به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، رهبر معظم انقلاب همزمان با سالروز قیام نوزدهم
دی در سال 1356، در دیدار مردم قم به نکات مهمی از جمله پیروزی انقلاب اسلامی و رمز
ماندگاری آن، و نیز اهمیت حضور در انتخابات و شناسایی افراد اصلح، و همچنین اهمیت
جایگاه مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری اشاره کردند.
ایشان در
بیانات خود به چهار آیه از قرآن استناد کردند؛ آیاتی که به سنتهای الهی، خشنودی
خداوند از مؤمنان و قرار دادن سکینتی در آنها اشاره دارند.
ایشان در سخنانشان در رابطه با رمز ماندگاری انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به بخشی از آیات 38 سوره احزاب و 23 سوره فتح استناد کردند و تفسیری از این آیات که به سنتهای الهی اختصاص دارد، بیان کردند.
رهبر معظم انقلاب در فرازی از سخنانشان اظهار کردند: پیروزی انقلاب برحسب محاسبات متعارف دنیا امر محالی بود. هیچکس باور نمیکرد که در کشوری مثل ایران با حساسیتی که قدرتهای استکباری روی آن داشتند -اینجا استراحتگاه صهیونیستها بود، اینجا محل حضور مستشاران آمریکایی بود، اینجا جایی بود که بیگانگان در آن احساس آرامش و آسایش میکردند؛ تقریباً ده روز قبل از نوزدهم دی رئیسجمهور آمریکا در تهران در سخنرانیای گفت که ایران جزیره ثبات است؛ اینجوری روی این کشور حساب میکردند- در یک چنین جایی، در یکچنین کشوری، با اینچنین حکومت سرکوبگر و ظالم که بیمحابا با مردم روبهرو میشد، و با سایه سنگین آمریکا بر این کشور بهحسب محاسبات عادی محال بود که یک انقلاب بر مبنای دین، بر مبنای اعتقاد دینی و ایمان مردم، به دست مردم، با رهبری مرجع تقلید و روحانی شاخص به پیروزی برسد؛ این محال بود. لذا بود که هیچ دستگاه اطّلاعاتی در دنیا نتوانست حدس بزند که این اتفاق خواهد افتاد؛ چون اصلاً با محاسبات عادی جور نمیآمد. در یک چنین کشوری، یک انقلاب اینجوری رخ بدهد و این انقلاب هم ناکام نشود -حالا عرض خواهم کرد در مقایسه با بعضی حوادث دیگر این کشور- انقلاب نظام درست کند، نظامسازی کند، جمهوری اسلامی به وجود بیاید و این جمهوری اسلامی همینطور بماند و روزبهروز قویتر، ریشهدارتر و ستبرتر بشود. هیچ قاعده مادی و محاسبه مادیای چنین چیزی را قبول نمیکرد؛ ممکن نمیدانست اما شد. اینکه شد، نشاندهنده این است که بر این عالم کُون، بر این عالم وجود، قوانینی حاکم است که اهل ماده آن قوانین را نمیشناسند؛ آن قوانین را نمیبینند؛ سُنَّةَ اللهِ فِی الَّذینَ خَلوا مِن قَبل. در جای دیگر: سُنَّةَ اللهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبل.
یکی از آیاتی که در این فراز از سخنان رهبر معظم انقلاب مورد اشاره قرار گرفته، آیه 38 سوره احزاب است. در آیه آمده است: «مَّا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقْدُورًا؛ بر پیامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانیده گناهى نیست [این] سنت خداست که از دیرباز در میان گذشتگان [معمول] بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر [و متناسب با توانایى] است».
