مصطفی نوروزی، مشاور سیاسی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر تشکیل دولت اسلامی به عنوان گام سوم در رسیدن به تمدن اسلامی گفت: رهبر معظم انقلاب مدتهای زیادی است که درباره این مبحث مطالبی را ارائه کردهاند و تأکیدات جدی بر این قضیه داشتهاند.
وی افزود: این مباحث بر این اصل تأکید دارد که انقلاب اسلامی ایران هدف بزرگتری را دنبال میکند و صرفاً اجتماعی و یا سیاسی نیست؛ انقلابهایی که تا امروز شکل گرفته و به عنوان انقلابهای بزرگ قرار گرفتهاند، نوعاً در چارچوب انقلابهای اجتماعی ـ سیاسی محدود میشوند و گامهایی بیش از آن نمیتوانند بردارند، ولو اینکه احیاناً به تمدنسازی هم رسیده باشند، یک تمدن محدود، قابل نقد و یک تمدن ناپایدار هستند.
انقلاب اسلامی فراتر از نگاههای اجتماعی و سیاسیاین کارشناس مسائل سیاسی گفت: انقلاب اسلامی ایران انقلابی معرفتی، ژرفنگر، عمیق و انسانی است و صرفاً به تغییرات اجتماعی توجه نمیکند؛ تغییراتی که تنها به دنبال فقرزدایی باشند یا بخواهند علم و دانش را پیش ببرند که البته این موضوعات در دستور کار هر انقلابی قرار میگیرد اما انقلاب اسلامی ایران محدود به این موضوعاتی که صرفا جنبه اجتماعی یا سیاسی دارند، نمیشود.
وی ادامه داد: انقلاب فرانسه را انقلابی سیاسی تفسیر میکنند، انقلاب انگلیس را انقلابی صنعتی مینامند و انقلابهای قرن بیستم را انقلابهای طبقاتی و در راستای رفاه عمومی عنوان میکنند؛ در قرن بیست و یکم آنطور که از بیانات رهبر معظم انقلاب نیز استنباط میشود باید حرکت متفاوتی را پیش بگیریم که 5 مرحله را طی میکند تا اهداف نهایی خود را تأمین کند؛ حلقه سوم این اتفاق، شکلگیری دولت اسلامی است و زیرساختهای جامعه اسلامی را شکل میدهد تا بتواند تمدن اسلامی را به وجود بیاورد.
نوروزی خاطرنشان کرد: برای شناخت این حرکت و مراحل باید همه حلقهها مورد تأمل و بحث و گفتوگو قرار بگیرد تا یک حرکت منطقی و متقن پایهریزی شود؛ همچنین در ترسیم تمدن اسلامی ابتدا باید ببینیم که در انقلاب اسلامی ایران در چه شرایط و موقعیتی قرار گرفته است.
وی در تشریح این موقعیت و تقابل تمدن اسلامی با عناصر موجود گفت: تمدن اسلامی به طور جد در نگاه آرمانی خود نافی تمدن موجود است؛ البته تمامی دستاوردهای آن را نفی نمیکند اما به لحاظ آرمانی و سقف ارزشی که ترسیم میکند، نافی ارزشها و مبانی تمدن غرب است.
ضرورت عبور از تعارضات سنت و مدرنیتهاین کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه تمدن غرب در ضدیت سنت و مدرنیته است، اظهار کرد: اگر بخواهیم دولت اسلامی را به درستی تبیین کنیم باید بتواند این تضاد را حل کرده و به سمت جامعهسازی حرکت کند؛ یکی از مهمترین تضادها، تعارضاتی است که سنت و مدرنیته ایجاد کرده و لازم است از آن عبور شود.
وی با تأکید بر اینکه تشکیل دولت اسلامی به عنوان گام سوم انقلاب اسلامی، گام سرنوشتسازی است، گفت: در گام اول پدیده انقلاب صورت گرفت و در گام دوم نظامسازی شد، بنابراین ما هنوز به متن نپرداختهایم؛ دولت اسلامی بر پایه دو مقوله ابزاری و متنی تشکیل میشود که باید بیشتر به متن بپردازد.
