به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، صد و هفتاد و پنجمین شماره ماهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فکه با عنوان جهادگر شهید منتشر شد. در این شماره پرونده ویژهای درباره شهید مدافع حرم، محمود شفیعی ارائه شده است.
حشدالشعبی، ثمره شجره طیبه بسیج در عراق نیز عنوان مطلب دیگری است که در این شماره به چاپ رسیده. در بخش یادداشت این نشریه، سه نوشته با عناوین «بسیج، خط ولایت»، «چقدر نمیدانیم» و «راهبردی در برابر احزاب» به چشم میخورد. در سومین یادداشت میخوانیم: «بهترین شیوه مبارزه با دشمنان اسلام، اقتدار نظامی توأم با اقتداری ملی است. اقتدار ملی هم در گرو شایستهسالاری، رعایت عدالت و رفاه اجتماعی، اجرای ضوابط و ترویج امر به معروف و نهی از منکر به معنی واقعی آن است. آرزوی دشمنان ما در واقع عدم اجرای ضوابط است. مسئولان بلندپایه نظام مقدس اگر درباره رفع مشکلات یاد شده به موقع چارهاندیشی نکنند در آینده به نظام مقدس و جامعه اسلامی آسیبهای بیشتر و سختتری وارد خواهد شد. بدترین ضربهها را کسانی وارد می کنند که برای کسب جایگاه و متاع فریبنده دنیا با نیرنگ و فریبکاری و دادن وعدههای دروغین، آن هم با نام اسلام، ولایت فقیه و شهدا از حسن نیت، صداقت، اعتماد و اعتقاد پاک جامعه اسلامی سوء استفاده میکنند و بدترین اهانت را نیز کسانی مرتکب میشوند که شعور جامعه را نادیده میگیرند.»
نقشه راه نیز در قالب تصویری ارائه شده است که حرکت محبوب الهی؛ راه مبارک انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را به تصویر میکشد. در این مطلب راه رسیدن به تمدن اسلامی و نظام حقیقی اسلام و جامعه اسلامی تبیین و عنوان شده است که این راه، دشوار است.
در مطلبی که با عنوان چشمانداز ارائه شده است، مطلبی با عنوان «دهه شصت» به تبیین و بازشناسی حوادث این دهه میپردازد. در این موضوع به فرا رسیدن 30 خرداد سال 60 اشاره شده است که منافقین به صورت عملی وارد فاز مسلحانه در مخالفت با نظام اسلامی شدند. برای آنها نوع سوژه خیلی معنا نداشت. اگر می توانستند ضمن ایجاد ترس در بین مردم، باعث دلسردی تودههای مردم شوند و بذر ناامیدی و یاس را در بستر جامعه انقلاب بپاشند، به هدف خود رسیدهاند. اگر در بین این ترورها شخصیتهای تاثیرگذار نیز بود، به اهداف خود امیدوارتر میشدند.
در بازشناسی رویدادهای دهه 60 و به ویژه تبیین و روند مبارزاتی سازمان منافقیه، به نکاتی مهم و اساسی بر میخوریم که برای هر شخص در هر زمان و مکانی قابل تامل است و دریایی است از فهم و شناخت از تفکرات مختلف در مواجهه با رخدادهای گوناگون.
در مطلبی که با عنوان حشدالشعبی آمده است میخوانیم: «با شدت گرفتن درگیریهای سازمان یافته در مقابله با نظام جمهوری اسلامی و با توجه به ضعف نیروهای نظامی و امنیتی، حضرت امام خمینی در سال 58، فرمان تشکیل بسیج مردمی را صادر کرد. از آن زمان تاکنون نقش این نهاد مقدس در یاری نظام برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی هر روز نمایانتر شده است. اکنون و در آستانه 40 سالگی انقلاب، شاهد شکوفایی این شجره طیبه در سایر کشورها به ویژه لبنان، عراق و یمن هستیم. در سال های اول انقلاب، شیعیان لبنان برای مبارزه با رژیم صهیونیستی به الگوبرداری از این نهاد مردمی پرداخ تو دیری نگذشت که اسرائیل مجبور به ترک لبنان شد. در عراق امام تحقق اهداف انقلابی به درازا کشید. چرا که نه عراقیها به رهنمودهای امام خمینی در مقابله با صدام توجه شایانی نشان دادند و نه رهبری حوزه نجف در زمان صدام واجد روحیه انقلابی بود. پس از آغاز مرجعیت و رهبری آیتالله سیستانی و نقش آفرینی بیشتر حوزه نجف در مسایل سیاسی، مردم عراق نیز که تجربه تلخ حاکمیت صدام را تجربه کرده بودند، به پیروی از ایشان وارد صحنه شدند.»
