حامد پوررستمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران پردیس قم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با ضرورت بازنگری سرفصلهای رشته علوم قرآن و حدیث اظهار کرد: در هر دورهای نیاز به بازنگری سرفصلها هست، به خصوص با توجه به تحولاتی که در جامعه به وجود میآید و بحثهایی که مطرح میشود؛ خوب است که با توجه به این تحولات سرفصلها دچار تغییر و تحولی شوند.
وی افزود: بحثهای روز و اجتماعی بهصورت موضوعی و تطبیقی در کنار مباحث بنیادین علوم قرآن و حدیث باشد تا دانشجو احساس کند این علوم و معارف همگام با جامعه، تحولات و مسائل روز پیش میرود.
نقد سرفصلهای موجود
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران پردیس قم در پاسخ به این سؤال که به سرفصلهای موجود چه نقدی وارد است؟ گفت: فکر میکنم بعضی از سرفصلها جنبههای کاربردیشان کمرنگ است. دانشجو باید احساس کند که با معارف قرآن و با آموزههای علمی و علمی کلام وحی آشنا میشود، نه صرفاً یکسری مباحثی که خیلی ربطی به معارف قرآنی ندارد. قطعاً یکسری از علوم پایه پیرامون حدیث و قرآن نیاز است اما باید سرفصلها به این سمت برود که دانشجو وقتی در مقطع کارشناسی یا ارشد فارغالتحصیل شد، بکسری اصول مهم تفسیری و به خصوص معارف خوب تفسیری را نیز هم بهصورت موضوعی و هم بهصورت تطبیقی داشته باشد و احساس کند گام بلندی برداشته و با این کتاب آسمانی بزرگ بیشتر و بیشتر انس گرفته و آشنا شده است نه اینکه بیش از اینکه دانشجو بخواهد به خود کلام خدا بپردازد بیاید و به حرفهای دانشمندان علوم قرآنی بپردازد و در قیل و قالهای دانشمندان بخواهد وقت خود را بگذارد. یکسری اصول و آرای اولیه خوب است، چه دانشمندان شیعه چه دانشمندان اهل سنت چه متقدم چه متأخر؛ اما بیشتر برود به خود کلام خدا، حرفها و کلامهای پیام خدا توجه کند تا بهرهوریاش از این رشته و کار بیشتر شود.
وی عنوان کرد: نکته دومی که به نظر میرسد، این است که مباحث مهمی مثل علم و دین، علم و عقل، دین و عقل و این مباحث بنیادین و حتی بحث تحول علوم انسانی به شکلی در سرفصلها مورد اشاره قرار بگیرد تا دانشجو از طریق آیات قرآن کریم پیامهای این مباحث بنیادین را دریافت کند و کلیدواژهها و پنجرههای معرفتی این حوزهها را از قرآن کریم بگیرد نه از پمپاژ فکری که گاهی در جامعه میشود. دانشجویانی که فارغالتحصیل میشوند میتوانند پیامآورهای خوبی در این حوزه باشند و واقعاً در پنج شش موضوع بنیادین که در سرفصلها گنجانده میشود، به سمت تربیت چنین دانشجویانی گام برداریم.
هر پنج سال یک بار بازنگری جدی سرفصلها صورت گیرد
پوررستمی با بیان این مطلب که فکر میکنم هر پنج سال یک بار باید سرفصلها مورد بازنگری جدی قرار گیرند، گفت: همانطور که بزرگان ما میگویند که قرآن کریم در هر برههای نیاز به تفسیر نویی دارد، سرفصلهای رشته علوم قرآن هم این ظرفیت را دارند که با توجه به خود عمق این کتاب و مباحث و معارفی که درباره این کتاب است هر چند سال یک بار تجدید و نوآوری صورت گیرد. قرار نیست که با تغییر سرفصلها بخش قابل توجهی در واقع بخواهد تغییر کند بلکه در هر دوره میتواند با توجه به مباحث و آن عواملی که گفته شد یک بخش کوچکی تغییر کند تا همواره این ذهنیت در جامعه و به خصوص در جامعه دانشگاهی باشد که این رشته تحت نظر دانشمندان علوم قرآنی و اربابان فن و نظر است و هیچ موقع سرفصلها رنگ کهنگی به خودشان نمیگیرند؛ بلکه دانشجو و جامعه باید این را احساس کند که سرفصلهای این رشته با توجه به خود قرآن کریم که همواره نو است سرفصلهایش هم همیشه نو است و حرف جدیدی برای گفتن دارد و برای دانشجویان میتواند پنجرههای جدیدی را باز کند بهطوریکه مثلاً فارغالتحصیلان پنج سال پیش با فارغالتحصیلان امسال و فارغالتحصیلان امسال و پنج سال آینده بگویند که ما دچار تغییر بودیم و عیناً همان دروس و سرفصلها نبوده است؛ بلکه ما شاهد یک پیشرفت و تحول خوبی در سرفصلها بودیم و چیزهای جدیدی یاد گرفتهایم.
مزایای بازنگری سرفصلها
وی ضمن اشاره به این مطلب که بازنگری سرفصلها مهم است و از چند جهت میشود به آن نگریست، اظهار کرد: هم از جنبه علمی، هم از جنبه روشی که در واقع برای یک دانشکده دارد و هم از جنبه روانی که این مسئله برای خودش آثار خوبی را به همراه دارد، میتوان آن را مورد توجه قرار داد.
