به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، جدیدترین کتاب مصطفی دلشاد تهرانی استاد دانشگاه و نهجالبلاغهپژوه با عنوان «سبک زندگی نبوی؛ حرّیت و استقلال و عزّت» به زیور طبع آراسته شد که این اثر مشتمل بر یک مقدمه ۱۵ صفحهای است و سه فصل تحت عناوین «حریت»، «استقلال»، و «عزت» است.
نگارنده با اشاره به اینکه پیامبر اکرم (ص) بهترین نمونه زیست مطلوب است، مینویسد: خداوند در قرآن کریم فرستاده گرامیاش را نمونهای نیکو برای پیروی معرفی کرده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا». هر آینه شما را در (راه و رسم) فرستاده خدا نمونه و سرمشقی نیکو و پسندیده است برای کسی که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدای را بسیار یاد میکند. پیامبر اکرم (ص) نمونهای است والا در ارائه سبک زندگی ایمانی، معتدل، معنوی، سالم و پاک، عقلانی، پروادارانه و پر احسان که پیروی از آن مطلوبترین سبک زندگی را رقم میزند.
بر این اساس است که امیر مومنان علی (ع) پیامبر را به عنوان نمونهای بسنده معرفی کرده و به سرمشق گیری از آن حضرت سفارش نموده است: ««وَ لَقَد کانَ فی رسول الله صلی الله علیه و آله کافٍ لَک فِی الاُسوَةٌ». در (راه و رسم) فرستاده خدا که درود خدا بر او و خاندانش باد- تو را بسنده است در نمونه دانستن. «فَتَأَسَ بِنَبِیِّکَ الْأَطْیَبِ الْأَطْهَرِ ص. فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لِأَثَرِه». پس، از پیامبر پاک و پاکیزهات – که درود خدا بر او و خاندان او باد- پیروی کن و او را نمونه بگیر، زیرا راه و رسمش سرمشقی است برای کسی که بخواهد تاسی جوید و انتسابی است عالی برای کسب که بخواهد منتسب گردد و محبوبترین بندگان نزد خداوند کسی است که از پیامبرش سرمشق گیرد و قدم در جای قدم او گذارد.
وی معتقد است: بدین ترتیب با ارائه یک نمونه جامع و کامل در همه وجوه و در عینیت امور، مسلمانان مامور اقتدای به آن وجود گرامیاند و کسی که پا در جای پای او گذارد، محبوبترین بندگان نزد حضرت حق است؛ و این همان بیان کلام خداوند است که فرمود: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» بگو: اگر خدا را دوست میدارید پس مرا پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد.
نویسنده با اشاره به معنای نمونه و سرمشق قرار دادن پیامبر اکرم (ص) مینویسد: پرسش اساسی این است که سرمشق و نمونه قرار دادن پیامبر (ص) و پیروی از راه و رسم آن حضرت در چه اموری است، و با توجه به مقتضیات زمان و مکان و تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی، این پیروی چگونه ممکن است؟
آیا سرمشق قرار دادن پیامبر، در پیروی از نوع خورد و خوراک و پوشاک و پوشاک، ظاهر آرایش، مرکب، محل زیست و مانند اینها است؟ یعنی پیروان واقعی آن حضرت کسانیاند که غذایی همچون غذای وی بخورند؟ پوشاکی، چون وی بپوشند؟ موی خود را مانند وی بیارایند؟ و همانند سازی در دیگر امور ظاهری و شکلی آن حضرت؟ یا نمونه قرار دادن پیامبر اکرم (ص) و پیروی از راه و رسم آن حضرت، دریافت روح اعمال ظاهری و توجه به قواعد و اصول حکم بر زندگی، و اخلاقیات وی، و دنبال کردن آنها با توجه به شرایط هر دوره و هر منطقه است؟
بدیهی است که امور شکلی و ظاهری در گذر زمان و در جامعههای مختلف و با دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی تغییر میکند و این امور، اموری ثابت و پایدار نیست؛ و آن چه میتواند پایدار بماند و پیوسته منبع الهام و پیروی باشد، روح حاکم بر ظواهر اعمال و اخلاقیات است.
