به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمد سروشمحلاتی، شب گذشته، 22 اردیبهشتماه، در ادامه سلسله سخنرانیهای خود، به ارائه بحث در زمینه «ادب در فرهنگ اسلامی» پرداخت که مشروح این سخنان از نظر میگذرد؛
در باب ادب این مسئله یکی از مسائل مهم است که آیا رعایت ادب اختصاص به روابط داخلی بین مسلمانان دارد یا یک اصل عمومی و بینالمللی است؟ آیا نسبت به اقوام و ملل و امتهای دیگر هم قرآن کریم رعایت ادب را پذیرفته است یا آن را مختص مسلمانان کرده است؟
یک اصل کلی قرآنی این است که رعایت ادب در گفتار نسبت به همه انسانها مطلوب و پسندیده است. چون خداوند فرموده است «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»، با مردم به خوبی سخن بگویید. در اینجا صحبت از ناس است نه صحبت از مؤمنان. هر کسی که انسان باشد مشمول این حکم قرار میگیرد. خوشرویی و خوشگفتاری نسبت به او در قرآن کریم پذیرفته شده اما سؤال این است که آیا تخصیص و تقییدی نیز وجود دارد یا خیر. در بسیاری از موارد حکم عام نسبت به برخی از افراد تخصیص میخورد و افرادی از تحت قاعده به عنوان استثنا خارج میشوند. آیا این خوشرفتاری و رعایت ادب گفتاری نسبت به دیگران یک اصل است که دارای استثنا است و تخصیص میخورد و برخی افراد از شمول این قاعده خارج شدهاند یا خیر؟
وقتی سخن از تخصیص به میان میآید باید دید چه کسانی اعم از کفار، مشرکین، ظالمین یا هر عنوان دیگری ممکن است که از این قاعده خارج شده باشند. در یک مطالعه قرآنی این مسئله قابل بررسی است که آیا قرآن در مورد مشرکین اجازه گفتار خلاف ادب داده است یا خیر. ما مجازیم بر اساس آیات قرآن نسبت به آنها ناسزا بگوییم؟ آیا چنین اجازهای وجود دارد؟
برخی به دو آیه استناد میکنند و میگویند با توجه به این دو آیه آیا رعایت ادب در گفتار نسبت به همه انسانها پسندیده است؟ آیه اول که مورد استناد قرار میگیرد این است که در قرآن وقتی اوصاف مؤمنان شمرده میشود خدا میفرماید «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ»، آیا از این آیه نمیتوان استفاده کرد که در برابر کفار رعایت ادب لازم نیست؟ و رفتار خلاف ادب میتوان داشت؟ این پرسش پاسخش این است که آیه قرآن ما را به شدت در برابر کفار دعوت میکند، ولی شدت به معنای بیادبی نیست. شدت به معنای استواری و استحکام و عزت است.
شما در برابر دشمنان باید قوی باشید، یعنی ضعف نداشته باشید اما به این معنا نیست که به آنها فحاشی کنید. انسان میتواند در برابر دشمن قوی و شدید و مقاوم باشد اما در عین حال رعایت ادب هم بکند. چه کسی از امام علی(ع) در میدان جنگ چه در برابر مشرکین و چه در برابر فتنهها و شیطنتها در عصر امامت خود قویتر و شدیدتر بود؟ لذا در برابر دشمن نباید ضعف نشان داد. این به معنای این نیست که زبان شما رها باشد و در برابر دشمن کلمات زشت به کار ببرید. ادب در مقام گفتار یک مطلب و مقاومت در مقام عمل مطلب دیگری است. شما میتوانید از کسی که به شما ظلم کرده است به دادگاه رجوع و شکایت کنید و بایستید و ایستادگی و مقاومت شما در محکمه موجب آن شود که طرف مقابل محکوم شود که کار پسندیدهای است. استدلال میکنید و وکیل میگیرید و رای به نفع شما صادر میشود اما این مقاومت به این معنا نیست که شما بتوانید به کسی که طرف دعوا است بی ادبانه صحبت کنید. بنابراین، این که در قرآن است که «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ»، یعنی در برابر کفار استوار باشید اما مجوز بی ادبی نیست. یک کلمه زشت و زننده از این آیه نمیتوان استفاده کرد که نسبت به آنها روا باشد.
یک آیه دیگری در قرآن است که میفرماید «لَّا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ»، که در سوره نساء است. خداوند جهر به سوء را دوست ندارد. سوء به معنای بدی و جهر به معنای آشکار کردن است. خداوند نمیپسندد که سخن زشتی گفته شود. این نشان میدهد که انسان باید ادب را در گفتار رعایت کند اما یک استثنا دارد که فرمود «إِلَّا مَن ظُلِمَ»، مگر کسی که مظلوم باشد. کسی که مظلوم است مجاز به بدگویی است و آیا این یک استثنا نیست برای اینکه مظلوم در برابر ظالم میتواند از حدود ادب خارج شود؟ وقتی به تفاسیر رجوع کنیم میبینیم که معنای آیه این نیست بلکه این است که شما بدیهای دیگران را نمیتوانید بیان کنید اما اگر مظلوم هستید بدی دیگران را بیان کنید. بین بیان بدی با بدگویی فرق است. بدی او را میتوانید بگویید اما نسبت به او نمیتوانید بدگویی کنید.