وی در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر چه انطباقی بین نیاز جامعه و سرفصلهاست؟ گفت: در بحث متناسب بودن این سرفصلها با نیازهای جامعه قطعاً یک پایه آن سرفصلنگاری است به این معنا که سرفصلها خیلی میتواند بهتر از این باشد به خصوص اینکه در این دهه اخیر مباحث جدید اجتماعی، سیاسی و ... مطرح میشود و شبهاتی پیش میآید همانطور که اشاره کردم باید بخشی از سرفصلها به این سمت برود که از طریق قرآن کریم کلیدهای پاسخ این شبهات و مباحث یا مبانی پاسخ به این شبهات و مباحث داده شود. این مسئله در سرفصلهای فعلی کمرنگ است. خود علوم قرآن گاهی اوقات شش یا چهار واحد دارد که بستگی به دانشگاه دارد. این مباحث جای کار بیشتری دارد.
پوررستمی اظهار کرد: یکی دو سال پیش یکی از دانشگاههای کشور، از بنده درباره همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد سرفصل خواست. آن سرفصلی که ارائه کردم شامل چند بحث میشد؛ یک بحث، بحث مبنایی در رشته علوم قرآن بود، یکی بحثهای روشی در بحث علوم قرآن بود و یکی هم نگاه به موضوعات کاربردی بود. در موضوعات کاربردی، محتوایی و موضوعی چند موضوع است که نیاز است در سرفصل جدید لحاظ شود؛ یکی بحث مهندسی فرهنگی، بحث علم و دین، رابطه عقل و دین و علم، اجتماعی و ...، اینطور مباحث بود. احساس میکنیم که دانشجو هم خودش باید نسبت به این مسئله راهنمایی شود و هم اینکه دیگران را راهنمایی کند تا بتواند در هر حوزهای که دانشجو بعدها وارد کار میشود پیامهای به روز و کاربردی قرآن ـ هم مبانی و هم کلیدهایش را ـ داشته باشد، این نکته قابل توجهی است که میشود به آن اهتمام بیشتری داشت.
وی در پاسخ به این سؤال که بهتر است سرفصلها در دانشگاهها بازنگری شوند یا در وزارت علوم؟ گفت: نیاز به تأمل بیشتری دارد، اگر ما بحث تمرکززایی را داشته باشیم یک روند هماهنگ و همگام را در دانشگاهها خواهیم داشت، مثلاً وزارت علوم از دانشگاهها سرفصلها را طلب کند و نظرات اربابان فن را بگیرد و نخبگان فن یک سرفصل خوب و نویی را بنویسند؛ این یک همگامی را در دانشگاههای کشور به وجود میآورد و یکسری آثار خوبی هم دارد؛ اما از آن طرف شاید بعضیها بگویند تمرکززدایی بهتر است ولی اگر در هر دانشگاهی اساتید معارف، علوم قرآن و حدیث بنشینند و یک سبک و ایدههای خود را در سرفصلریزی مطرح کنند ممکن است که یک فضای رقابتی به وجود بیاید و اگر این فضا جنبههای مثبتی داشته باشد جنبههای مثبت دیگری را نیز ایجاد میکند، مثلاً بگویند سرفصلهای دانشگاه امام صادق(ع) از سرفصلهای دانشگاه تهران یا تربیت مدرس بهتر است، این اساتید هم ممکن است یک پیامی گرفته باشند و ما هم نباید عقب بمانیم بنشینیم فکر کنیم، کار کنیم.
پوررستمی اظهار کرد: باید تبعات و پیامدهای این بحث از جنبههای مختلف نگریسته شود، اما یک جنبه اولیه به ذهنم میآید و آن چیزی که مهم است این است که در هر دوره اساتید و نخبگان فن به این مسئله اهتمام داشته باشند و واقعاً بنشینند فکر کنند و بهترینها را به وسط بیاورند و تدوین کنند.
وی در رابطه با این موضوع که در حال حاضر سرفصلها تا چه حد مسئلهمحور و چالشی هستند؟ عنوان کرد: در سرفصلهای آموزشی چند محور مهم است؛ یکی بحث خود متن است که اساتید و دانشجویان خیلی با آن ارتباط دارند و تقریباً هم مشکل آفریده است، یکی هم بحث روش و بحث نقشه راه است. فکر میکنم نقشه راه همین بحث سرفصلهاست که درباره آن صحبت میکنیم، اینکه در چه ریلی باید قرار بگیریم تا بر اساس آن قطار علوم قرآن را به پیش ببریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران پردیس قم اظهار کرد: نکته دوم بحث متنها و منابعی هست که برای سرفصلها اتخاذ میشود؛ بهطور مثال برای درس علوم قرآنی چه کتابی معرفی کنیم، بهتر است. در روند آموزش یک مسئله خیلی مهم خود فرد، استاد و نیروی انسانی است که این نیروی انسانی با چه روش، منش و محتوایی این مباحث را بیان میکند. در واقع اخیراً که برخی از اساتید توفیق داشتند و خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودند، ایشان این تأکید را در مباحث به خصوص مباحث معارف اسلامی داشتند که رکن استاد است که با آن بنیه علمی خود، منش اخلاقی خود و با آن روشی که اتخاذ میکند در انتقال معارف ـ متن و سرفصلی که صحبت کردیم ـ میتواند بهرهوری و راندمان کلاس را افزایش دهد، این گونه میخواهم بگویم که آن محتوا و بینش استاد و منش و آن فضیلتهای استاد و روش آموزشی استاد در انتقال معارف و آموزههای قرآنی میتواند خیلی نقش مثبت و بزرگی داشته باشد. مرحله بعدی هم باز به بحث کتاب و سرفصلها مربوط است یعنی باز هم رکن اینجا استاد است.