نگارنده معتقد است: مسلمانان از ابتدای ظهور اسلام به راه و رسم پیامبر توجه داشتند و جمعی از آنان تلاش میکردند تا آن را پی بگیرند. به تدریج رویکرد شکل گرایانه به راه و رسم زندگی پیامبر (ص) چیره شد و رویکرد به قواعد و اصول آن مغفول ماند، چنانکه در آموزهای از امام علی (ع) میتوان رویکرد اصولی و نه شکل گرایانه به نمونه گیری از پیامبر اکرم (ص) را دریافت. شریف رضی آورده است که شخصی نزد امیر مومنان آمد و از وی درباره این سخن فرستاده خدا (ص) پرسید که فرمود: پیری را با خضاب بپوشانید و خود را به یهود شبیه نسازید. حضرت گفت: جز این نیست که آن بزرگوار که درود خدا بر او و خاندانش باد، در هنگامی این سخن را فرمود که دین (دارای کسان) اندک بود؛ لیکن اکنون که دامنه آن گسترش یافته، و پایههای آن استوار گردیده، پس هر کس هر گونه خواست رفتار کند، آزاده است.
سخن امام ناظر بر این است که این آموزهها اموری شکلی است که تابع اوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی است و آموزهای برای همه زمانها نیست، و آنچه مهم است دریافت روح آموزهها و قواعد و اصول حاکم بر آنها است. این چیزی است که باید از رفتار شناسی پیامبر آموخت و در زندگی جاری ساخت.
نویسنده در بخش دیگری از این کتاب با طرح بحث رویکرد سبکشناسانه به اخلاق و رفتار پیامبر اکرم (ص) آورده است: «سبک» در لغت به معنای گداختن زر و سیم یا مانند آن، و در قالب ریختن آنها است، و «سبیکه» پاره زر یا سیم گداخته شده و قالب ریزی شده است. در دوره جدید آن را به معنای مجازی برای طرزی خاص از نظم و نثر استعمال کردهاند، ولی مفهوم سبک قابل تعمیم است، یعنی میتوان این مفهوم را برای حوزههای مختلف هنر و علوم گوناگون و نیز برای زندگی به کار برد.
با توجه به معنای اصلی واژه «سبک» میتوان آن را پیروی از راه و رسمی معین و مشخص، تابع چارچوبهای خاص و استوار دانست، و همان طور که «سبیکه» پاره فلز گداخته شده و قالب ریزی شده است، «سبک» در هر حوزهای که در نظر گرفته شود، دارای ویژگی اندازهیافتگی، استوار و تشخص است.
وی مینویسد: در اصطلاحات اسلامی نزدیکترین واژهای که میتواند این مفهوم را به خوبی بیان کند، واژه «سیره» است. واژه «سیره» اسم مصدر از «سیر» است «سین و یاء و راء» مادهای است که بر گذشتن، روان شدن، و حرکت کردن در زمین است. «سیره» به معنای حالت خاص حرکت انسان، و نوع رفتار، و راه و رسم و سلوک است؛ بنابراین میتوان «سیره» را نوع رفتار و طریقه زندگی معنا کرد و از آن به سبک رفتار و سبک زندگی تعبیر نمود؛ و آنچه در رفتار شناسی پیامبر مهم است دریافت سیره و سبک زندگی آن حضرت و قواعد و اصول کلی عملی ثابت حاکم بر حوزههای مختلف زندگی است. قرآن کریم گذشته از آن که پیامبر را نمونه و سرمشقی نیکو برای زندگی و زیست متعالی معرفی کرده، تصویری دقیقی از آن حضرت ارائه کرده است که بر اساس آن میتوان اخلاق و رفتار شناسی پیامبر را پاک از پیرایههایی که دوستان گزافه گو و دشمنان کینه جو ساختهاند دریافت و روح حاکم بر رفتار وی و قواعد و اصول زندگیاش را راهنمای خویش ساخت.
