هیچ مقتلی مدعی رسیدن به اخبار شاهدان کربلا نیست
کد خبر: 3845589
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۴
آیت‌الله یوسفی غروی تشریح کرد:

هیچ مقتلی مدعی رسیدن به اخبار شاهدان کربلا نیست

گروه حوزه‌های علمیه ــ استاد تاریخ حوزه ضمن تشریح روند مقتل‌نویسی در شیعه از دوره شیخ مفید تا سال‌های اخیر، تأکید کرد: هیچ مقتلی نمی‌تواند مدعی شود که اخبار نقل شده آن به شاهدان عینی ماجرای کربلا می‌رسد، ولی به ویژه در برخی مقاتل از جمله مقتل جامع سیدالشهداء(ع)، دانشنامه امام حسین(ع) و وقعةالطف تلاش شده تا مبتنی بر منابع معتبر نوشته شوند.

هیچ مقتلی مدعی رسیدن به اخبار شاهدان کربلا نیست/ خاطره مقتل مقرمبه گزارش ایکنا، آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، استاد برجسته تاریخ حوزه علمیه و نویسنده مقتل «وقعةالطف»، شامگاه چهارشنبه، ششم مهرماه، در نشست علمی «سیر تحلیلی مقتل‌نگاری‌های متأخر عاشورا»، که در مؤسسه فهیم قم برگزار شد، گفت: نخستین مقتل معتبر، مقتل ابی‌مخنف است که به وقایع مختار و توابین احاطه دارد. گرچه این حوادث قبل از تولد او رخ داده بود و در ادامه هم شاگرد او یعنی کلبی، مقتلی براساس ابی‌مخنف البته با مطالب تکمیلی می‌نویسد و شیخ مفید هم از طریق اخبار کلبی و منابع دیگر مقتل خود را در الارشاد می‌نویسد.

وی افزود: ارشاد شیخ مفید بعد از این کتاب، نخستین منبعی است که به ذکر وقایع عاشورا پرداخته است، ولی در تحقیقی که داشته‌ام به این نتیجه رسیدم که عمده اخبار ذکر شده در این کتاب از مطالب تاریخ طبری است، جز در موارد شاذ و نادری که از مدائنی ذکر کرده است. مقتل شیخ مفید در ضمن ارشاد که در واقع ثلث دوم این کتاب است، از قرن چهارم تا نیمه قرن هفتم هجری در دست مردم بود و روضه‌خوانان براساس آن روضه می‌خواندند تا اینکه محمدبن جعفربن نمای حلی از فقهای شیعه در حله، مقتلی به نام «مصیر الاحزان فی مصائب سیدالعطشان» را می‌نویسد؛ وی در قرن هفتم می‌زیست و متأسفانه جای کتاب ارشاد شیخ مفید را می‌گیرد؛ از آن جهت می‌گویم که کتاب ارشاد شیخ مفید اقوی و متقن‌تر از این کتاب بوده است.

یوسفی غروی ادامه داد: ابن‌نما کتاب دیگری را هم به نام «ذوب النضار ...»، که اخباری را در مورد مختار نقل کرده، تألیف کرده که بدون سند است و در آن مختار را فردی هاشمی و قریشی لقب داده که قاتلین امام حسین(ع) را کشت. بنابراین اخبار مختار منحصر به همین کتاب است که البته علمای ما تلقی به قبول کرده‌اند و قائل به نجات مختار و حسن عاقبت و خاتمه او می‌کنند.

پیدایش لهوف

وی با اشاره به سرزمین حله که در اصل محله بوده است، بیان کرد: حله از سوی بنی‌اسد برای زندگی انتخاب شد؛ این منطقه در میان نجف، کوفه و کربلاست که شهرسازی می‌کردند و برای دهه محرم، در این منطقه و در سفر به کربلا عزاداری می‌کردند و در یک دوره هم ابن‌نما از ابن طاووس دعوت می‌کنند که برای آنان روضه بخواند.

این استاد تاریخ حوزه علمیه ادامه داد: مرحوم سید بن طاووس در حالی که طلبه جوانی بود همراه با این گروه به زیارت کربلا می‌رود و در آنجا به مقتلی برای روضه‌خوانی احساس نیاز پیدا می‌کند؛ او ابتدا همین کتاب ابن‌نما را مأخذ قرار می‌دهد، ولی با بازگشت به حله کتاب «الملهوف علی قتلی الطفوف» را می‌نویسد. البته لهوف را به عنوان روضه شخصی می‌نویسد؛ بنابراین اولین تألیف خود را با نوشتن لهوف آغاز کرد، ولی اساساً اعتنایی به کتاب ارشاد شیخ مفید در این مقتل نکرده و حتی نامی از ارشاد شیخ مفید هم نیاورده که علت آن مبهم است.