رهبر معظم انقلاب در ادامه به تفسیر این آیات میپردازند و اظهار میکنند: سنّت خدا یعنی قوانین الهی؛ قوانینی وجود دارد در عالم وجود، در سرتاسر این کُون عظیم. این قوانین مثل قوانین طبیعی، مثل قانون جاذبه، مثل قانون ستارگان و خورشید و ماه و آمد و رفتِ ماه و خورشید در شبانهروز، اینها قانون است؛ قانون طبیعی است. همینجور قوانینی در جوامع انسانی وجود دارد، این قوانین را اهل ماده با چشمهای کمسو نمیتوانند درک بکنند اما وجود دارد. خب، وقتی که ما زمینه این قوانین را به دست خودمان فراهم کردیم، خدای متعال قانون را محکم میکند. آتش سوزندگی دارد، باید شما زمینه را فراهم بکنید، آتش را روشن کنید، جسم غیر مرطوب را روی آتش بگیرید، آتش خواهد گرفت؛ زمینه را فراهم بکنید، قانون طبیعی کار خودش را خواهد کرد. باید زمینه را فراهم کرد؛ ملّت ایران این زمینه را فراهم کرد. این حرفها را بزرگان ما گفتهاند، هم قرآن مکرّر فرموده است، هم در کلمات ائمّه (علیهمالسّلام)، در کلمات رسول خدا، اینها وجود دارد. «فَلَمّا رَأَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبتَ وَ اَنزَلَ عَلَینا النَّصر». امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرماید: صادقانه وارد میدان بشوید، ایستادگی بکنید، خدای متعال دشمن شما را سرکوب خواهد کرد و به شما نصرت خواهد داد. این قاعده کلّی و قانون است. این قاعده در انقلاب تحقّق پیدا کرد؛ مردم صادقانه وارد میدان شدند و ایستادگی کردند.
در تفسیر المیزان نیز ذیل این بخش از آیه 38 سوره احزاب آمده است: خداوند از ناحیه خود برای هر فردی چیزی را که مناسب حال اوست مقدر میکند و پیامبران نیز شامل این قانون هستند و از آنچه خدا برایشان مقدر کرده استثناء نشده و ممنوع نگشتهاند.
تفسیر نمونه نیز چنین بیان میکند: آنجا که خداوند فرمانى به او میدهد، ملاحظه هیچ امرى در برابر آن جایز نیست و بدون هیچ چون و چرا باید به مرحله اجرا درآید.
آیه دیگری که در سخنان رهبر معظم انقلاب دیده میشود، بخشی از آیه 23 سوره فتح است که به تغییرناپذیری سنت الهی اشاره دارد.
در این آیه
آمده است: «سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ
لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا؛ سنت الهى از پیش همین بوده و در سنت الهى هرگز
تغییرى نخواهى یافت»
علامه
طباطبایی معتقد است: این سنت و روش دیرینه خداست که همواره مؤمنان را نصرت کرده و
انبیاء را ظهور و غلبه میبخشد و هرگز برای سنت خدا تبدیل و تغییری نیست؛ همچنانکه
فرمود: «و کتب الله لاغلبن انا ورسلی».
در تفسیر نمونه نیز میخوانیم: این یک قانون همیشگى الهى است که اگر مؤمنان در امر جهاد ضعف و سستى نشان ندهند، و با قلبى پاک و نیتى خالص به مبارزه با دشمنان برخیزند، خدا آنها را پیروز میکند.
بخش دیگری از بیانات رهبر معظم انقلاب مربوط به ایجاد آرامش و سکینت در دل مؤمنان است. سکینتی که مانع از ورود ناامیدی و یأس در دلها میشود.