دلشاد تهرانی به نگارش رفتار شناسی پیامبر (ص) نیز پرداخته و معتقد است:، چون نگارش رفتار شناسی پیامبر سامان پیدا کرد، رویکرد شکل گرایانه در آن جریان یافت، و توجه به روح آن رفتارها و راه یافتن به قواعد و اصول زندگی از مجرای رفتارها یعنی سبک شناسی زندگی آن حضرت رنگ باخت؛ و آنچه میتوانست با الگوگیری در ست زمینه رشد و تعالی را برای هر انسان خواهان زندگی مطلوب فراهم کند، چنانکه باید معنا نیافت.
گزارشهای رفتار پیامبر در منابع تفسیری، حدیثی و تاریخی قابل جستجو است، و البته با توجه به دخل و تصرفها و جعلیات بسیار در آن لازم است با عرضه آنها بر قرآن کریم و با دقتهای عقلی و ضوابط نقد گزارشها، بدانچه قابل پذیرش است استناد کرد. عالمان مسلمان در چند رشته با نگاه تاریخی رفتار پیامبر را بیشتر گزارش کردهاند که این گزارشها پس از پالایش میتواند راهی برای رفتار شناسی پیامبر و نیز شناخت سیره و سبک زندگی آن حضرت و قواعد و اصول آن باشد. مهمترین رشتههای تاریخی عبارت است از: سیره و مغازی، شمائل، اخلاق و خصائص، دلائل نبوت و جامع نگاری.
وی در بخش سیره و مغازی آورده است: نخستین رشتهای که اندیشمندان مسلمان در آن به شرح حال و جنگهای پیامبر پرداختند، سیره (به معنای اصطلاحی آن یعنی تاریخی پیامبر) و مغازی (به معنای جنگهای عصر پیامبر) است.
دلشاد تهرانی در بخش شمائل مینویسد: رشته دیگری که در آن به توصیف رفتار پیامبر پرداخته شد، شمائل نگاری است که در آن ویژگیهای ظاهری و رفتار جزئی آن حضرت به نگارش درآمد. از جمله آثار مهم در این رشته: الشمائل النبوبة، تالیف ترمذی (در گذشته به سال ۲۷۹ هجری) و شمائلالرسول، تالیف ابن کثیر دمشقی (در گذشته به سال ۷۷۴ هجری)
وی در بخش اخلاق و خصائص و دلائل نبوت نیز آورده است: رشته دیگری که اندیشمندان مسلمان بدان اهتمام کردند تا ویژگیها و رفتار پیامبر را گرد آوری و تدوین کنند، اخلاق و خصائص است. در تالیفات این رشته، آن چه به تحریر آمد ویژگیهای ظاهری، برخی خصوصیات اخلاقی و رفتار پیامبر بود. برخی از محدثان و مورخان مسلمان با نگاهی تاریخی رشته دیگری را سامان دادند به نام دلائل نبوت که در آن با نظر به نبوت پیامبر اکرم مباحثی را در فضائل آن حضرت، دلائل نبوت وی، تاریخ زندگی، برخی اخلاق و صفات آن حضرت، معجزات و اخبار وی از آینده را گرد آوردند.
نگارنده در توضیح جامع نگاری آورده است: رشته دیگری که اندیشمندان مسلمان در آن به زندگی و تاریخ پیامبر پرداختند، جامع نگاری است. جامعه نگاران تلاش کردند به همه احوال و تاریخ و رویدادهای عصر بعثت توجه کنند و در قالبهای مرسوم تاریخ نگاری نقلی آنها را تنظیم کنند و از جمله تالیفاتی که بدین شکل سامان یافته، آثار زیر است: زادالعماد فی هدی خیرالعباد، از ابن قیم جوزیه (در گذشته به سال ۷۵۱ هجری) امتاع الاسماع بما للرسول من الابناء و الاموال و الحفدة و المتاعف از تقی الدین مفریزی در گذشته به سال ۸۴۵ هجری)، سبلالهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، از صالحی شامی (در گذشته به سال ۹۴۲ هجری).
