به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، شماره 18 نشریه آموزههای فلسفه اسلامی از سوی دانشگاه علوم اسلامی رضوی منتشر شد. این شماره مشتمل بر هفت مقاله است که در ذیل به معرفی آنها میپردازیم.
نخستین مقاله این شماره به «مبادی فلسفی وحی در اندیشه ملاصدرا» نگارش علی ارشدریاحی و مسعود رهبری اختصاص یافته است. در چکیده این مقاله آمده است: صدرالمتألهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیده وحی، از مبادی و پیشفرضهای متعددی بهره میگیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیشفرضها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آنها با وحی را توضیح دهد.
«توجیه متعالی صدرایی از رویداد مرگ» اثر محمدرضا ارشادینیا دومین مقاله شماره 10 نشریه آموزههای فلسفه اسلامی است. در چکیده این مقاله میخوانیم: مقاله «نقدی بر نظریه کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن» مندرج در مجله وزین «آموزههای فلسفه اسلامی»، حاوی مدعیاتی نامدلّل و نامبیّن در راستای نقد نظریه صدرا در توجیه مرگ از دیدگاه حکمت الهی میباشد. مهمترین ایهامی که سبب بروز شبهه مکرر بر نظر صدرا در مقاله مزبور انجام گرفته، خلط بین واژه «کمال» و «فعلیت» است. مقاله توهم کرده است که هر فعلیتی عین سعادت و کمال به معنای ایجابی آن در نهایت درجه است، اما درباره برخی نفوس چون کمال مطلق به این معنا موجود نیست، باید نظریه صدرا وافی به توجیه رخداد مرگ نباشد و نظر رقیب یعنی نظر رایج ظاهرگرایان، پزشکانِ طبیعتگرا و مادیگرایان را باید برگزید که پیری و نابودی بدن را سبب انحصاری وقوع مرگ پنداشتهاند.
سومین مقاله «ثبات یا نسبیت گزارههای اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)» نوشته رضا اکبریان، محمد مهدی کمالی و محمدهادی کمالی است. نویسندگان در چکیده چنین آوردهاند: علامه طباطبایی با تقسیم ادراکات بشری به حقایق و اعتباریات، در صدد اثبات نوعی از ادراکات ثابت و غیر متغیر در گذر زمان بر آمد تا در پرتو آن، مقدمات دفاع از فلسفه، دین و اخلاق را در مقابل حملات مادیگرایان فراهم آورد. بررسی ادراکات اعتباری و شناخت لوازم معرفتی آنها علاوه بر جلوگیری از بسیاری مغالطات، تأثیرات شگرفی در حوزه مدرکات عقل عملی به ویژه علم اخلاق بر جای خواهد گذاشت. ایشان در نظریه اعتباریات در بحثی نظری به منشأ بایدها و نبایدها و سازوکار اعتبارسازی ذهن در مقام عمل پرداخته و نوعی پیوند و ارتباط میان طبیعت و احساسات طبیعی موجودات ذیشعور با ادراکات اعتباری را اثبات میکند. این ارتباط به زعم بعضی نه تنها باعث حفظ اصول اخلاقی از گزند گذر زمان و تغییرات محیطی نمیشود، بلکه گزارههای اخلاقی را دچار نوعی نسبیت و تزلزل مینماید.
سیدعلی حسینی شریف و غلامعلی مقدم مقالهای با عنوان «مخلوق اول در روایات و دو مواجهه متفاوت» نوشتهاند. این دو نویسنده در چکیده قائلند که: پرسش از آغاز آفرینش و آفریده اول از نخستین مسائل فکری بشر بوده است، مسئلهای با سابقه که مکاتب بشری و الهی کم و بیش به آن پرداخته و در مواردی شبیه به هم سخن گفتهاند. روایات «أول ما خلق» در حوزه معارف اسلامی، مجموعهای به ظاهر ناهمگون با تعابیر مختلف در این باره ارائه کرده است و دستگاههای معارفی فلسفی، عرفانی و کلامی هر کدام سعی کردهاند که این روایات را تبیین، تفسیر و توجیه نمایند.
«خلافت الهی، انسان جهانی، ولایت تکوینی(با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا)» مقاله فاطمه سلیمانی درهباغی است. در چکیده نگارنده بر آن است که: انسان با پیمودن راه کمال میتواند مظهر اسمای الهی گردد و در نتیجه جانشین خداوند در زمین شود. قرآن کریم در آیات 30 تا 33 سورۀ بقره، ظرفیت وجودی انسان را برای کسب مقام خلیفه الهی بیان میکند. در این آیات، خداوند خطاب به فرشتگان اعلام میکند که با آفرینش انسان خلیفهای برای خود بر روی زمین تعیین کرده است و در ادامه به منظور تبیین مقام خلیفه الهی میفرماید، جانشین خدا در روی زمین کسی خواهد بود که علم به اسماء داشته باشد. بنابراین رابطهای محکم بین علم انسان به اسماء و مقام خلیفه الهی در روی زمین وجود دارد. در بیان معنای اسماء و چگونگی علم به آن، مفسران اقوال متعددی ارائه دادهاند.
اکبر فایدئی و کریم علیمحمدی در مقالهای «رویکرد غزالی به منطق و برخی مسائل منطقی» بررسی کردهاند. در چکیده این مقاله میخوانیم: ابوحامد محمد غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی در این دو علم پدید آورد. شناخت آرای منطقی غزالی، در فهم آرای منطقدانان پس از وی به ویژه فخر رازی، اهمیت به سزایی دارد. نقش غزالی در تبیین جایگاه رفیع علم منطق و رشد میزان مقبولیت آن در میان متشرعان آن زمان انکارنشدنی است. مرکبانگاری تصدیق و بررسی تمایز آن با معرفت، ابداع نسبتهای چهارگانۀ منطقی، الحاق منطق به اصول فقه، درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثالهای اصولی و اسلامی و استخراج قیاسهای منطقی از قرآن کریم، از ابتکارات و آرای منطقی غزالی است.
سیدمحمد موسوی «بررسی و تحلیل انتقادات فخر رازی به براهین ابن سینا در تجرد نفس ناطقه» مورد بررسی قرار داده است. موسوی در چکیده این مقاله آورده است: ابنسینا براهین متعددی در اثبات مجرد بودن نفس ناطقه اقامه میکند و در طی آنها اثبات مینماید که قوه عقلی جسم یا جسمانی نیست. فخر رازی همه این براهین را نقد و بررسی میکند. برخی از انتقادات او به نظر صحیح نمیآید و ناشی از عدم تأمل کافی در مبانی ابن سیناست؛ زیرا او در طرح این اشکالات، حکم علم حضوری را با حصولی، اعتبار لابشرطی ماهیت را با بشرط لایی آن، و جهات فاعلی نفس ناطقه را با جهات قابلی آن خلط میکند و دچار مغالطه میان احکام آنها میگردد.