قداستبخشی به کتب درسی؛ مانعی بر سر راه تحول در حوزه
گروه حوزههای علمیه: استاد و پژوهشگر موسسه فقاهت در یادداشتی درباره لزوم تحول در کتب درسی حوزه علمیه تاکید کرد: مشکل اصلی در بحث تحول کتابهای درسی در حوزه علمیه قداست بخشیدن به آنهاست.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) تحول لازمه زندگی انسان و طبیعت و همه کائنات است و به تعبیر قرآن کریم «يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (29 رحمن) و حوزه علمیه و کتابهای آن نیز به عنوان یک نهاد عملی، آموزشی و دینی نه تنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه باید پیشگام این عرصه نیز باشد. مهدی برزگر، استاد و پژوهشگر موسسه فقاهت و تمدنسازی در یادداشتی بر لزوم تحول در کتب درسی حوزه تاکید و آورده است: مشکل اصلی در بحث تحول کتابهای درسی در حوزه علمیه قداست بخشیدن به کتب قدیمی است. متن این یادداشت را که مولف در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده در ادامه میخوانید:
کتابهای درسی؛ نماد آزاداندیشی
فطرت تحولخواه و نوگرای انسان او را به سان رودخانهای خروشان که در جریان است مدام از حالی به حالی میبرد و از رکون و رکود گریزان میسازد. البته این نه به این معناست که هر کهنهای بد است و هر جدیدی خوب. بلکه به این معناست که انسان در حال تلاش برای پاسخ به نیازهای خویش، همواره میکوشد که از روشهای کارآمدتر و ابزارهای مفیدتر بهره ببرد، تا هم آسانتر به مقصود خویش برسد هم زودتر.
البته تحول در هر عرصه و ساحتی به حسب خویش است. در عرصه علم و دانش این کتابهای درسی است که تحول در آن نشانه تحول اساسی است و نباید از چنین تحولی بیم داشت؛ چرا که کتابهای درسی در هر نظام آموزشی دو نقش عمده دارد: یکی این که نشانه اندیشه و روش حاکم بر فضای علمی روز است و جنبه «نماد» دارد؛ دیگر این که باید ناظر به فضای نیازها و مسائل روز باشد، به گونهای که دانشپژوهان با خواندن آنها توانایی پاسخ به عمده پرسشهای مربوط به آن عرصه را داشته باشند و در جامعه مفید دیده شوند.
مشکل اصلی در بحث تحول کتابهای درسی در حوزه علمیه قداست بخشیدن به آنهاست. برخی از روی جهالت، قداست دین را به کتابهای درسی سرایت می دهند و به گونهای از عدم تغییرشان سخن میگویند که گویی تغییر و تحول آنها به منزله تغییر کتاب آسمانی است! همین معضل سدّ راه آزاداندیشی میشود و هم از این جاست که برخی کتابهای درسی به بهانه «تراث» نامیدنشان، بیش از صد سال است که دوام آوردهاند. اشتباه نشود، مشکل اصلاً کهنه یا قدیمی بودن نیست که برخی بگویند مگر هر چه قدیمی شد بد است که اگر این طور باشد قرآن هم قدیمی است! مشکل اصلی این است که کتاب درسی به خاطر «درسی» بودنش و این که محور تدریس و مباحثه قرار میگیرد، یک کارایی و نقشی در کلان نظام آموزشی دارد که طبیعتاً نمیتواند زمانی طولانی دوام بیاورد. ثبات نامتعارف و بیش از حدّ کتب درسی هم به رکود اندیشه در فضای علمی میانجامد و هم دانش پژوهان و طلاب علم را از خود گریزان خواهد کرد، چرا که ایشان با درس گرفتن آنها احساس به روز بودن و توانمندی پاسخگویی به نیازهای زمان را در خود نمییابند و همین به مروز زمان منجر به سرخوردگی ایشان و عدم رغبت به شرکت در کلاسهای درس خواهد شد.
عدم شرکت در کلاسهای درس، روی آوردن به کتب تلخیص، ارتباط نگرفتن با مسائل مطروحه در کتب درسی، احساس به روز نبودن و به تبع آن احساس مفید نبودن و بی هویتی و... همه نشان از یک واقعیت تلخ در فضای امروز حوزه علمیه است و آن «منقضی شدن کتابهای درسی» آن است. البته این به معنای «مفید نبودن» این کتابها نیست، بلکه به معنای «درسی نبودن» آنهاست و همین کتابها چه بسا در مقام پژوهش بسیار مفید و کارآمد باشند.
مهدی برزرگر