«خدای متعال در قرآن درباره بیعت با پیغمبر میفرماید: «لَقَد رَضِیَ اللهُ عَنِ المُؤمِنینَ اِذ یُبایِعونَکَ تَحتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فی قُلوبِهِم فَاَنزَلَ السَّکینَةَ عَلَیهِم»؛ ای پیامبر ما! آنهایی که با تو بیعت کردند - خدای متعال میدانست که در دلهای اینها چیست - این بیعت با آن انگیزه صادقانه موجب میشود که خدای متعال سکینه و آرامش را بر دلهای آنها نازل کند. وقتی سکینه بر دلها نازل شد، دغدغهها از بین خواهد رفت، نگرانیها از بین خواهد رفت، ناامیدی از بین خواهد رفت. امروز یکی از کارهای مهم دشمنان ایجاد ناامیدی و تزریق ناامیدی است؛ در بخشهای مختلف جوان را ناامید کنند، پیر را ناامید کنند، انقلابی سابق را ناامید کنند. این آرامش و سکینه الهی، امید به انسان میدهد. بیعت با پیغمبر اینجوری است. شما امروز وقتی با انقلاب بیعت میکنید و بیعتتان را تازه میکنید و تجدید میکنید، با پیغمبر بیعت کردید. آنکسی که امروز با امام خمینی بیعت میکند، با پیغمبر بیعت کرده. وقتی شما خطّ انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس بشود، نمیگذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع با پیغمبر بیعت کردید؛ با پیغمبر که بیعت کردید، آنوقت: «اَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِه وَ عَلَی المُؤمِنینَ»؛ [این] در یک آیه دیگر [است]؛ در این آیه: «فَاَنزَلَ السَّکینةَ عَلَیهِم»؛ خدای متعال آرامش را به دلها خواهد داد. وقتی آرامش داشتید، اطمینان قلب داشتید، آنوقت در عرصه مقابله با دشمن دچار حیرت نمیشوید، دچار ناامیدی نمیشوید، دچار تزلزل نمیشوید؛ امروز براساس این سکینه و این آرامش، انسان میتواند یقین کند که ملّت ایران بر آمریکا و توطئههایش قطعاً پیروز خواهد شد».
«لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا؛ به راستى خدا هنگامى که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزى نزدیکى به آنها پاداش داد».
آیه 18 سوره فتح اشاره به بیعت مؤمنان با پیامبر اسلام(ص) پیش از صلح حدیبیه دارد؛ صلحی که خشنودی پروردگار را به همراه داشت.
در تفسیر نمونه در مورد شأن نزول این آیه آمده است: این آیه شریفه در مقام قدردانى و اعلام رضایت از اهل ایمان است که در سفر حدیبیّه دعوت رسول اکرم(ص) را پذیرفته، به همراه آنحضرت به قصد عمره از مدینه خارج شده و به سوى مکه رهسپار شدند. نظر به اینکه در سرزمین حدیبیّه با دفاع و جلوگیرى خالد بن ولید مواجه شده، ناگزیر توقّف نمودند و زمینه طرح جنگ پیش آمد، با اینکه پیامبر اسلام(ص) به کفّار قریش و بتپرستان مکه اعلام فرمود که غرض از توجّه به مکه براى انجام عمره و زیارت خانه خدا است ولى کفّار راضی نشدند. بر این اساس پیامبر اکرم(ص) از همراهان خود خواست که با او بیعت نمایند، و در پیکار با مشرکان کوتاهى نکنند، و کسى پشت به میدان جهاد نکند، همراهان نیز قبول نموده اقدام به بیعت با رسول خدا(ص) در زیر درخت معهودى در همین سرزمین حدیبیّه نمودند و با توجه به موقعیت حساس و اقدام به بیعت هر یک از همراهان با آنحضرت، این کار مورد رضایت ساحت پروردگار قرار گرفت و وعده اجر و ثواب به هر یک از آنان داده شد. به همین جهت «بیعت رضوان» (بیعت خشنودى خداوند) نامیده شده است و لرزه بر اندام مشرکان انداخت و نقطه عطفى در تاریخ اسلام بود.
علامه
طباطبایی نیز در تفسیر المیزان در ذیل این آیه آورده است: این آیه نوید دیگری مىدهد
که مشرکین اگر با شما جنگ کنند فرار خواهند کرد، به طورى که پشت سر خود را نگاه
نکنند.
مقصود از رضا
و سخط خدا ثواب و عقاب او است و آیه «لقد رضىالله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت
الشجرة...» اخبار از پاداش و ثواب بیعتکنندگان است. رضایت حالتی است که در برخورد
با هر چیز ملایم عارض بر نفس انسان مىشود، و آن را مى پذیرد و از خود دور نمىکند.