سردار جهاد فرهنگی، عنوان بخش دیگری از این نشریه است که مختصری از زندگی و ایام مجاهدت شهید سیدمحمدعلی رحیمی را ارائه میکند. «جهاد فرهنگی؛ ادامه راه پدر» نیز درباره فعالیتهای موسسه شهید رحیمی در گفتوگو با دختر شهید سیدمحمدعلی رحیمی است.
«مظلوم در شهادت، مهجور در زمان» نیز عنوان مطلبی درباره شهید ترور، ربابه اسماعیلی علیشاه است. در ترورهای کور سازمان مجاهدین خلق، مردمی که اکثریت قریب به اتفاق آنها را شهروندان عادی تشکیل میدادند، قربانی شدند. تابستان گرم سال 63 نیز با بوی خون و صدای انفجار آمیخته شد. خبر کوتاه بود؛ بمبگذاری در میدان راهآهن تهران در اولین روز شهریور. فعالیتهای پشت جبهه در مسجد محله، روحیه آرمانگرایی او را سیراب نمی کرد و فعالیت جدی تری که حضور فعالتر را میطلبد، خواستار است. کلاسهای امدادگری در کانون فرهنگی تربیتی حر انگیزه امدادرسانی و حضور در جبهه را در او تقویت میکرد. در اول شهریورماه سال 63، میدان راهآهن تهران توسط گروهک منافقین بمبگذاری میشود و ربابه به همراه دو نفر از دوستانش در این حادثه به شهادت رسید، در حالی که تنها 18 بهار از زندگی خود را پشت سر گذاشته است. عمری کوتاه و پرحادثه که با شور و حلاوت انقلابی، او را تعالی بخشیده و شهادت را برازنده او کرده است.
«غیبت زیر نور ماه»، »روزی، روزگاری»؛ بخشی از خاطرات رزمنده جانباز سعید فتحی، «نمیتوانم بمانم» ؛ خاطرات نوجوان شهید میرجبار از زبان پدرش، «رستگاری در حله»؛ گفتوگو با خانواده شهید فاطمه قاسمی و «رفتن یک مرد» درباره امدادگر شهید پروانه شماعیزاده نیز در این شماره منتشر شده است.
در پرونده شهید مدافع حرم، محمود شفیعی از زبان مادرش آمده است: «محمود شب نیمه ماه رمضان به دنیا آمد. وی فرزند سوم خانواده و بسیار پرجنب و جوش و شلوغ بود. وی پس از گرفتن دیپلم وارد دانشکده افسری امام علی(ع) شد. وی در مسجد بزرگ شده بود و حلال و حرام دین را به خوبی میدانست. همین امر سبب شده بود که نسبت به بیتالمال حساس باشد.
بار آخر، شب 28 صفر تلفنی با محمود صحبت کردم. وقتی تماس گرفت همسرش هم بود و به او زیارت قبول گفت. من فکر کردم مشهد است. گوشی را گرفتم و کمی با او صحبت کردم و سفارش کردم و بعد هم زیارت قبول گفتم. شب یلدا بود. همه ما دور هم جمع شده بودیم تا کمی حال و هوای خانم و فرزندان محمود تغییر کند، ولی دلم آشوب بود. یکی، دو روز بعد خبرها جسته و گریخته رسید. هیچ کس نمیدانست چه اتفاقی افتاده است. چند ماه شرایطش مشخص نبود. نه شهادتش را اعلام میکردند و نه میگفتند زنده است. بین زمین و آسمان معلق بودم. یک سال و 10 ماه چشم به راه بودم تا اینکه گفتند شهید شده است و پیکرش را آوردند.»
یادآور میشود، ماهنامه فکه به بهای 4000 تومان و 68 صفحه منتشر شده است.