کد خبر: 3522554
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۶
منصور نظری سرود؛

«غزل در باغ عشق یاس رویید/ و آمد روز میلاد رضا عید»

گروه ادب: سروده‌های یک شاعر آئینی‌سرا به مناسبت میلاد شمس‌الشموس، امام رضا(ع) رنگ و بوی رضوی گرفت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، یازدهم ذى‌القعده سالروز ولادت هشتمين امام معصوم، خورشيد فروزان خراسان، مايه بركت و افتخار كشور ايران، محبوب دل‌هاى شيعيان، حضرت ابالحسن على‌بن‌موسى‌الرضا(ع) است. به همین دلیل شاعران بسیاری برای عرض ارادت خود به ساحت آن امام همام، شعرها و غزل‌هایی می‌سرایند. در این راستا منصور نظری، شاعر آئینی‌سرا نیز سروده‌هایش را به آن حضرت تقدیم کرده است. در ادامه این ابیات از نظر می‌گذرد؛

«سحرگاهِ ازل، زد شمسِ حق سر/ جهان آمد پدید از عشقِ حیدر
ز چشم خیسِ زهرا ریخت باران/ گِل آمد خاکِ قوم سر به داران
بر آن گِل نفخۀِ زهرا دمیدند/ مدافع‌ها حرم را آفریدند
حرم را مرغ دل سودای پرواز/ ازل را این‌ چنین شد عشق آغاز  
کبوترهای عاشق بار بستند/ گشوده پر قفس‌ها را شکستند
جگرخون غم یاس کبودند/ به شهر عشق زینب پر گشودند   
حلب را کربلا برپا نمودند/ و بابی از شهادت را گشودند 
قمر رویان عاشق پیشه مست/ شدند از باده عشق ولا مست 
پرستوهای خونین‌تن پریدند/ غم و رنج و بلا را برگزیدند
به خاک آغشته در خون آرمیدند/ به دشت کربلا گلگون رسیدند  
به وادی بلا زهرا پرستان/ مدافع بر حرم گشتند مستان
کند تا بار دیگر عشق اعجاز/ قمر بر گِرد زینب، کِشته صف باز   
خدا را وَه چه زیبایست پرواز/ قمر را یاس زهرا عاشقی باز
ز غوغای عطش بر چشم عباس/ غزل پوشیده باران بر رخ یاس
به رقص گُل، ترنم ساز بلبل/ به غارت برده هوش نسترن، مُل
به باغِ عشقِ حیدر، یاس رویان/ بنفشه می‌دوید الله‌گویان
به عشق یاس نیلی، نسترن مست/ به خون آلاله‌ها آغشته تن مست
ز صهبای حسینی‌ِاش، حسن مست/ شراب کهنه پوشیده کفن مست
صبا مست و سحر مست و چمن مست/ به عالم تا غم یاس کبود است
و آن دم سر زد از چشم سحرگاه/ به میلاد رضا شمسی یدُالله 
ملک پیمانه در دست و خدا مست/ که روز عید میلاد رضایست
 به شاخ سبز شیدایی شکفت عید/ و از ابر شهادت عشق بارید  
ملک را برده از سر هوش از عشق/ بر او موسی گشود آغوش از عشق  
به شوق عشق زهرا زد رضا دم/ هوا شد غرق عطر یاس و مریم 
رضا تا پا نهد حق را به عرشه/ به دور لاله دست‌افشان بنفشه
غزل در باغ عشق یاس رویید/ و آمد روز میلاد رضا عید  
 ز خاک خورده باران ارغوان رُست/ غبار آسمان اشک قمر شست 
 و سر آن دم ملک بر خاک سایید/ رضا را در خدا آن دم جلی دید 
ز خون دل به سر گیسو شرابی/  قبا پوشیده بر مه آفتابی
 امیر جاودان دولت عشق/ بر او کروبیان سر در خط عشق
 کران تا بیکران تحت نگینش/ قلم پرداز غم، روح‌الامینش
قدح نوشان وحدت خوشه چینش/ حقیقت سرمه عین‌الیقینش
ز اعلی تا رضا آمد پدید عشق/ خدا از بهر زهرا آفرید عشق
غزل، دفتر، قلم، مشک و علم، دست/ شدند از باده عشق ولا مست
 و این گونه رضا آمد به هستی/ علم‌دار ره یکتاپرستی 
نسب دارد رضا از یاس نیلی/ از آن بانوی خورده ضرب سیلی 
مدافع بر حرم را عید عشق است/ حلب مست از می ناب دمشق است» 
captcha