کد خبر: 3521610
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۶
ایکنا گزارش می‌دهد؛

آیا تغییرات بزرگترین دانشگاه قرآنی به تحول می‌انجامد؟

گروه دانشگاه: حدود چهل روز مانده به آغاز سال تحصیلی، از دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم خبر می‌رسد تغییراتی در راه است؛ حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی، از سمتش کناره گرفته و ساعتی مانده به مراسم تودیع و معارفه، نام جایگزین وی هنوز اعلام نشده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، اندکی بیش از چهل روز به آغاز سال تحصیلی باقی نمانده است که از دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم خبر می‌رسد تغییراتی در راه است؛ حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی، از سمتش کناره گرفته و در کمتر از 24 ساعت مانده به مراسم تودیع و معارفه، نام جایگزین وی اعلام نشده است؛ مساله‌ای کم‌سابقه در مراسمات تودیع و معارفه که در کنار دیگر کاستی‌های این دانشگاه در سال‌های گذشته پازل نامتقارن آن را کامل کرده است؛ این ابهام، در چند ساعت مانده به مراسم تودیع و معارفه دو گمانه را به ذهن متبادر می‌کند؛ نخست آنکه هنوز گزینه نهایی ریاست دانشگاه علوم و معارف قطعی نشده و رایزنی‌ها تا لحظه آخر همچنان ادامه دارد؛ دو دیگر اینکه ممکن است گزینه جدید ریاست این دانشگاه مشخص باشد اما به دلیل عدم اهتمام دانشگاه علوم و معارف به شفافیت رسانه‌ای، نام جانشین اعلام نمی‌شود که البته منحصر به این مورد نیست و در سال‌های گذشته به انحاء گوناگون شاهد این عدم شفافیت بوده‌ایم.

مدرسه تربیت مدرس قرآن کریم، در سال 61 آغاز به کار کرد و دیری نپایید تا با مجوز وزارت فرهنگ و آموزش عالی در سال 68 تقریبا همزمان با دانشگاه امام صادق(ع) به جمع مراکز آموزش عالی کشور پیوست؛ این مرکز آموزشی که از سال 89 با عنوان «دانشگاه علوم و معارف قران کریم» به فعالیت می‌پردازد، دارای 22 دانشکده در سراسر کشور است و ظرفیت پذیرش سالانه افزون بر 4 هزار دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی را دارد.

این در حالی است که بر اساس اعلام مسئولان دانشگاه، هم‌اکنون تنها 70 عضو هیئت علمی ثابت در این دانشگاه حضور دارند؛ نبود هیئت علمی پاره وقت و استادانی که دارای حکم وزارت علوم باشند و نسبت یک به پنجاه استاد به دانشجو، این دانشگاه را فرسنگ‌ها از استانداردهای آموزشی دور ساخته است تا آنجا که در برخی از دانشکده‌های این دانشگاه حتی یک عضو هیات علمی نیز حضور ندارد.

ابتدایی‌ترین مساله‌ای که در مورد این دانشگاه وجود دارد، موضوع متولی‌گری آن توسط نهادی است که هیچ سنخیت و ماموریتی با آموزش عالی ندارد؛ سازمان اوقاف و امور خیریه با وظایف مشخص در قانون هیچ بند محکم و مصرحی که بتواند از آن به تولیت یک دانشگاه استناد کند، در اساسنامه خود نمی‌بیند.

