جبار آذین، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) سریال «تعبیر وارونه یک رؤیا» را اثری متوسط در کارنامه فریدون جیرانی، کارگردان این اثر نام برد و گفت: در سینمای کشورمان از جیرانی باید به عنوان فیلمسازی مسلط و خوشفکر نام برد که متد سینما و تلویزیون را به خوبی میشناسد، برای همین کارهای خلاق و تاثیرگذار در کارنامه وی مشاهده میشود. در ضمن در کارهای وی میتوان به خوبی یک ویژگی بارز را مشاهده کرد و آن نیز وجه سرگرمی است که برای یک کار سینمایی یا تلویزیونی ضرورتی مهم شمرده میشود.
وی افزود: سریال قبلی وی «مرگ تدریجی یک رؤیا» یک کار بسیار خوب و تاثیرگذار در این زمینه بود که نشان داد جیرانی به خوبی با حوزه سریالسازی آشناست، اما هر اندازه که وی در آن کار موفق و مسلط بود در «تعبیر وارونه یک رؤیا» ناموفق بوده و نتوانسته در جذب تماشاگر به موفقیت لازم دست پیدا کند. نکته دیگر اینکه این کار یک کپی ناشیانه و ابتدایی از کارهای قدیمی سینمای آمریکا و اروپای شرقی است که به شکلی خسته کننده عرضه میشود.
آذین ادامه داد: قدرت تصویری و دیالوگهای این کار بسیار ضعیف است. درباره نگرش سریال به بحث صهیونیست نیز باید گفت که در این کار سعی شده توهمات و جنایات نظام جعلی صهیونیستی ترسیم شود، اما این اتفاق به شکل خوبی در این سریال روی نداده است، البته باید در نظر داشت که بازیها به ویژه شخصیتهای اصلی (ارجمند و جعفری) بسیار خوب است، اما همان تقلید تا حدودی در ساختار به روی این بازیهای زیبا هم تاثیر منفی گذاشته است.
تصویرسازی نادرست از حفاظت اطلاعات
وی در پاسخ به این سؤال که صلابت نیروهای اطلاعاتی در این کار چگونه تصویر شده؟ گفت: ما از اعضای سازمان حفاظت و اطلاعات با نام سربازان امام زمان(عج) نام میبریم، یعنی به نوعی به آن وجه دینی و ارزشی میدهیم، اما آنچه در «تعبیر وارونه یک رؤیا» میبینیم نشان دهنده این امر نیست، یعنی همان رفتاری که ممکن است یک مامور اطلاعاتی غربی داشته باشد در رفتار ماموران ایرانی نیز مشاهده میشود و این امر به هیچ وجه درست نیست و با توصیفاتی که ما از خادمان نیروی اطلاعاتی داریم، متفاوت است.
این مدرس سینما با بیان اینکه در این کار هویت صهیونیستها به طور کاملی مورد ارزیابی قرار نمیگیرد، اظهار کرد: آنچه از نقش صهیونیست در سریال میبینیم ترسیمی کامل از جنایات یا خباثت آنها نیست. دلیل این امر نیز میتواند در چند امر رخ دهد، ابتدا اینکه در بحث فیلمنامه دقت لازم انجام نشده است یا اینکه برخی محدودیت چنین معضلی را به وجود آورده باشند. برای مثال از شخصیتپردازی «فرهاد قائمیان» مثال میزنم؛ کسی که جاسوس موساد است، اما به شدت سادهلوح و کمهوش نشان داده شده است، آیا فردی در این سطح تا این اندازه نگاهی سطحی به اطراف خود دارد؟!
این مدرس در پایان تصریح کرد: وقتی از نقاط ضعف این سریال سخن میگویم، منظورم مقایسه این کار با توان جیرانی است، در غیر این صورت باید اعتراف کرد به لحاظ ساختار و فیلمنامه این کار از بسیاری تولیدات مشابه تلویزیون یک سر و گردن بالاتر است. با توجه به توضیحات ارائه شده این سریال در کارنامه جیرانی یک اثر درخشان و قابل اعتنا به شمار نمیآید و میتوان به آن امتیازی متوسط داد.