کد خبر: 3377220
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۴ - ۲۳:۴۱
ساسان شاه‌ویسی/

نگاه امام راحل(ره) در مورد بانکداری اسلامی چه بود؟

گروه اقتصاد: حضرت امام خمینی(ره) مبدع و در متن تئوری‌سازی برای یک اندیشه‌ورزی جدید در حوزه اقتصاد اسلامی بودند و نهایتا روابط انحصاری جریان‌یافته در بطن اقتصاد کشور، از جمله مشکلات بزرگ اقتصادی همانند ربا و نرخ بهره را دچار چالش بنیادین کردند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، با نگاهی منصفانه پیرامون بانکداری جاری در کشور، نه می‌توان به صورت افراطی اظهار کرد که نشانی از بانکداری اسلامی در نظام بانکی کشور وجود ندارد و نه با ذوق‌زدگی می‌توان گفت که آنچه در نظام بانکی کشور اجرا می‌شود، دقیقاً‌ همان چیزی است که بانکداری اسلامی در نظر دارد

واقعیت این است که نظام بانکداری کشور، هنوز در میانه راه قرار دارد، به این معنا که قوانین بانکداری کشور به لحاظ فقهی و شرعی با اشکال مواجه نیستند، زیرا در زمان تصویب قوانین بانکداری اسلامی هم شورای نگهبان انطباق این قوانین با شرع مقدس اسلام را تایید کرد و هم مراجع آن زمان این قوانین را تایید کردند

در سی‌و‌شش سال پس از انقلاب، همواره دغدغه تحقق اقتصاد اسلامی و مسائلی از قبیل بانکداری اسلامی و حذف ربا از نظام بانکی وجود داشته است این دغدغه در دیدگاه های امام ره نیز به و وضوح دیده می شد .

گاهی ما درباره خطوط کلی اقتصاد اسلامی صحبت می‌کنیم و می‌گوئیم که اقتصاد اسلامی از یکسری از خط و ربط‌های کلی پیروی می‌کند و اینکه واقعیت‌هایی که در  اقتصاد ایران یا در اقتصاد اسلام تعریف شده است چه قلمرو و قابلیتی دارد، حدود مالکیت در اسلام چگونه تعریف شده است ،حتما مبانی نظری ایشان براساس محکمات نصوص دینی و روایات حدیثی و نه متشابهات است و در عین حال سیره ائمه معصومین(ع) و نبی اسلام(ص) را به عنوان شاکله اصلی بیان نظری خود مطمح نظر قرار داده‌اند اما اگر از بُعد دیگر، اقتصاد را مبتنی بر روابط دولت و اقتصاد و با توجه به اینکه اقتصاد ایران اقتصادی به شدت دولتی بوده ،با توجه به بازبینی عملکرد اقتصادی دولت‌ها گذشته، به نظر می‌رسد که در اینجا حضرت امام(ره) صاحب سبک و ایده بوده‌اند و به اقتضای فقه پویا که در بیان ایشان فقهی بود که برای زمان و مکان نسخه‌های ارزنده را تعریف کند تا نیازهای جامعه بشری را برطرف کند اندیشه‌های اقتصادی خود را ارائه می‌دادند.

 امام(ره) یکی از محدود افراد تئوریسین اقتصادی در پیاده‌سازی اندیشه خود بود

کمتر تئوریسین اقتصادی این قابلیت و فرصت را پیدا کردند که به عنوان حکمران یک سرزمین اندیشه‌های اقتصادی خود را اجرایی کند و حضرت امام این توفیق را پیدا کردند که اندیشه‌های اقتصادی خود و ظرفیت‌های تفکر اقتصاد اسلامی را بر اساس منطق هزاره دوم و ظرفیت‌های جدید تعریف کرده و ظرفیت جدیدی  برای کارکرد روابط اقتصادی مردم با مردم، دولت با دولت، دولت با مردم و برعکس برقرار کند و اینها ظرفیت‌های تازه‌ای بود که خواسته‌ ایشان بود. ه

مثلا اگر بخواهیم بررسی کنیم که نگرش نظام‌گرا و سیستمی که در نظام اقتصدی سرمایه‌داری و سوسیالیستی وجود داشته است را در فرمایشات حضرت امام(ره) پیدا کنیم و دریابیم که اصول موضوعه آن و پیش فرض‌های حاکم بر نظام فکری ایشان در حوزه اقتصاد چه بوده است؟ قطعا و قهرا به این نتیجه خواهیم رسید که تفکر ایشان مبتنی بر تفکر اقتصاد اسلامی بوده است. ایشان در جایی مطرح می‌کنند که وابستگی اقتصادی، موضوعی است که وابستگی‌های دیگری را هم به دنبال دارد و از اقتصاد مستقل و آزادی جلوگیری می‌کند یا در جایی مطرح می‌کنند یکی از وظایف اصلی روحانیت، مقابله جدی با دو فرهنگ ظالمانه و اقتصادی شرق و غرب است؛ این سخن یعنی اینکه ایشان تبیین‌کننده یک دیدگاه جدید اقتصادی هستند که در زمانه خود کسی واعظ آن نبوده است و کسی در این عرصه وارد میدان نشده است و این امر نشان‌دهنده تولید یک اندیشه فکری جریان‌ساز در مقابله با جریان‌های فکری موجود بوده است و بخشی از آن در کتاب «اقتصادنا»ی شهید صدر قابل مشاهده و بخشی از آن را تا اندیشه‌های ابن خلدون می‌توان دنبال کرده و اندیشه‌‌های اقتصادی را استخراج کرد

نیازمند قرائت جدید از منظر دین‌شناسی و ظرفیت‌های دینی هستیم

به نظرم آن چیزی که ما در حال حاضر باید برای تفسیر و تبیین اندیشه‌های اقتصاد اسلامی و حتی اندیشه‌های امام(ره) مورد ارزیابی قرار می‌دهیم قرائت جدیدی از آموزه‌های دینی از منظر دین‌شناسی و ظرفیت‌های ضروری دینی است و به نظرم ایشان مبدع و در متن تئوری‌سازی برای یک اندیشه‌ورزی جدید در حوزه اقتصاد اسلامی بودند که البته اگر بخواهیم وارد کیفیت و نحوه حرکت و عملکرد و آنچه در مقابل مابه ازای آن در نظام اقتصادی بر جای مانده است شویم، حضرت امام (ره) نهایتا روابط  انحصاری جریان‌یافته در بطن اقتصاد کشور، از جمله مشکلات بزرگ اقتصادی همانند ربا و نرخ بهره را دچار چالش بنیادین کردند. از اشتراکات تفکری حضرت امام(ره) است که بخشی از آن را در روحیه و تفکر عمیق ایشان در حوزه اقتصاد و بخشی در مکاتبات ایشان با گورباچف قابل مشاهده است. ایشان در جایی مطرح کردند «امروز اگر مارکسیسم در روش‌های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است دنیای غرب هم در همین مسئله و البته به شکل دیگر و در مسائل دیگر گرفتار است بنابراین باید به حقیقت روی آورد؛ چراکه مشکل اصلی شما مسائلی همانند مالکیت و مسائلی از این قبیل نیست بلکه مشکل واقعی شما عدم اعتقاد به پروردگار است» و ایشان از این طریق بنیان‌های حاکم بر اقتصاد جهانی را هم به چالش می‌کشند.

ساسان شاه‌ویسی

منبع: دفتر مطالعات رسانه‌ای اقتصاد اسلامی

captcha