یوسفی غروی افزود: همچنین، وی از هر جای دیگری هم مطلبی نقل کرده بدون اسناد بوده است، جز موارد معدودی؛ البته اخیراً حجت‌الاسلام والمسلمین صادقی از طرف پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به منبع‌شناسی ملهوف یا همان لهوف پرداخته و منابع را تحقیق کرده که کتابی خواندنی است.
 
هیچ مقتلی مدعی رسیدن به اخبار شاهدان کربلا نیست
وی با بیان اینکه این کتاب تا اعلان رسمی دولت صفوی این کتاب منبع روضه‌خوانی و مقتل‌خوانی در میان مردم بوده است تصریح کرد: برخی در توجیه عدم استناد ابن طاووس به ارشاد شیخ مفید بیان کرده‌اند که نوشته‌های ایشان عمدتاً یادداشت شخصی بود. لذا عنایتی به منابع و مصادر نداشته است.

این استاد برجسته تاریخ حوزه با اشاره به کتاب روضةالواعظین فتال نیشابوری، ابراز کرد: این کتاب هم غالباً استنادی به منابع نکرده است؛ گرچه آنچه به روضه مشهور است مراد این کتاب نیست، بلکه کتاب روضةالشهداء مراد است که کتابی بی‌اعتبار است و حتی در مورد شیعه و سنی بودن نویسنده آن هم تردید وجود دارد.

اولین مقتل معتبر متأخر

وی تصریح کرد: بعد از دوره صفویه و در دوره قاجار، حاج فرهاد میرزای قاجار عموی ناصرالدین شاه و رئیس ایل قاجار مقتل نسبتاً معتبری را نوشت که بعد‌ها روضه‌خوانان به آن استناد می‌کردند و ماجرای چرایی ورود وی به مقتل‌نویسی هم جالب و شنیدنی است؛ وی همراه گروهی به کربلا می‌روند و در راه بازگشت در دریا دچار حادثه می‌شوند و چون تربت به همراه داشتند همراهان وی می‌گویند از تربت مدد بگیریم و او چنین می‌کند و توسل به امام و ریختن تربت در دریا سبب نجات آنان از غرق شدن است. لذا به محض اینکه به نزد ناصرالدین شاه می‌رسد از او می‌خواهد به وی فرصتی برای نوشتن مقتل بدهد.

یوسفی غروی تأکید کرد: فرهاد میرزا بر خلاف بسیاری از سران قاجار که پول‌هایشان را در بانک‌های خارجی می‌گذاشتند هزینه‌های زیادی برای تعمیر کاظمین پرداخت و وصیت کرد که او را در آنجا دفن کنند؛ وی در مقدمه مقتل تا حدودی معتبرش آورده که من والی بودم و یکی از تکالیف والی این بود که برای برپایی مجالس عزاداری تمهیداتی را انجام دهد؛ چون در این مجالس حاضر می‌شدم علمای اهل سنت کرمانشاه هم به احترام من حاضر می‌شدند و وعاظ بر منبر می‌رفتند، ولی مطالبی می‌گفتند که برای ما شرم‌آور بود؛ روزی یکی از بزرگان اهل سنت والی را مواخذه می‌کنند که شما برای شنیدن این مطالب این همه هزینه می‌کنید و مجلس می‌گیرید؟ فرهاد میرزا هم از یکی از روضه‌خوان‌ها می‌پرسد که چرا این گونه روضه می‌خواند و او هم می‌گوید شما مطلبی به ما نداده‌اید که بخوانیم. لذا عهد می‌کند که مقتل معتبری بنویسد که مستند به منابع تاریخی معتبر باشد.

وی افزود: فرهاد قاجاری فردی ادیب و فاضل و باسواد بود و کتاب «زنبیل» را هم نوشت که کشکول مانندی است و تعلیقات بر نسخ ادعیه نیز در آن نوشته شد. وی در سفری به کربلا رفته و تربت را همراه می‌آورد و همین تربت او را در دریا که گرفتار دریا و حادثه می‌شوند نجات می‌دهد و همین سبب شد تا کتاب «قمقام زخار و صمصام بتال» را به عنوان مقتل می‌نویسد و این اولین مقتل معتبر بعد از انتشار بی‌جای روضةالشهداء است و مستند بر بیش از ۶۰ تا ۷۰ مصدر معتبر است.