نویسنده در بخش دیگری از این تألیف روش شناسی استخراج سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) را مطرح کرده و مینویسد: ریشه و اساسی سبک زندگی و سیره پیامبر اکرم (ص) در قرآن کریم آمده است خدای رحمان که فرستاده گرامی خود را نمونهای نیکو برای پیروی معرفی کرده، قواعد سبک زندگی و اصول راه و رسم آن حضرت را نیز در حوزههای مختلف در بیانات مستقیم و غیر مستقیم به اجمال معرفی کرده است؛ برای مثال، وقتی خداوند راه و رسم مدیریت پیامبر (ص) را بیان میکند، آشکارا به برخی اصول سیره وی اشاره میدارد؛ چنانکه میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»، (ای پیامبر) به برکت رحمت خداونأ، تو با آنان نرم خو شدهای، و اگر تند خو و سخت دل میبودی، بی گمان از پیرامونت پراکنده میشدند پس، از (تقصیر) آنان در گذر و برای ایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن.
در این جا به صراحت راه و رسم مدیریتی پیامبر (ص) بر قواعدی، چون رفق و مدارا و مشورت معرفی شده است. در آیهای دیگر که خداوند درباره خود سخن میگوید به صورت غیر مستقیم به یکی از اصول سیره پیامبر (ص) اشاره شده است. «وَ مَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا»، و من آن نیستم که گمراه کنندگان را دستیار خود گیرم. در این آیه، خداوند آموزش داده است که انسان الهی برای مقاصد خود وسیله نادرست به کار نمیگیرد؛ بنابراین نخستین مرحله برای استخراج سبک زندگی پیامبر (ص) رجوع به آیاتی است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیانگر آن است. در امتداد قرآن کریم، احادیث و روایات نیز نمودار رفتار و عملکرد پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت است. در این باره توجه به نکاتی چند ضروری است.
وی معتقد است: در رویکرد به احادیث باید با احادیث اقوال (نه فقط احادیث افعال) نیز نگریست، زیرا پیشوایان دین، هر چیز را که بدان سفارش کرده یا از آن نهی نمودهاند، خود بدان عمل، یا از آن پرهیز کردهاند؛ بنابراین احادیث اقوال نیز جنبه عملی دارد، چنانکه امام علی (ع) درباره خود بیان کرده است: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا» مردم به خدا سوگند، شما را به طاعتی بر نمیانگیزم جز آنکه خود پیش از شما به گزاردن آن برمیخیزم، و شما را از معصیتی باز نمیدارم جز آنکه خود پیش از شما آن را فرو میگذارم.
احادیث امامان (ع) برآمده از آموزههای پیامبر اکرم (ص) است. از این روی میتوان جملگی این احادیث را راه و رسم آن حضرت تلقی کرد، چنانکه امام صادق (ع) بیان کرده است: «حَدِیثِی حَدِیثُ أَبِی وَ حَدِیثُ أَبِی حَدِیثُ جَدِّی وَ حَدِیثُ جَدِّی حَدِیثُ الْحُسَیْنِ وَ حَدِیثُ الْحُسَیْنِ حَدِیثُ الْحَسَنِ وَ حَدِیثُ الْحَسَنِ حَدِیثُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع. وَ حَدِیثُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَدِیثُ رَسُولِ اللَّهِ ص» حدیث من حدیث پدرم است، و حدیث پدرم حدیث جدم، و حدیث جدم حدیث حسین، و حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر مومنان که بر او درود باد، و حدیث امیر مومنان حدیث فرستاده خدا که درود خدا بر او و خاندانش باد.