مساله دیگر این است که ساختار این دانشگاه به اذعان بسیاری از دانشجویان و استادان آن، با شاخص‌های یک دانشگاه همخوانی چندانی ندارد؛ چه از نظر امکانات آموزشی و چه از منظر حداقل‌های لازم برای کیفیت و استانداردهای آموزشی و این تنها یکی از دلایلی است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی را از انتخاب این دانشگاه به عنوان اولویت‌های اصلی منصرف می‌کند؛ کیفیت آموزش در دانشکده‌های دانشگاه علوم همچنین هنوز وزارت علوم را متقاعد نکرده است تا جز دانشکده قم، به سایر دانشکده‌های دانشگاه مجوز پذیرش دانشجو در مقطع دکترا را اعطا کند؛ آن‌چه در آن تردیدی وجود ندارد این است که این دانشگاه پس از نزدیک به سه دهه نتوانسته است شاخص‌های حداقلی آموزش عالی را کسب کند، در حالی که دانشگاهی نظیر امام صادق(ع) که همزمان با این دانشگاه فعالیت در حوزه آموزش عالی را کلید زده است، با فاصله بسیار از دانشگاه علوم و معارف قرآن، جزء دانشگاه‌های پیشتاز کشور قرار دارد؛ تعامل محدود و عدم شفافیت این دانشگاه با دستگاه‌های مسئول آموزش عالی نیز خود مشکل دیگری است که همتی برای حل آن در سال‌های اخیر دیده نشده است.

بودجه دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم نیز همپای سایر مشکلات این دانشگاه داستان خود را دارد؛ در حالی که این دانشگاه بر اساس تعهدی که به وزارت علوم داده است، بودجه‌ای از این وزارت‌خانه دریافت نمی‌کند، به نظر می‌رسد دارایی‌هایی که وقف آموزش می‌شود نیز درصد بسیار اندکی از میزان بودجه دانشگاه را پوشش داده و آن را دست به عصا کرده است که خود مشکلات دیگری را سبب شده است؛ تا آنجا که مسئولان دانشگاه دست به دامان جذب دانشجوی شبانه از مهر امسال شده‌اند و ظرفیتی افزون بر 2 هزار و 100 نفر در این زمینه تعریف کرده‌اند.

همچون همه دانشگاه‌های کشور، فرآیند آموزشی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم برای دانشجویان سرانجامی دارد و آن پایان تحصیلات و نهایتا دانش‌آموختگی است؛ در این بخش نیز اگرچه بخشی از بیکاری بسیاری از دانش‌آموختگان دانشگاه علوم و معارف قرآن به شرایط کنونی آموزش عالی در کشور برمی‌گردد، اما نباید از نظر دور داشت که پذیرش دانشجو در این دانشگاه نیز تناسب چندانی با نیاز بازار کار ندارد و گویا مسئولان این دانشگاه در اهتمام به این امر، انگیزه چندانی نداشته‌اند.

بدون شک یکی از شاخص‌های ارزیابی فعالیت یک دانشگاه فعالیت‌های پژوهشی است، امری که با اندک بررسی، مشخص می‌شود که در دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم چندان جدی گرفته نشده و برگزاری ضعیف همایش پژوهش‌های قرآنی در سال 94 گواهی بر این مدعاست؛ همایشی که از صدر تا ذیل و از اعلام فراخوان تا اعلام پژوهش برگزیده دارای ابهامات جدی و اساسی بود و تبعاتش چنان گسترده بود که مسئولان برای جلوگیری از اتفاقی مشابه، در اقدامی صحیح مجبور به لغو همایش پژوهش‌های 95 شدند؛ سپردن بار اداره دو معاونت آموزشی و پژوهشی بر دوش یک نفر نیز رویه غلط دیگری است و علی رغم عملکرد شایسته سیدمحمد نقیب در این زمینه، نباید از یاد برد که هر کدام از این معاونت‌ها رسالت‌هایی جداگانه را دنبال می‌کنند و سپردن مسئولیت هر دو معاونت به یک نفر می‌تواند فعالیت‌های یکی را تحت‌الشعاع دیگری قرار دهد.

هم اکنون و در آستانه انتصابی دیگر در صدر دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، امیدواری‌های شکل گرفته است. از جمله اینکه ریاست جدید به تغییرات تحول‌آفرین در این دانشگاه اهتمام کند و ماموریت‌های آموزشی این دانشگاه ذیل بهره‌گیری از تجربیات و تخصص نهادهای مرتبط، همگام و همپا با سایر موسسات و دانشگاه‌های آموزش عالی پیش رود؛ مزیتی که در کنار توسعه دانشکده‌های این دانشگاه در سراسر کشور و استفاده از ظرفیت علمی حوزه علمیه، این دانشگاه را به جایگاهی منحصر به فرد ارتقاء دهد.

captcha