به گزارش ایکنا به نقل از مراکز فرهنگی هنری منطقه ۸ و فرهنگسرای گلستان، صد و سی و چهارمین برنامه تجلیل و گرامیداشت خانواده معزز شهدا، «در کوی نیکنامان»، با حضور خانوادههای شهدا سعید و محسن اردستانی و داریوش یاوری صبح امروز در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. این برنامه به مناسبت گرامیداشت حماسه ۹ دی برگزار شد.
در ابتدای این برنامه، حجتالاسلام و المسلمین وحیدی درباره اصول و فروع دین و توجه به آنها صحبت کرد، سپس مراسم تجلیل از خانواده معظم شهدا با حضور خانواده شهیدان اردستانی و شهید یاوری آغاز شد.
مادر شهید یاوری گفت: پسرم متولد سال ۵۲ و خلبان هواپیمای F۱۴ ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در روز ۳۱ خرداد سال ۱۳۸۳ در پایگاه شهید بابایی و در جریان یک مانور هوایی، همراه با سرتیپ علی ابوعطا به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. از ایشان یک فرزند ۲ ساله به یادگار ماند که اکنون ۱۸ ساله شده است.
وی به خاطرات آن شهید اشاره کرد و افزود: خاطرم هست که وقتی برای دانشگاه اقدام کرد در ۳ رشته قبول شده بود که یکی از آنان خلبانی بود. خودش دوست داشت که خلبان شود، اما من مخالف این انتخاب بودم؛ چرا که احساس میکردم عمر خلبانها کوتاه است. آخرین دیدار ما ۴ روز قبل از شهادتش بود. همراه با هم به زیارت قبر شهدا در بهشت زهرا رفته بودیم و به من میگفت که چه قدر خوب است که آدم شهید شود. نظر منم همین است. بالاخره مرگ حق است، اما چه قدر خوب است که آدم شهید بشود.
برادر شهیدان محسن و سعید اردستانی نیز گفت: برادرم سعید، در عملیات بیتالمقدس و در جریان آزادسازی شهر خرمشهر به شهادت رسید. ایشان در آن زمان ۲۰ ساله بود. همچنین برادر دیگرم، محسن، پاسدار بود و در عملیات کربلای ۵ در ۲۰ سالگی به شهادت رسید. زندگی با شهدا همهاش خاطره است. خاطرم هست که آقا محسن از ابتدای جنگ، در جبههها حضور داشت و چندین بار مجروح شده بود. در عملیات کربلای ۴ به صورت شدید مجروح شد. وقتی او را به بیمارستان رساندیم، دکتر گفت که ترکشی در سینهاش وجود دارد که اگر حرکت کند، منجر به شهادتش میشود. همین مسئله باعث شد که وی در عملیات کربلای ۵ به شهادت برسد.
وی ادامه داد: محسن در عملیاتهای مختلفی مجروح شده بودند. یکبار بعد از مجروح شدن، وی را به بیمارستان رساندیم و در همان زمان عمل جراحی شد. در حین عمل میدیدم که پرستارها با چشمانی گریان از اتاق عمل بیرون میآیند. در ابتدا با خود فکر کردم که او به شهادت رسیده است، اما وقتی از آنها علت این مسئله را جویا شدم، گفتند که اولین صحبتهای برادرتان بعد از به هوش آمدن، بیان چیزهایی است که در جبهه دیده است. این خاطرات و اتفاقاتی که بر سر زن و بچهها آمده است، ما را واقعاً متأثر کرد.
انتهای پیام