حجتالاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به سوالاتی پیرامون برگزاری جلسات کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور پاسخ داد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
لطفا درباره آخرین جلسه کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور و مصوبات آن توضیح دهید؟
فکر میکنم سه چهار ماهی باشد که من جلسه را تجربه نکردهام.
برگزار نشدن جلسات دلیل خاصی داشته؟
این را باید از دبیر کمیسیون بپرسید. من یک عضو بیشتر نیستم به عنوان عضو که نمیتوانم پیگیر جلسات باشم من وقتی که به جلسه دعوت شوم میروم و کوشش میکنم که یک حضور جدی با تمام وجه داشته باشم اما زمانی که دعوت نشوم و جلسه تشکیل نشود چه کاری از دست من برمیآید.
شاید دستوری در جلسه قرار است پیگیری شود و به همین خاطر فاصله افتاده، مطلع هستید؟
کمیسیونها باید حداقل هر یک ماه یکبار تشکیل جلسه بدهند. اگر این منشور را شما مطالعه کنید، میبینید کمیسیونها باید هر یک ماه یکبار شورای تخصصی تشکیل دهد و خود شورا هر دو ماه یکبار در برگزاری جلسات موفق بوده، با اندکی این طرف و آن طرف هم حتی جلسات فوقالعاده برگزار کردیم. تقویم جلسات را به درستی پیش برده است و سطح موفقیت اینها را ما در هیئت پایش هم بررسی کردیم. سطح موفقیت اصل شورا در برگزاری جلسات به مراتب موفقتر از کمیسیونها است، اعم از کمیسیون پژوهش و آموزش یا کمیسیون تبلیغ و ترویج یا کمیسیون آموزش عمومی و یا آموزش دیگری که اصلا کل عدم است.
به نظر میرسد کمیسیونهای تخصصی به یک معنا باید بیشتر جدی گرفته شوند چون اینجاست که حوزه سیاستگذاری وارد جزئیات میشود.
قطعا کارها با تاکید بیشتری دنبال میشود و برای همین است که در منشور پیشبینی شده جلسات، جلسات اصل شورا هر دو ماه یکبار و در سال 6 جلسه، اما جلسات کمیسیونها ماهی یکبار یعنی در سال 12 جلسه با حضور وزیر و اعضا تشکیل شود.
تا کنون چه میزان از سیاستهای کمیسیون آموزش و پژوهش را که به عنوان مصوبه برای کارهای انجام شده تصویب کرده، عملیاتی شده است؟ در واقع عملیاتی شدن اینها را شما چطور ارزیابی میکنید؟
البته در عمل یک فاکتور و یک عامل نیست که شما بتوانید داوری کنید و این است که میگویند مثلا کمیسیون در انجام برنامههایی که تصویب کرده موفق نبوده، به این معنا نیست که مستقیما عامل موفق نشدن کمیسیون باشد، چون ممکن است اصلا منابع لازم در اختیار قرار نگرفته باشد، به رغم اینکه خوب فکر کرده و خوب برنامه ریزی کرده است، اما منابع لازم برای اجرا را نداشته است یا اساسا منابع را هم داشته اما دستگاههایی که باید آن را اجرا کنند به هر دلیل نتوانستند اجرایی کنند و یا توانایی نظری را نداشتهاند. اساسا با موضوع ارتباط برقرار نمیکنند یا منابع انسانی لازم را ندارند و یا بروکراسی به آنها اجازه نمیدهد. در واقع یک عامل نیست که من اگر بگویم کمیسیون موفق نبوده، مسئولیت آن بر عهده وزیر علوم و فناوری یا دبیر کمیسیون است و این مسئله ابعادی دارد که با یک کلمه نمیتوان روایت کرد چون همه اینها بوده و من خبر دارم که هم در رساندن منابع دچار مشکل بودند، هم آن دستگاههایی که باید برنامهها را اجرا میکردند، یعنی آن خط عملیاتی که باید متعهد میشده که کارها را انجام بدهد، از عهده کار بر نیامده است. وقتی این چنین باشد چه کاری از دبیر برمیآید؟ البته ممکن است بگویم آنها باید در توجیه نظری تغییر رفتار بدهند یا آن دستگاههایی را که برای اجرا انتخاب کردند تغییر بدهند و بروند به سراغ دستگاههایی که کار میکنند. چرا که موقعی که میخواهند تقسیم کار کنند، دستگاهها با یکدیگر مسابقه میدهند و همه میگویند آن کار را ما انجام بدهیم، و وقتی کار روی دوشش گذاشته میشود، از عهده آن بر نمیآید یا کاهلی میکند. منابع را میگیرند اما کار را انجام نمیدهند. اینها مشکلاتی است که آن دبیرخانه مربوطه یا مرکز توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور با آن درگیر است و طبیعتا ما هم در جریان هستیم.
