کد خبر: 3492151
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵
قائمی‌نیا عنوان کرد:

شعارزدگی و وجود ابهام؛ مهم‌ترین آفات اسلامی‌سازی علوم

گروه حوزه‌های علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با برشمردن آسیب‌های فراروی اسلامی‌سازی علوم انسانی، تاکید کرد: شعارزدگی و وجود ابهام؛ مهمترین آفات اسلامی‌سازی علوم محسوب می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در کرسی مرجعیت قرآن در علوم انسانی اسلامی که دیشب ششم اردیبهشت ماه در  این پژوهشگاه برگزار شد به عنوان ناقد در سخنانی گفت: مطالبی که در سال‌های اخیر در زمینه علوم انسانی اسلامی مطرح می‌شود دارای آسیب‌هایی است.
وی ادامه داد: این مسئله چند آسیب‌شناسی کلی دارد اول اینکه در این مباحث ابهاماتی وجود دارد که ممکن است به مقتضای محیط تاریخی که در آن قرار داریم باز گردد که باید این ابهامات رفع شود.
وی ادامه داد: عدم توجه به تحولات معرفتی از دیگر آسیب‌هاست گویی اصلا به تحولات معرفتی در دنیای علم توجه نداریم زیرا دانش‌های جدیدی مانند هرمنوتیک و فلسفه علوم شناختی و اجتماعی و ... ایجاد شده و ما باید مواضع خود را نسبت به آن‌ها حل کنیم و نمی‌توانیم در این مقوله سیاه و سفید بنگریم و باید نگاه انتقادی داشته باشیم.
قائمی‌نیا بیان کرد: فلسفه‌زدگی مفرط از دیگر آسیب‌هایی است که در زمینه اسلامی‌سازی علوم ما را احاطه کرده است زیرا اگر قرار باشد همه چیز را فلسفه اداره کند نمی‌تواند تحولی در اسلامی سازی صورت بگیرد.
استاد حوزه علمیه، با بیان اینکه شعارزدگی از دیگر مشکلات فراروی ما است تصریح کرد: در زمینه مرجعیت علمی قرآن چون تمدن اسلامی متن‌محور است باید این مرجعیت به درستی معنا و حدود و ثغور آن روشن و نحوه کارکرد آن نیز مشخص شود.
شبکه معرفتی قرآن و روایات
وی تاکید کرد: در اینجا سؤالی مطرح است که میان کتاب و سنت قطعی شبکه‌ای وجود دارد و قطعا نمی‌توان جایگاه روایات را نادیده بگیریم ولی در مباحث ارایه شده به روایات توجهی نشده است؛ البته قرآن ثقل اکبر و روایات اصغر هستند و باید این نسبت را رعایت کنیم.
وی اظهار کرد: در مورد تعریف علم، دو مولفه نظام‌یافتگی و بشری بودن مطرح شد که حدود علم را به روشنی مشخص نمی‌کند زیرا علم عناصر دیگری از جمله واقع‌نمایی و کاشفیت نیز دارد زیرا مثلا داستان شرلوک هلمز نیز بشری است و نظام یافته اما علم نیست از این رو تعریف رئالیستی از علم ضروری است.
قائمی‌نیا بیان کرد: برخی تعابیر دارای ابهام بود مثلا اینکه قرآن احاطه‌کنندگی معرفتی دارد یعنی چه؟ همچنین اقسام تاثیراتی که گفته شد بسیار گسترده تر است و نمی‌توان در این موارد منحصر کرد؛ باید خود علم را کالبدشکافی کرده و ببینیم کتاب و سنت تا کجا در آن موثر است.
وی اظهار کرد: نقدهایی بر تعریف آیت‌الله جوادی آملی درباره علم دینی وجود دارد و این تعریف نمی‌تواند مشکل ما را حل کند زیرا پشت صحنه علم، مبانی ارزش شناختی، روش شناختی و ... وجود دارد و باید مشخص شود که قرآن چه تاثیری بر این زمینه‌ها دارد.
کتاب و سنت هدایت‌کننده علم است
استاد حوزه علمیه بیان کرد: بحث این است که کتاب و سنت در خیلی از موارد مضمون را به ما نمی‌دهد بلکه ما را هدایت می کند و جهت به مضمون ما می‌دهد از این رو نسبت کتاب و سنت با علم دینی، کل‌گرایانه است.
قائمی‌نیا تصریح کرد: صرفا توجه به مبانی مشکل ما را حل نخواهد کرد زیرا میان مبانی و مسایل و مطالبی که روی صحنه علم رخ می‌دهد فاصله نزدیکی وجود ندارد و متافیزیک‌هایی که برای علم وجود دارد این طور نیست که با این متافیزیک‌ها بتوان نظریه درست کرد زیرا متافیزیک متاخر است و اول علم پیدا شده و بعد آگاهی نسبت به مبانی و متافیزیک آن ایجاد شده است.
وی افزود: آنچه در تعریف علم دینی از آیت‌الله العظمی جوادی آملی بیان شده بیشتر متمرکز بر روی علم در مقام تعریف و نه مقام واقعیت است در حالی که آنچه علم را پدید آورده است علم در مقام تحقق است.
captcha