پیامبر اکرم (ص) سیرهای را بنیان نهاد که امامان پس از وی همان را ادامه دادند، بدین معنا که اصول کلی زندگی همه آنان یکسان است و تغییر شرایط، آن اصول کلی را دگرگون نکرده، بلکه صورتها، جزئیات و راه حلها به تبع زمانه تغییر یافته است. این امر زمینه را فراهم میکند تا بتوان اصول سبک زندگی و سیره نبوی را در یک دوره تاریخی ۲۷۳ ساله (۲۳ سال عصر رسالت و ۲۵۰ سال عصر امامت تا دوران غیبت صغری) بررسی کرد. این سیره واحد به طور کلی، در زندگی فردی، اجتماعی، مدیریتی، خانوادگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی امامان هویدا است. از همین رو، میتوان پیروی از آنان را پیروی از سیره نبوی و سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) دانست.
به باور نویسنده: از آنجا که تاریخ و حدیث دستخوش کاستی و فزونی، تحریف، نصحیف و دگرگونی شده است، لازم است در رویکرد به مطالب تاریخی و حدیثی و بهره گرفتن از آنها، به قواعد و روشهای نقد تاریخ و حدیث عمل شود، برای مثال، اگر مطلبی تاریخی و حدیثی از طریق متعدد و در منابع بسیار نقل شده باشد، این دلیل بر درستی آن نمیشود. از این رو دقت در این امر از ضوابط اساسی استخراج سیره است و پالایش مطالب تاریخی و حدیثی امری ضروری است.
در هر یک از اصول سیره پیامبر اکرم (ص) و سبک زندگی آن حضرت و نیز در هر موضوع، تشکیل خانواده حدیث و خانواده رفتار و عملکرد، و پالایش و گزینش آنها مسیر دستیابی به اصول را همواره میکند و ضریب اطمینان را به حد مطلوب میرساند.
وی در بخش دیگری از کتاب با اشاره به خلا سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) در زندگی مسلمانان مینویسد: زندگی پیامبر اکرم (ص) سبکی به تمام معنا اخلاقی، و راه و رسم وی در عرصههای گوناگون سرشار از لطافتها و زیباییهای رفتاری است. آن حضرت به تمام معنا رحمتی برای همگان بود، و تعاملش با دیگران حتی بدخواهان زشت گویان، منکران و دشمنان، سراسر رحمت و محبت و بخشش و گذشت بود، و هرگز بدی را با بدی پاسخ نگفت و نسبت به هیچ کس خشونت نورزید، بلکه بدیها را با خوبی میزد و دلهای سخت را با لطافت رفتار خویش نرم مینمود.
با کمال تاسف به آن همه لطافت و زیبایی و رحمت رفتاری، کمتر توجه شده است و آنچه از رفتار پیام آور رحمت، شایسته بود در لباس پیروی در آید، چونان نادرهای در میان پیروان آن حضرت مینماید. رفتار شناسی پیامبر به عنوان نمونهای که هم کمالات انسانی در او به تمام معنا جلوه یافته، و در یافت سبک زندگی وی، موضوعی اساسی برای پی گرفتن زندگی ایمانی، معتدل، معنوی، سالم و پاک، عقلانی، پروادارانه و پر احسان است.
نگارنده با طرح بحث اخلاق پیامبر اکرم (ص) آورده است: خداوند پیامبر گرامی اش را به آراسته بودن به اخلاقی بزرگوارانه و والا معرفی کرده و در تمجید اخلاق وی فرموده است: «وَ إِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ»، و به راستی که تو را خوی و اخلاقی والاست. پیامبر اکرم (ص) جامع تمام ملکات اخلاقی و اوصاف پسندیده و کمالات انسانی و نیکوترین رفتار و سلوک بود، آن حضرت مودب به ادبی الهی بود. ابواسحاق نحوی گوید بر امام صادق (ع) وارد شدم و شنیدم که آن حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِیَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیم»، خدای ارجمند و والا مرتبه پیامبرش را با محبت خود ادب کرد و او را تربیت نمود و آنگاه فرمود: وَ «إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیم».
