کد خبر: 3337628
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۵
یادداشت/

«اسلام رحمانی»؛ گزینشی خودخواهانه از شریعت الهی

گروه اندیشه: «اسلام رحمانی» به عنوان اصطلاحی جدیدالتاسیس در سال‌های اخیر مطرح شده است و تفسیر خاصی از اسلام ارائه می‌دهد، اما آیا می‌توان بخشی از اسلام را گزینش کرد و این گزینش را به کل آن تعمیم داد؟

برخی از اسلام رحمانی سخن می‌گویند و آن را در کنار اسلام قرارمی‌دهند. اما مراد از اسلام رحمانی چیست؟ گویی اسلام در شکل سنتی آن غیررحمانی است، اما آیا می‌توان رحمانیت را از اسلام جدا کرد و بر کل آن اطلاق نمود؟
مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود در خصوص ترکیب «اسلام رحمانی» فرمودند: اصطلاح اسلام رحمانی که این روزها رایج شده است از ترکیب دو کلمه زیبا به وجود آمده، اما معنای واقعی آن چیست؟ آیا منظور این است که برخلاف قرآن که انسان‌ها را به مؤمن، کافر، دشمن و دوست تقسیم می‌کند، باید با همه انسان‌ها، صرفاً با رحمت برخورد کرد؟

اسلام هم دین رحمت، هم دین شدت
قرآن توصیه به رحمت و شدت را در کنار هم دارد، از این رو نمی‌توان اسلام را تنها دین رحمت و یا تنها دین شدت دانست. رحمت یکی از عناصر پر رنگ قرآنی است و در بیش از 500 آیه در قرآن تکرار شده است. واقعیت تاریخی نیز حکایت از رفتار رحیمانه پیامبر دارد.
اسلام را هم باید دین رحمت دانست و هم دین شدت، توصیه پیامبر در فتح مکه که امروز روز گذشت است و نه انتقام، درحالی که که مسلمانان آزار بسیاری از سوی کفار کشیده بودند و خانه و کاشانه خود را در پی این آزار رها کرده بودند و مهاجرت را برگزیده بودند و تا فتح مکه بسیاری از مسلمانان در غزوات و سریه‌ها شهید شده بودند، اما پس از فتح مکه مسلمانان رحمت را بر شدت ترجیح دادند، در همان دوران پس از فتح مکه چند نفر از رحمت استثناء شدند و محکوم به اعدام شدند، حتی اگر به دامن مکه بیاویزند.
اگر بتوان اسلام را دین رحمت خواند، به همین رویکرد باید بتوان آن را دین شدن نیز نامید. دین اسلام را نمی‌توان به یک صفت آن فروکاست، به نظر می‌رسد اسلام یک مجموعه واحد است.

اسلام یک بسته کامل است
اسلام یک بسته کاملی از امور هدایتی است که بر اساس ایمان و تسلیم در برابر امر الهی، انسان را به سعادت می‌رساند. فروع و احکام اسلام ناشی از انسان نیست و خداوند آن را فرو فرستاده است. شاید نظر علما در خصوص حدود و ثغور این بسته هدایتی واحد نباشد، اما بی‌شک نظر واحدی در این خصوص وجود دارد که اسلام دینی برای همه زمان‌ها و مکان‌هاست و نمی‌توان بخشی از آن را قبول کرد و برخی دیگر را فروگذاشت.
برای مثال، نمی‌توان اعتقادات را از شریعت و آن را از اخلاق جدا کرد. نمی‌توان گفت من این حکم اسلامی را قبول دارم و مسلمانم. با همین استدلال برخی خمس نمی‌پردازند یا نماز نمی‌خوانند، اما آیا می‌توانند ادعا کنند که مسلمان هستند؟

تطبیق لیبرالیسم با قرآن
لیبرالیسم یکی از مکاتب فلسفه سیاسی است که پس از مدرنیته در جهان غرب و در کنار سوسیالیسم به وجود آمده است. این مکتب بر جهان تاثیرات زیادی داشته است و از جمله برخی از مسلمانان به این مکتب گرویدند.
مانند علوم فلسفی که در قرون اولیه اسلامی بر تمدن اسلامی تاثیراتی گذاشت، لیبرالیسم نیز برخی از اندیشمندان مسلمان را به خود جذب کرد، بر همین اساس، برخی از مسلمانان حکومت‌ اسلامی را یک حکومت مبتنی بر آزادی خوانده‌اند و این رویکرد بر فعالیت‌های زیادی در حوزه تمدن اسلامی تاثیر گذاشته است، اما این رویکرد در عین حال از خود تمدن اسلامی خارج شده است.
تطبیق لیبرالیسم با قرآن منجر می‌شود تا بخشی از آیات قرآن فروگذاشته و تلاش شود تا قرآن از بستر معنایی سنتی خود جدا شده و بیانی لیبرالیستی یابد تا بتواند اصول حقوق بشر را  بازتابد. رحمانیت خداوند و اسلام یکی از محورهایی بود که در آن می‌توان لیبرالیسم را به قرآن تحمیل شده دید. در اسلام رحمانی هر چیزی که با اصول لیبرالیستی در تعارض قرار می‌گیرد، به بهانه‌ای مانند عرضی بودن، مقید به زمان بودن و .... حذف می‌شود.