در مقابل رضایت، کلمه «سخط» قرار دارد، و این دو کلمه وقتى به خداى سبحان نسبت
داده مىشود مراد از آن ثواب و عقاب او خواهد بود، پس رضاى خدا به معناى ثواب دادن
و پاداش نیکدادن است، نه آن هیئتى که حادث و عارضى بر نفس است، چون خداى تعالى محال
اسـت در معرض حوادث قرار گیرد. از اینجا این را هم مىفهمیم که رضایت و سخط از
صفات فعل خدایند، نه از صفات ذات او.
آیه 26 سوره توبه چهارمین آیهای است که مورد استناد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.
آیهای که میفرماید: «ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَذَلِکَ جَزَاء الْکَافِرِینَ؛ آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد و سپاهیانى فرو فرستاد که آنها را نمیدیدید و کسانى را که کفر ورزیدند عذاب کرد و سزاى کافران همین بود».
در تفسیر نمونه در رابطه با این آیه آمده است: در موقعی که سپاه اسلام در اطراف سرزمین حنین پراکنده شده بود، و جز گروه کمى با پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) باقى نمانده بودند، و پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به خاطر فرار آنها شدیداً نگران و ناراحت بود، خداوند آرامش و اطمینان خویش را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرستاد و هم چنین «لشکریانى که شما نمىدیدید، براى تقویت و یاریتان فرو فرستاد».
نزول این ارتش نامرئى الهى براى تحکیم و تقویت روح مسلمانان و ایجاد نیروى ثبات و استقامت در جان و دل آنان بود، نه اینکه فرشتگان و نیروهاى غیبى در جنگ شرکت کرده باشند.
در تفسیر المیزان نیز در رابطه با آرامشی که نوید آن به مؤمنان داده شده، آمده است: «سکینه» یعنی حالت قلبی که موجب سکون نفس و ثبات قلب میگردد و از ملازمات ازدیاد ایمان و تقواست که قلب انسان را به پرهیز از محرمات الهی وا میدارد. امااینکه فرمود سکینه را بر پیامبر و مؤمنان فرستاد، باید گفت حاشالله که رسول گرامی مضطرب و متزلزل شود و لذا سکینه در اینجا همان معنای ازدیاد ایمان وتقوی را دارد که باعث پرهیز از صغائر و کبائر میگردد. و منظوراز جنودی که دیده نمیشود، نزول ملائکهای است که برای قوت قلب مؤمنان در معرکه جنگ فرستاده شده بودند و خداوند به وسیله نزول ملائکه و بوسیله مؤمنان، کافران را عذاب نمود و همین سزای کافران است؛ وعده الهی در آیه بعدی وعده قطعی نیست که به موجب آن حالت خوف و خشیت از دلهای مؤمنان زدوده شود و همچنین عدم آن نیز قطعیت ندارد که به موجب آن حالت رجاء و امیدواری زائل گردد، بلکه این وعده حالت واسطه بین خوف و رجاء را ایجاد میکند تا به وسیله این حالت تربیتی، برای آنان سعادت حقیقی حاصل شود و این وعده توبه و مغفرت و رحمت اجمالی در آیه بعدی مطرح میشود.
رهبر معظم انقلاب در پایان سخنان خود در دیدار مردم قم اینچنین سخنان خود را پایان دادند: انشاءالله که خدای متعال همه شماها را موفّق بدارد؛ همه ما را در این راه ثابتقدم بدارد؛ ما را جزو آن سربازانی قرار بدهد که برای ماندگاری انقلاب تلاش میکنیم و از بذل موجودی خودمان دریغ نداریم. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد الطاف و تفضّلات خودت را بر این ملّت نازل کن؛ روح مطهّر امام را از ما شاد کن؛ قلب مقدّس ولیّ عصر (ارواحنافداه) را از ما شاد بفرما.