ایشان با تأکید بر اینکه تنها راه مقابله با طراحی دشمن، استفاده صحیح و مناسب از ظرفیتها و افزایش روزافزون قدرت و اقتدار کشور است، به بیان توانمندیهای اصلی و اساسی کشور پرداختند.
رهبر معظم انقلاب در ادامه شش توانمندی اساسی کشور را برشمردند که دشمنان به دنبال تضعیف آنها هستند که عبارتند از: ایمان اسلامی، پیشرفتهای علمی، توانمندی اقتصادی، توانمندی دفاعی بازدارنده، توانمندی سیاسی ملی و جمعیت جوان کشور.
حمید رضا ترقی، رئیس مرکز امور بینالملل حزب مؤتلفه اسلامی، در گفت وگو با ایکنا به تشریح برنامههای دشمن در راستای از بین بردن توانمندیهای ششگانه ملی پرداخته است که به شرح ذیل است:
در مقطع پسابرجام، رهبر معظم انقلاب بر مسئله نفوذ به عنوان راهکار دشمن برای تضعیف جمهوری اسلامی تأکید کردهاند. دشمن تا چه حد از روش نفوذ برای از بین بردن توانمندیهای ملی ششگانه استفاده خواهد کرد و چه روشها و راهکارهای دیگری را نیز به کار خواهد برد؟
آنچه که مسلم است از بین
بردن توانمندیهایی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند، میتواند از روشهای
متعددی صورت بگیرد که نفوذ هم یکی از این روشهاست؛ تضعیف توانمندی اقتصادی
هم از طریق نفوذ امکانپذیر است و هم از طریق عوامل داخلی و ناکارآمدی مدیران
اقتصادی و سیاستهای اتخاذ شده از سوی دستگاههای مربوطه.
توانمندی سیاسی کشور که تبلور آن در وحدت و انسجام ملی است از طریق عوامل داخلی و خارجی میتواند مورد تهدید قرار بگیرد. نقش رسانههای بیگانه و خصوصا انگلیس در تفرقهافکنی در داخل کشور و دامن زدن به مسائل قومیتها در این خصوص کاملا قابل توجه است که بدون نفوذ هم صورت میپذیرد.
در مورد سایر توانمندیها از جمله مسئله ایمان اسلامی که ریشه در فرهنگ دارد هم عوامل نفوذی میتوانند آنها را تضعیف کنند و هم سیاستها و رویکردهای اشتباه و ضعف داخلی میتواند یک نقطه قوت ملی را به ضعف بکشاند که نمونه آن سیاستهای اشتباه جمعیتی بود که در اثر آن از میزان جمعیت جوان کشور به عنوان یکی از توانمندیهای ملی، کاسته شد و رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به این مسئله هشدار دادند.
اهمیت توانمندی ایمان اسلامی در چیست که رهبر معظم انقلاب آن را به عنوان اولین توانمندی ملی برشمردند؟ آیا تضعیف ایمان اسلامی میتواند به عنوان تضعیفکننده سایر توانمندیها تلقی شود؟
ایمان ملت و به ویژه نسل
جوان به مبانی انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی نقش بسیار مؤثری در تداوم انقلاب و
دستیابی به آرمانهای انقلب دارد، لذا تلاش دشمن همواره در درجه اول این بوده است
که از طریق تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و رخنه فرهنگی و گسترش شبهات دینی از طریق
ماهوارهها، فضای مجازی و نویسندگان عامل خود در مطبوعات به ویژه در دوره پس از
پایان جنگ تحمیلی شکاف عمیقی میان باورهای اعتقادی نسل جوان با مبانی انقلاب
اسلامی ایجاد کند.
در طول این سالها اوج شبههافکنی در دوره اصلاحات در مطبوعات صورت گرفت و استمرار داشته است. برای دشمن مسئله ایمان و باورهای مردم دارای اهمیت فراوانی است و آنها عامل اصلی مقاومت ملت ایران در برابر خود را باورهای ایمانی و اعتقادی مردم میداند، لذا با تزریق خرافات و ایجاد فرقههای متعدد انحرافی در داخل کشور سعی میکند اسلام انگلیسی و اسلام آمریکایی را در حوزه و غیرحوزه گسترش دهد و باورهای محکم جوانان را دچار آسیب کند.
دولتها تا چه میزان به تقویت این توانمندی اهتمام ورزیدهاند؟
متأسفانه دولتها به ترویج،
تقویت و تعمیق ایمان اسلامی و باورهای دینی نسل جوان در مدارس و دانشگاهها بهای
چندانی ندادهاند و به دلیل حاکم بودن سیاستهای لیبرالی بر ساختار نظام آموزشی
کشور، در این زمینه کمکاری صورت گرفته است و بعضا رفتارهای سوء مشاهده شده است،
به گونهای که در برخی دولتها درس دینی قرار بود که اختیاری شود و حتی در معدل
دانشآموزان هم تأثیری نداشته باشد.
این نوع برخوردها با مسائل دینی و کمرنگ کردن بخش پرورشی در آموزش و پرورش و از بین بردن این بخش در دانشگاهها از طریق عدم تخصیص اعتبارات و تنزل فعالیت فرهنگی در دانشگاهها به برگزاری اردوهای مختلط و موسیقی زمینهساز تضعیف باورها و اعتقادات اسلامی نسل جوان و آسیبپذیری کشور در این زمینه گردید و به دشمن در جهت تضعیف توانمندیهای دینی و ایمانی مردم کمک شایانی کرد.
از سوی دیگر عمده مراکز فرهنگی که در حوزه مسائل اعتقادی و ارزشی فعالیت میکنند از امکانات ضعیفی برخوردار هستند و بودجه لازم به آنها اختصاص داده نمیشود و متأسفانه فرهنگسراهایی که هم توسط شهرداریها ساخته شده است به جای تقویت باورهای دینی، به مروج فرهنگ غربی و سکولار تبدیل شدهاند.
در حالی که روحانیت میتواند در بسیاری از این بخشها ایفای نقش کند اما مشاهده میشود که از نقش نمایندگان ولی فقیه در برخی دستگاهها کاسته شده است و نمیتوانند تاثیر چندانی در تحولات فکری و فرهنگی داشته باشند. نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها از اختیارات لازم و جایگاه مناسب برای ارتقای بینش دینی جوانان برخوردار نیست.
مجموعه این موارد نشان میدهد که در کنار تلاشهای دشمن برای تضعیف باورهای اعتقادی ملت ایران، عدهای هم در داخل به تضعیف و از بین بردن توانمندی ایمان اسلامی کمک میکنند. حفظ این توانمندی مستلزم آن است که همه دستگاههای فرهنگی کشور تحول و تجدیدنظری در برنامههای خودشان هم برای ایجاد جاذبه در تبلیغات دینی و هم سرمایهگذاری عمیقتر برای تقویت اعتقادات دینی نسل جوان انجام دهند.
پس میتوان گفت بخش مهمی از تأکید رهبر معظم انقلاب بر مفهوم انقلابیگری، به اهمیت این توانمندی برمیگردد؟
قطعا همینگونه است. زیربنای انقلابیگری و داشتن روحیه انقلابی پایبندی به مبانی دینی و آموزههای اسلامی است. اگر ما توقع انقلابیگری از نسل جوان داریم لازمهاش این است که پایبندی آنها را به دین و ارزشهای اسلامی تقویت کنیم.