دولت اسلامی به دنبال ارائه باورهای نونوروزی ادامه داد: از سوی دیگر انقلاب پدیدهای است که در تعارض با شرایط به وجود میآید و نظامسازی نیز به ساختار اولیه بسنده میکند؛ دولت اسلامی از این رو اهمیت دارد که پس از عبور از دو گام قبلی، ضمن فراهم کردن شرایط گام سوم، زمینه گام چهارم را نیز باید ایجاد کند؛ به ویژه در مقوله متنی بتواند توانمند باشد و بسیاری از تعارضاتی که در جامعه بشری وجود دارد و امکان حرکت را از جامعه گرفته، برطرف کند و ذهن و باور جامعه بشری قرن بیستویک را تغییر بدهد.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب تعبیر باورها هم در داخل و هم در سطح جهانی را مطرح میکنند و بر این قضیه تأکید دارند که باید یک باور نو به وجود بیاید و باورهای سطحی کنار گذشته شوند و تضادها به همگرایی تبدیل شود تا دولت اسلامی در یک بستر منطقی حرکت کند.
نتیجه یکسان سنت و مدرنیتهوی در مورد باورهای نو گفت: سنت قدیم مؤلفههایی داشت که در انتها به مدرنیته میرسد؛ آنچه سنت را زشت و نامعقول کرد مؤلفههایی مانند تحجر، قدرتطلبی، نفاق و به ویژه استبداد بود که دولتهای توتالیتر از درون آن شکل گرفت؛ مدرنیته نیز در دو گام خود در قرن بیستم و آغاز قرن بیستویکم به همان مؤلفههای سنت رسید؛ همانطور که در دل خود تحجر و استبداد و هژمونی و تحکم دارد و یکسویه نگر است.
مشاور سیاسی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گفت: با توجه به این شرایط باید گام سوم به دنیا معرفی شود و انقلاب اسلامی میخواهد این باور نو را به جهان معرفی کند؛ کاری که دولت اسلامی باید انجام دهد.
عبور از دولت مسلمان؛ گام اول دولت اسلامینوروزی با بیان اینکه دولت اسلامی با دولت مسلمان تفاوت دارد، گفت: گام اول دولت اسلامی عبور از دولت مسلمان است؛ دولتی که پیشزمینه تشکیل دولت اسلامی است اما نمیتواند پدیدآورنده جامعه اسلامی و جامعه نو باشد به دلیل اینکه دولت مسلمانان یک دولت محدود و دارای تعارضات ذهنی و فکری است و تنها جلوههایی از دین دارد؛ علاوه بر اینها، نمیتوان رفتار عمیق دینی در آن مشاهده کرد و تلفیقی از مباحث دینی و غیر دینی است و نمیتواند گام استواری در جهت رسیدن به جامعه اسلامی بردارد.
وی خاطرنشان کرد: دولت اسلامی دولتی بسیار بالنده است و عمق ذهنی و فکری دارد و بر همین اساس میتواند در جهت تغییر جهتهای جهانی حرکت کند و نیز در داخل جدی و محکمی گام بردارد تا دچار التقاط نشود؛ التقاطی که در اتفاقات پس از انقلاب شاهد آن بودیم و باعث ایجاد تعارضاتی شد.
دولت اسلامی الگویی جامع و تام برای مصرف جهانیاین کارشناس مسائل سیاسی گفت: با توجه به اینکه دولت اسلامی تلاش میکند منطق جهانی را عوض کند و برای رسیدن به جامعه اسلامی ریلگذاری کند، بنابراین تنها نمیتواند ناظر بر تحولات داخلی باشد؛ چرا که این دولت الگوی جامع تام قابل استفادهای برای همه ملتهاست همانطور که در قضیه بیداری اسلامی رهبری فرمودند ما الگوی جامع میخواهیم و دولت اسلامی یک الگوی جامع است.
وی در مورد موانع گسترش تفکر اسلامی در منطقه و سطح جهان گفت: ما نمیتوانیم تفکر شیعی و اهل بیت که یک تفکر انسانی و جهانی است را به جهانیان ارائه کنیم؛ به دلیل اینکه این تفکر مطرح شده که تفکرات شیعی در تقابل دولت اسلامی که از سوی داعش و یا تفکرات سلفی مطرح میشود، پدید آمده و نمیتواند در اشل منطقهای و جهانی تفکری را پدید بیاورد، در حالیکه تفکر شیعی و اهل بیتی در اشل منطقهای و جهانی قابل ارائه است و همه انسانها را برای هدف نهایی مد نظر قرار میدهد.
نوروزی با بیان اینکه دولت اسلامی منطقی نو و عمیق دارد که به دنبال زدودن پیرایههاست، گفت: رسالت دولت اسلامی ساختن انسانهایی است که بتوانند حرکت جهانی را پایهریزی کنند.
