایی عمومی دانشجو در این رشته لحاظ شود. دانشجو حتماً در دروس اصلی و پایه توانمند شود و با نیازهای جامعه هماهنگ باشد. بهطور مثال و در یک عبارت کوتاه میگویم که ما هیچ درسی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری نداریم که این مباحثی که اشاره میکنم در آن گنجانده شده باشد؛ آشنایی با آییننامههای رشته علوم قرآن، آییننامههای مؤسسات آموزشی و پژوهشی علوم قرآن و حدیث، آشنایی گسترده با مؤسسات آموزشی قرآنی، آشنایی با مؤسسات پژوهشی قرآنی، آشنایی با شخصیتهای قرآنی از صدر اسلام تاکنون، آشنایی با مجلات قرآنی، آشنایی با سایتهای قرآنی و ... .
وی افزود: بهصورت پراکنده و در کلاسها، اساتید مواردی را مطرح میکنند ولی در شرح درسها چنین چیزهایی نداریم؛ لذا دانشجو در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد فارغالتحصیل میشود و اصلاً با مؤسسات آموزشی و پژوهشی، نرمافزارهای قرآنی، سایتهای قرآنی، آییننامههای قرآنی، فضای تبلیغی و ترویجی قرآنی کشور مثل دارالقرآنها، مؤسسات، شخصیتهای قرآنی و ... هیچ آشنایی ندارد. شخصیتها را باید بهصورت سیستماتیک بشناسد نه اینکه فقط اسم چند نفر را بداند، اینکه در چه قرنی بودهاند، علاقهمندیها و آثارشان چه چیزهایی بوده است را بدانند؛ در حال حاضر چنین چیزی را نداریم.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: البته بعضی نهادها و دستگاههای دانشگاهی بهصورت مستقل دورههایی را برگزار میکنند، بهعنوان مثال، بعضی مؤسسات بهصورت خودجوش در مقطع کارشناسی ارشد دو واحد درسی را با عنوان مهارت پایاننامهنویسی یا اصول و فنون پایاننامهنویسی گنجاندهاند که در معدل به حساب نمیآید. دانشجوی کارشناسی ارشد در همه رشتهها همچون رشتههای قرآنی کشور نمیداند چگونه باید پایاننامه بنویسید، پروپوزال تهیه کند، از کجا شروع کند، چگونه مسئلهیابی کند و چگونه تدوین و پژوهش را انجام دهد. دو واحد درس دوره لیسانس با عنوان روش تحقیق که برخی از دانشگاهها در ترم اول و دوم دوره کارشناسی آن را ارائه میدهند و هنوز دانشجو آماده نیست، برای مقطع کارشناسی ارشد مفید نخواهد بود؛ لذا بسیاری از آنها را دانشجو در این دوره فراموش کرده است.
برنامهریزی درسی متناسب با فضای جهان اسلام باشد
رضایی کرمانی در پاسخ به این پرسش که آیا جامعه علمی ما ظرفیت تحول را دارد؟ گفت: بله قطعاً اینگونه است. درصد بسیار زیادی از اساتید دانشگاهها به این کار تمایل دارند. اصلاً لازم است هر چند سالی که میگذرد حوزه بحث درسی و برنامهریزی درسی آسیبشناسی شود. روی آن کار شود و نیازها، قابلیتها و فضای کشور سنجیده شود. حتی فضای جهان اسلام سنجیده شود و برنامهریزی درسی متناسب با آن باشد، در بحثهای قرآنی یک مقدار نگاه به دانشگاههای خارج از کشور باشد و خصوصاً اینکه کشورهای عربی و اسلامی چه مباحثی را در حوزههای قرآنی دارند و ... .
وی اظهار کرد: تا حد بسیار زیادی ظرفیت و قابلیت تحول وجود دارد؛ البته اگر عده معدود و محدودی در بعضی از دانشگاهها باشند که مقاومت کنند قطعاً خودشان را وفق میدهند. بهعنوان مثال از اول انقلاب تابحال یک بخش از درسهای پایهای و اساسی ما در رشته علوم قرآن و حدیث، زبان عربی است که همواره با تحول روبهرو بوده و چندین مرحله و دوران مختلف را به خود دیده است. قبلاً متون کهن عربی تدریس میشد بعدها به این نتیجه رسیدند که باید کاربردی باشد و سالها بحث صرف و نحو کاربردی گذاشته شد؛ چون غالب منابع رشته ما به زبان عربی است و حتماً باید دانشجو قابلیت استفاده از زبان عربی را داشته باشد. در برنامه بعدی یک مقدار تغییر کرد و دروس صرف از نحو جدا و کاربردیتر شد. حتماً اساتید نگاه نویی دارند؛ البته حتماً در هر تحولی باید اصولی رعایت شود، تحول بدون اصل، اساس، هدف و نگاه نو ممکن نیست، حتماً باید به آن اصول توجه شود.
قرآن باید در عینیت جامعه بیاید
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد در پایان سخنان خود، گفت: قرآن و حدیث یا کتاب و سنت معیار همه اندیشهها، تفکرات، راه و اعتقادات ماست و همه چیز ما برگرفته از قرآن و سنت است؛ لذا امیدوارم قرآن در عینیت جامعه بیاید؛ یعنی ما قرآن را در زندگی روزمرهمان مشاهده کنیم و همه اقشار، صنوف، انسانها و همه آحاد جامعه قرآن را در جای جای زندگی خودشان بیاورند؛ چراکه قرآن کتاب زندگی است. قرآن را نباید فقط بخوانیم. هر چند رسالتی که ما بهعنوان معلمان این رشته در دانشگاهها داریم یک بحث درسی و برنامه مشخص آموزشی و پژوهشی با آن آرمان و هدف است ولی انشاءالله زندگی ما حقیقتاً قرآنی شود و قرآن به زندگی ما بیاید، هدف اصلی امیدوارم این باشد.