حجتالاسلام مصطفی محسنی، پژوهشگر تاریخ و کارشناس مرکز
ملی پاسخگویی به سوالات دینی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به
مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) به بیان نقش آن حضرت در شکلگیری و توسعه
نهضت تشیع پرداخت. وی در خصوص نقطه شروع و آغاز تشیع گفت: نسبت به آغاز تشیع نظرات
مختلفی وجود دارد. مثلا برخی ادعا میکنند که تشیع بعد از صفویان به وجود آمده
است. اما نظر صحیح این است که آغاز تشیع همزمان با ظهور اسلام است. یعنی همزمان با
متولد شدن اسلام، تشیع نیز به وجود آمد.
وی ادامه داد: طبق روایات شیعه و سنی، هنگامی که آیه
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ
(سوره 98 آیه 7): در حقيقت كسانى كه به اسلام گرويده و كارهاى شايسته كردهاند آنانند
كه بهترين آفريدگانند» نازل شد؛ از پیامبر اکرم(ص) سوال شد که «خیر البریه» چه
کسانی هستند؟ پیامبر(ص) به امیرالمومنین(ع) اشاره کرد و فرمود: هم انت و شيعتك،
یعنی تو و شیعیان تو هستید.
وی افزود: بنابر این تشیع چیزی نیست که بعدا درست شده
باشد، بلکه همزاد با اسلام بوده است. منتهی گاهی اصطلاحات دیگری درست شده و با
تشیع اعتقادی خلط شده است و موجب شده برخی تصور اشتباه داشته باشند. مثلا تشیع در یک
برهه زمانی، در منطقه عراق معنای خاصی داشته است. یعنی در آن برهه، شیعیان کسانی بودند که تا
اوایل خلافت عثمان را پذیرفته بودند اما معتقد بودند که خلیفه سوم دچار انحراف شده
است و لذا امیرالمومنین(ع) را بر عثمان ترجیح میدادند. این یک اصطلاحی از تشیع
بود که متعلق به آن زمان بود. در نتیجه نمیشود این اصطلاح و اصطلاحات مشابه را بر تشیع اعتقادی غلبه داد.
حجتالاسلام صفری در ادامه عنوان کرد: این جریان از
زمان پیامبر اکرم(ص) تا زمان امام صادق(ع) امتداد داشت. این که امام صادق(ع) را به
عنوان بنیانگذار تشیع میشناسیم دلیلش این است که در زمان امام صادق(ع) شرایطی
پیش آمد که امام توانست آموزههای اصیل شیعی را در آن زمان تبیین کند. برای امامان
قبلی این شرایط هموار نبود. در نتیجهی بروز درگیری قدرت و اختلاف میان بنی امیه و
بنی عباس، حکّام جور از ائمه(ع) فارغ شدند
و یک عصر طلایی برای امام صادق(ع) به دست آمد. امام صادق(ع) از این فرصت نهایت
استفاده را کرد و کرسی درسی را در مدینه بنیان نهاد.
وی اضافه کرد: امام صادق(ع) توانست در آن فضا آموزههای
شیعی را تبیین کند. لذا روایاتی که از امام صادق(ع) به دست ما رسیده است بیش از
روایاتی است که از سایر ائمه(ع) وجود دارد. اگر روایات امام صادق(ع) را در یک کفه
ترازو بگذارند و روایات وارده از سایر اهل بیت(ع) را در کفه دیگر ترازو قرار دهند،
باز هم روایات امام صادق(ع) از نظر کمیّت غلبه دارد. لذا امام صادق(ع) را به عنوان
رئیس مذهب شیعه میشناسند. ایشان شاگردان بسیاری داشتند. عمده مطالبی که ایشان به
شاگردان خود تعلیم میدادند، آموزههای شیعی بود.
پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه اظهار کرد: گاهی اشکال
میشود که امام صادق(ع) که آن قدر معلومات داشت چرا مسائل پزشکی و تجربی و غیره را
بیان نکرده است. ما باید این نکته را در نظر بگیریم که فضایی که برای امام صادق(ع)
پیش آمد یک زمان طلایی و زودگذر بود. لذا آنچه امام صادق(ع) برآن تأکید داشت و روی
آن حساس بود، بحث معارف شیعی بود که فقه و عقائد و ... را شامل میشد. ایشان در هر
زمینه اساتیدی را پرورش دادند. هنگامی که افراد غیر شیعه به خدمت ایشان میرسیدند
و از مسائل مختلف سوال میکردند، امام آنها را به شاگردان مختلفی که در آن زمینه
تخصص داشتند ارجاع میدادند.
محسنی در خصوص صفات شیعه در نگاه امام صادق(ع) خاطر
نشان کرد: در نگاه امام صادق(ع) وظیفه شیعه منحصر در محبت نیست بلکه باید همراه با
عمل به معارف شیعی باشد. از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت در آخرین لحظات عمر خود
فرمودند: لا تنال شفاعتنا من استخف بالصلاة؛ یعنی شفاعت ما به کسانی که نماز را کوچک
میشمارد نمیرسد. پس اعتقاد به تشیع باید همراه با عمل باشد.
وی در پایان گفت: در روایتی دیگر امام صادق (ع) اینگونه
به شیعیان خطاب کردند: ای گروه شیعه، زینت
ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید و زبانتان را حفظ کنید
و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید. همچنین امام صادق(ع) به شیعیان سفارش کردند
تا عفت و حیا را سرمشق خود سازند و فرمود: همانا شیعه علی(ع) کسی است که عفت شکم و
دامن دارد، تلاشش زیاد و عملش برای خدا باشد و امید ثواب از او داشته باشد و از عقابش
بترسد. پس اگر چنین افرادی را دیدی آنها شیعیان جعفر(ع) میباشند. احادیث مشابه بسیار
است که وجه تشابه همه آنها عمل به دستورات قرآن و اهل بیت است. لذا از نظر امام
صادق(ع) شیعه با عمل به دستورات قرآن و اهل بیت (ع) شناخته میشود.