وحی؛ منشاء حجیت اسلام
ذات باری؛ منشاء حجیت اسلام است. اساسی‌ترین اصلی که باعث می‌شود، آیین محمدی حجیت یابد، این است که پیامبر بر اساس وحی، بسته هدایتی را عرضه کرده است. نبی به عنوان واسطه حقیقت، عنصری بیرونی نسبت به فرد دارد که او را به طریق هدایت فرا می‌خواند.
مسلمانان زیر سایه وحی می‌توانند خود را مسلمان بدانند و با حذف آن دلیلی بر مسلمان خوانده خود ندارند. مبانی فقه اسلامی نیز بر اساس قرآن و البته احادیث شکل گرفته است. تفسیر قرآن از صدر اسلام آغاز شد و این نشان‌دهنده وابستگی تمدن اسلامی به کتاب‌الله بود.

چرا اسلام گزینش می‌شود؟
در اسلام رحمانی اسلام گزینش می‌شود و در آن گزینش‌گر آنچه در ذهن خود دارد را اسلام عنوان می‌کند. غیر از دلایلی که می‌تواند وجود داشته باشد، عللی است که در این میان وجود دارد. گزینش اسلام آن را از تمامیت آن خارج می‌سازد و منشا حجیت اسلام را فراموش می‌کند.
در اسلام گزینشی، اسلام وحیانی ریشه خود را از دست می‌دهد و بدل به امری زمینی می‌شود، امری که بر اساس مطلوبات ذهن گزینش‌گر به وجود آمده است.

اسلام رحمانی؛ گزینشی خودخواهانه
نامسلمانی اصلی‌ترین تبعه اسلام گزینشی است. در این نحو دینداری، یک دیندار خودخواهانه به گزینش دست می‌زند. آنچه او بر اساس آن عمل کرده است، اساسی انتخابی است.
برخی از اندیشمندان به شرایط عصر نزول بیش‌ از ماهیت الهی آن تاکید می‌کنند و این تاکید نوعی فروکاهی اسلام از یک دین الهی به دینی زنده است.
از سوی دیگر، در اسلام رحمانی، گزینش‌گر بر ورای منشا حجیت اسلام می‌ایستد، در اسلام رحمانی این گزینش‌گر است که می‌گوید اصل در اسلام کدام و فرع کدام است؟
وقتی اسلام دین رحمت، آسانی و یا ... معرفی می‌شود، این آیین به یکی از خصوصیات خود تقلیل می‌یابد و در واقع اسلامی که دارای وجود و سطوح مختلفی است، دارای یک بعد و شاخصه معرفی می‌شود و این نوعی تقلیل‌گرایی است که بر اساس «من» و نه «خدا» و وحی صورت گرفته است.

بنده خدا
|
-
|
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۱۵:۱۳
0
0
به نظر نمی رسد که در هیچ جا از هیچ متن اسلامی ای حکمی وجود داشته باشد مبنی بر وجوب شدت و غضب. این یعنی غضب موضوع حکم شریعت نیست.
علاوه بر این مشخص نیست که اگر کسی از رحمت اسلامی سخن گفت ـ در حالی که بزرگترین فجایع به دست افرادی که نام مسلمان بر خود می گذارند، در حال روی دادن است ـ چه خطایی مرتکب شده است!!
چرا کسی در فجایعی که در حال روی دادن است نمی اندیشد؟! آیا جز این است که با بی توجهی به این فجایع و متهم کردن کسانی که از اسلام رحمانی سخن می گویند، به خطا، اثبات می کنیم که رحمت در اسلام جایی ندارد؟!
بنده خدا
|
-
|
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۱۵:۲۳
0
0
رحمت و غضب حالت هستند، روش و منش و شیوه رفتار هستند، نه یک فعل که موضوع وجوب یا حرمت باشند.
هر کدام از این حالات و شیوه ها در صورتی که مقتضایشان باشد به ظهور می رسند و هر کدام هم تبعاتی واقعی دارند.
حالا آنچه که در حیطه امکانات انسانی است این است که با عقل خویش بر این حالات حکم فرمایی کند و به منشأ و نتیجه این حالات بیندیشد.
بسیار ساده اندیشانه و البته خطرناک است که ما به این حالات موضوعیتی فراتر از اندیشه انسانی بدهیم و در رفتار برای آنها اصالت قائل شویم و آیات قرآن را به گونه ای تفسیر کنیم که گویا حکم شرعی در خصوص این حالات داشته اند... حال آنکه بی شک آنچه از رحمت و شدت مؤمنان در قرآن آمده توصیف حالات افرادی خاص در هنگامه ای خاص بوده و نفی ای برای اندیشه ورزی و تلاش برای ارتقای کیفیت روانی و رفتاری انسان ها در موقعیت های دیگر نیست.
captcha