سلفیگری نتیجه گفتمان فریاد و اعتراضوی در مورد گفتمانهایی که در تقابل با دولت اسلامی هستند، گفت: یکی از این گفتمانها، گفتمان سکولار و دنیاگراست که گفتمان غالب در جهان است؛ حتی کشورهایی که در قرن بیستم در برابر این گفتمان مقاومت کردند، در قرن بیستویکم نتوانستند در برابر آن مقاومت کنند.
نوروزی ادامه داد: گفتمان دوم، گفتمان فریاد و اعتراض است که بر پایه خشونت و رادیکالیسم پایهریزی شده است که از اواسط قرن بیستم شروع شد و جنگهای جهانی محصول این گفتمان بود؛ هم رادیکالیسم چپ نو و هم رادیکالیسم روشنفکری که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و به گفتمان سلفی ـ تکفیری تبدیل شد، از این گفتمان سرچشمه گرفت؛ این گفتمان حقیقتی در درونش دارد و در اعتراض به نظام ظالمانه حاکم در دنیا شکل گرفته اما نمیتواند غیر از فریاد و ایجاد رعب و وحشت کار دیگری انجام دهد؛ چرا که قدرت بالندگی و عقلانیت ندارد.
قرن بیستویکم فرصتی برای تشکیل دولت اسلامیاین کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: انقلاب اسلامی گفتمان عقل و معنویت و اخلاق را مطرح میکند و باید در ارتباط با لایههای جامعه اسلامی قرار بگیرد و گفتمان خود را تثبیت کند؛ نخبگان ما باید پای این قضیه بایستند و همه ظرفیتهای روشنفکری و دینی در این راستا قرار بگیرند و بتوانند هم نقدی به گذشته داشته باشند و مرحله بعدی را تکمیل کنند و در تقابل با سایر گفتمانها نگاه منطقهای درستی داشته باشند و جهانی حرکت کنند.
وی اظهار کرد: قرن بیستویکم فرصتی برای این حرکت است، با توجه به اینکه دولتهای نوظهور برگشت به عقب داشتند میتوان از این فرصت ضیق استفاده کرد؛ در این مسیر باید از ابزارها درست استفاده شود و شبکههای ارتباط جهانی درست مورد مداقه قرار بگیرد.
تفاوتهای دولت اسلامی واقعی و تصنعینوروزی در مورد تقابل دولت اسلامی مد نظر انقلاب اسلامی ایران و دولت اسلامی جریانهای تکفیری و سلفی گفت: آنچه از سوی سلفیها مطرح میشود، گرتهبرداری از دولت اسلامی ایران است که با پیش از این وجود نداشت و با توجه به شرایطی که در عراق و سوریه شکل گرفت، پدید آمد و مورد طمع غرب قرار گرفت تا در تقابل با گفتمان انقلاب اسلامی قرار بگیرد.
وی اظهار کرد: دولت اسلامی تکفیری به دلیل اینکه یک اقدام واکنشی بود و در تقابل با جمهوری اسلامی شکل گرفت، متکی به مبانی خاصی نبوده و یک دولت ساختگی است که نتیجهای جز وحشیگری و ترس و رعب نداشت.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: دولت اسلامی مورد نظر انقلاب اسلامی ایران بر اساس منطق تفکر اسلامی و مبتنی بر عقلانیت است در برابر آنچه که تفکر سلفی مطرح میکند.
وی گفت: امام خمینی(ره) چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، میفرمودند انقلاب اسلامی یک انقلاب انسانی است و متعلق به همه انسانهاست و همه جوامع را به ویژه جوامع تحت ستم را مورد توجه قرار میدهد؛ همانطور که قرآن کریم تأکید زیادی بر این نکته دارد که پیامبر، رحمتی برای همه ملتها و همه انسانهاست؛ حال اینکه داعش فاقد چنین تفکری است و حتی به اطرافیان خود رحم نمیکند.
نوروزی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب اخلاقی است، گفت: انقلاب اسلامی به دلیل مؤلفههای اجتماعی عمیقی که دارد، نمیتواند در برابر ظلم بایستد؛ در مقابل، هیچ منطقی نمیتواند از قتل و غارت و جنایات دولت اسلامی تصنعی سلفیها دفاع کند.
وی در پایان تصریح کرد: تفکر انقلاب اسلامی یک تفکر نواندیش و عقلانی است و بالاتر از سطحی است که ایدههای عقلانی مدرن ترسیم کرده و قابل قبول و قابل دفاع و دارای همه مؤلفههای جهانی است و میتواند به تمدن کامل و جامع و متقن برسد.