چه میزان این مصوبات اجرایی شده است؟
آن سطح اجرا شده واقعا چشمگیر نیست و با سطح انتظار فاصله معنی داری دارد.
حلقه مفقوده میان مصوبات تا اجرایی شدن را چه میدانید؟
ما مسائل اساسی را شناسایی میکنیم. فکر کنم قریب 7 تا 10 مسئله اساسی در کمیسیونها شناسایی کردیم که اینها مانع رشد و بالندگی این مجموعهها است. هیئت پایش که بنده مسئولیت آن را بر عهده دارم کوشش میکند که اینها را با اهل خبره حوزه مطالعات قرآن و کل حوزههای آموزش عمومی در میان بگذارد و فکر کنم 7 تا 10 مسئله اساسی داریم که اینها چالشهای ما در توسعه است و کمیسیونها که بازوهای اصلی شورای توسعه هستند به لحاظ وجود این مسائل نمیتوانند پیش بروند. کوشش من این است که این را با حضور کارشناسها این 10 مسئله در میان بگذارم تا هم مسئله بیشتر روشن شود و هم راهحل آنها را پیدا کنیم و بعد همراه با راه حلها در صحن شورا ارائه شود که طبعا اگر شورا بخواهد آن را در اختیار رسانهها قرار میدهد و اولین رسانه شما هستید.
نقش رسانهها را چقدر در پیشبرد این اتفاق و اجرایی شدن مسائل جدی میدانید؟
رسانهها میتوانند به اصطلاح یک کنش ایجابی داشته باشند، همافزا و یا همکنش باشند، یعنی به اصطلاح به صورت سلبی و کاهنده آنجایی که میتوانند فزاینده باشند، مانع شوند. اولین کارکرد رسانه حداقل تذکر جدی است، برای اینکه به آرمانها متذکر باشیم و در آن مسیر اهدافمان را پیش ببریم. رسانهها میتوانند مدام متذکر ما باشند و یادآور شوند که شما کجای کار هستید، باید فلان هدف را دنبال میکردید. این را به ما یاد آوری کنند، خیلی خوب است یا حتی اهل نظر، آنهایی را که واقعا بصیر به کار هستند، فرابخوانند و با درک درست مسئله راوی آن باشند. چرا که ممکن است افراد مسئله را درست درک نکرده باشند، وقتی مسئله را روایت کنند و اینکه مسئله چیست، ما میفهمیم این مسئله را درک کرده یا نگاه سطحی به آن ندارد.
نقش همافزایی و سلبی رسانهها
وی ادامه داد: تنقیح مسئله، یعنی معاینه و درد را دیدن. این نیمی از کار طبابت و درمانگری مسائل است. وقتی مسئله تنقیح شد، راهحلها را ارائه بدهند، این از رسانه بر میآید، هر چند مخاطب عمومی است. این امر الزاما عمیق، کارشناسی و تخصصی نیست، اما باز در اطراف مسئله است. اینها وجوب ایجابی و به اصطلاح همافزایی رسانه با این جریان ستادی کشور است. درعین حال، میتوانند نقش سلبی داشته باشند، اینکه به هیاهوی ژورنالیستی بسنده کنند و از ایجاد جو بیشتر استقبال کنند، تا این که محتوا پیش برود. البته رسانهها باید از این کارکرد سلبی فاصله بگیرند تا اعتمادسازی بیشتری صورت بگیرد.