شما که مظلوم هستید و اموال شما را گرفتند، ولو مخفیانه غصب کرده باشند، میتوانید داد بزنید و بگویید که به من ظلم کردهاند، لذا ظلم را بیان کنید، چون حق دارید. اما آیا مجاز است نسبت به ظالم بدگویی هم بکنید؟ چون او ظالم است پس در مورد او هر سب و لعنی میتوان کرد؟ آیه شریفه این را نمیگوید، لذا آیه در مستثنیات غیبت مطرح میشود. بدگویی کردن از افراد جایز نیست و یکی از مواردی که استثنا شده است موردی است که مظلوم برای احقاق حق خود ظلمی که در حقش شده را بیان میکند که جایز است. شما هرچه بخواهید در مورد جنایات ظالمان سخن بگویید راه باز است و باید ظلمها را بیان کرد اما به این معنا نیست که الفاظ رکیک به کار ببرید.
به هر حال با توجه به قاعده «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»، جایی برای بیادبی نسبت به هیچ کس در هیچ شرایطی وجود ندارد. اما مطلب دیگر این است که اگر دشمن در میدان جنگ است و ما هم باید با او بجنگیم آیا حق داریم در هنگام جنگ نسبت به آنها بی ادبی کنیم؟ پاسخ را از امام علی(ع) بشنوید. ماجرایی که در نهجالبلاغه ذکر شده این است که دو نفر از بهترین شیعیان علی(ع) در صفین شروع به فحاشی کردند. جنگ با معاویه بود و به علی(ع) خبر دادند که این دو، هم میجنگند و هم فحاشی میکنند. آن هم نسبت به معاویه و سپاهیان شام نه نسبت به یک آدم حسابی. امام(ع) اینها را احضار کردند و فرمودند چرا فحاشی میکنید؟ عرض کردند که «الَسنا علی الحق و هم علی الباطل»، مگر ما حق و معاویه باطل نیست؟ ما میخواهیم به سَنبُلهای باطل بدگویی کنیم و ناسزا بگوییم. حضرت فرمودند بله ما بر حق هستیم و آنها بر باطل اما در عین حال حق نداریم که به آنها ناسزا بگوییم.
سید رضی دارد که سخن امام علی(ع) است در حالی که شنید برخی یارانش شامیان را سب میکنند. چه زمانی این دشنام را میگفتند؟ در کوفه و یا در صحنه جنگ؟ ممکن است کسی بگوید در کوفه نباید دشنام گفت اما در جنگ، سربازان اسلام مجاز هستند. سید رضی میگوید که در زمان جنگ در صفین اینها بدگویی کردند. امام علی(ع) آنها را مواخذه کرد. جنگ و جهاد یک مسئله است اما در جنگ هم بی ادبی قابل قبول نیست. حضرت فرمودند من دوست ندارم که شما اهل سب و دشنام دادن باشید. فرمود رفتارهای بد آنها را بازگو کنید که مجاز است اما بدگویی نکنید. در ادامه نیز دارد که رفتارها و ظلمهای آنها و کارهای بدشان را به گوش مردم برسانید اما تعبیر زشت نباید به کار ببرید و به جای سب و بدگویی، اینطور بگویید که خدایا خون ما و خون آنها را حفظ کن. خون ما یعنی اصحاب امام علی(ع) خون آنها را نیز فرمود که خدا حفظ کند یعنی خون سپاهیان شام را و فرمود دعا کنید که خونریزی تمام شود. بعد دارد که بین ما و آنها را دوستی به وجود آور و کمک کن تا جاهلان و گمراهان توفیق هدایت پیدا کنند و آنهایی که سر طغیان دارند و در گمراهی غوطهور هستند را کمک کن که برگردند. به جای بد و بیراه گفتن دعای برای هدایت و از بین رفتن خونریزی کنید.
لذا امام در صحنه جنگ این اجازه را که اصحابش ناسزا بگویند را صادر نکرد. اگر منطق منطق امام علی است در جنگ نیز نباید فحش و ناسزا گفت. اگر شیعه علی(ع) هستیم سیره ایشان اینطور است. اما در قرآن کریم در برخوردهایی که بین انبیا و مشرکان بوده و قرآن سخن انبیا در مقال مشرکان و بالعکس را نقل میکند در قرآن کریم ادب انبیا چگونه بوده است؟
خداوند در سوره مریم سخنانی از ابراهیم(ع) در احتجاج با آزر آمده است. آزر به ابراهیم(ع) اینطور گفت که «قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا»، گفت ابراهیم، بتهای ما و خدایان ما را کنار میگذاری و به اینها پشت میکنی؟ اگر دست برنداری و اگر این حرفها را رها نکنی و دست از توحید برنداری، حتما تو را سنگباران میکنم. لذا یک طرف دارد تهدید میکند و زبانش زبان خشونت است. اما ابرهیم(ع) اینطور جواب داد که «سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي»، او با زبان تهدید صحبت میکند اما ابراهیم با زبان ادب جواب میدهد. نه اینکه این سلام از این باب باشد که ابرهیم(ع) ناراحت شد و او را مسخره کند، خیر، مفسران نوشتهاند که این سلام از باب سخریه و استهزا نبود. بنابراین اینکه طرف بیادب بود مجوز برای بیادبی ما نیست.
انتهای پیام