امیر مومنان علی (ع) درباره تربیت پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ ص. مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَه» و از هنگام از شیر بازگرفتن آن بزرگوار- که درود خدا بر او و خاندانش باد- خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان را همنشین او کرده بود تا وی را شبانه روز به راه بزرگواریهای اخلاقی و خویهای نیکوی جهان را برد و سلوک دهد.
پیامبر اکرم (ص) به همه نیکوییهای اخلاقی جهانیان آراسته بود. اخلاق مقدم بر هر چیز است و خداوند پیامبر گرامیاش را بر اخلاقی کامل و نیکوترین ادب تربیت کرد تا نمونهای کامل برای همه جهانیان باشد فضیل بن یسار در این باره از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِیَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَکْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیم» همانا خدای ارجمند و والا مرتبه پیامبرش را ادب و تربیت کرد و نیکوترین ادب و تربیت را کرد و، چون ادب و تربیت او را به نهایت کمال رسانید فرمود: «إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیم».
اخلاق نیکوی رسول خدا (ص) در همه وجوه ریشه در ادبی الهی داشت و هر اخلاق نیکی را که جهانیان از سر فطرت و رویکرد به حقیقت دریافته و ستودهاند و مطلوب گرفتهاند در رفتار و سلوک آن حضرت به کمال یافت میشود. اخلاقی جهانی و اخلاقی قرآنی. از عایشه امالمومنین نقل شده است که گفت: اخلاق رسول خدا (ص) قرآن بود. چنین اخلاقی میتواند راهبرد همگان در هر زمان به سبکی مطلوب در زندگی باشد.
سبک زندگی فردی پیامبر اکرم (ص) بخش دیگری است که نویسنده در ابن بخش مینویسد: پیامبر اکرم (ص) از نظر فردی و شخصیتی اصولی را پاس میداشت که بیانگر سبک زندگی فردی وی بود اصولی که خاستگاه و ظهور و بروزش فردی و شخصیتی بود، ولی در دیگر عرصههای زندگی نمود داشت و سبک زندگی در آن عرصهها را سامان میبخشید؛ اصولی، چون اصل حفظ حدود الله، اصل پایبندی به کیفیت استخدام وسیله، اصل اعتدال، اصل زهد، اصل ساده زیستی، اصل تفکر و تدبر، اصل حریت، اصل استقلال، اصل عزت، اصل بی تکلفی، اصل نظم و انضباط، اصل صبر و استقامت.
وی در بخش دیگری با اشاره به حریت و استقلال و عزت در زندگی آورده است: حریت و استقلال و عزت در سبک زندگی درخشش ویژه دارد پیامبر اکرم (ص) به تمام معنا آزاده و آزادمنش بود. وی بندهای تام و تمام و آزاد از همه تعلقات غیر الهی بود و جز خدا را بندگی نمیکرد. این آزادگی در تمام رفتار و سلوک آن حضرت نمود داشت، چنانکه دلی بی کینه و سینهای گشاده، رویی خوش و خلقی کرامتمندانه داشت گوهر رسالت پیامبر (ص) آزادی بود و پیروان خود را به آزادگی میخواند و بدان ترتیب مینمود. رسول خدا (ص) روی پای خود استوار بود و جز به خدای متعال تکیه نداشت و میآموخت که پیروانش روی پای خود بایستند، پر تلاش باشند و به هیچ روی سربار نباشند.
آن حضرت پیام آور عزت بود اساس رسالتش بر عزت قرار داشت او آموخت که اظهار مذلت جز در برابر عزیز معنا ندارد و جز خدا عزیزی نیست و هر که از راه بندگی عزت جوید به عزت حقیقی رسد و خداوند او را استوار، راسخ و ارجمند سازد. پیامبر اکرم (ص) راه رسیدن به عزت حقیقی را گشود و در عمل و سلوک خود نشان داد که چگونه میتوان با عزت زیست.