مقتل محدث قمی

یوسفی غروی ادامه داد: بعد از او به مقتل نفس المهموم محدث قمی می‌رسیم؛ محدث بعد از نوشتن این کتاب وقتی به منتهی‌الامال رسیده است به مناسبت ذکر حضرت قاسم آورده که اگر میان مطالب نفس المهموم با منتهی الامال اختلاف بود منتهی الامال ملاک است، چون خمیرمایه این کتاب براساس مقتل ابی‌مخنف نوشته شده است و او خودش تأکید کرده که من این کتاب را در شرایطی که از لحاظ علمی پخته‌تر شده‌ بودم نوشتم.

این استاد تاریخ حوزه علمیه با اشاره به مقتل مقرم نجفی به ذکر خاطره‌ای از دیدار وی پرداخت و اظهار کرد: این کتاب یعنی مقتل مقرم را بنده از نجف آورده و در قم منتشر کردم و به تدریج مورد قبول قرار گرفت و مشهور شد؛ خمیرمایه این کتاب هم اخبار ابی‌مخنف است.

یوسفی غروی ابراز کرد: بنده مرحوم مقرم را در بازار نجف دیدم و وقت ملاقات از وی گرفتم و به منزل ایشان رفتم؛ بنده جزوه‌ای در مورد عاشورا نوشته بودم و به ایشان نشان دادم تا اگر نقصی دارد بگیرد؛ وقتی مطلب تمام شد در نهایت گفت واقع مطلب این است که روضه درست «قتل الحسین بکربلا عطشانا» است و همین انگیزه برای بنده شد تا تحقیق بیشتری در مورد اعتبار مطالب مقاتل بکنم و ماحصل آن مقتل «وقعی الطف» شده است.

خاطره مقتل مقرم

یوسفی غروی بیان کرد: مرحوم مقرم در توضیحی به مناسبت چرایی نوشتن مقتل بیان کرد که روزی در نجف دیدم که یک جزوه کوتاهی از کاشف‌الغطا به عنوان مقتل از جانب کودکی به مردم فروخته می‌شود و احساس کردم این جزوه کوتاه در شأن عاشورا نیست لذا مقتل مقرم این گونه نوشته می‌شود؛ خمیرمایه این کتاب از شیخ مفید است، ولی از مطالب در کتب نامعتبر هم بسیار استفاده شده است.
 
وی اضافه کرد: در اوایل این کتاب قدیمی‌ترین منابع مطالب بیان شده است و در آخر کتاب هم بحثی تحقیقی در مورد نسخه‌های زیارت عاشورا انجام شده است؛ از جمله اینکه نسخه زیارت عاشورای مصباح‌المتهجد معتبرتر است یا زیارت عاشورای کامل‌الزیارات یا اینکه کدام یک از زیارت ناحیه مقدسه معتبرتر است و ترجیح مورخان در اعتبار زیارت عاشورا نقل از کامل‌الزیارات است.

این استاد تاریخ حوزه علمیه با اشاره به مقاتل متأخر بیان کرد: در دوره معاصر به مقاتل جدیدتری می‌رسیم که آخرین آن دانشنامه ده جلدی امام حسین(ع) است و ویژه کتاب یک جلدی ۷۰۰ صفحه‌ای مختار از دانشنامه امام حسین با عنوان المقتل‌الصحیح لسیدالشهداء(ع) است. این کتاب مدت‌های مدیدی از سوی جمعی از محققان نوشته شد.

مقتل جامع سیدالشهدا(ع)

یوسفی غروی تأکید کرد: یکی از مقاتل جامع معتبر متأخر هم مقتل جامع سیدالشهداء است که گروهی زیر نظر آقای پیشوایی آن را نوشته‌اند که انصافاً کتاب تحقیقی جامعی است.

وی با پرداختن به اینکه هیچ مقتلی نمی‌تواند مدعی شود که به خبر شاهد جریان عاشورا رسیده باشد، ولی بنده تلاش کرده‌ام در حد منابع معتبر تاریخی وقعة الطف را بنویسم به مقتل خوارزمی پرداخت و اظهار کرد: مقتل خوارزمی مقتلی است که وی بر اساس کتاب فتوح احمد ابن‌اعصم کوفی نوشته است؛ براساس این مقتل امام حسین(ع) وصیتی به محمدبن حنفیه می‌نویسد و در آن امام اشاره فرموده که من به سیره پیامبر و خلفای راشدین عمل خواهم کرد که این مطلب هم سند معتبری ندارد و تنها خوارزمی از ابن‌اعصم ذکر کرده که هیچ مورخی هم آن را نمی‌پذیرد، زیرا دروغی به امام حسین(ع) بسته است، در حالی که وصیت معتبر آن است که امام هدف از قیام را تمسک به سیره پیامبر و امام علی فرموده است.
 
انتهای پیام
captcha