به گزارش
ایکنا؛ نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب «اخلاق تدریس»، ترجمه محبوبه خسروی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور صغری ابراهیمی قوام، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی و مصطفی قادری، عضو هیئت علمی همین دانشگاه امروز سهشنبه ۳۰ مهرماه در محل دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
ابراهیمی قوام در این نشست با بیان اینکه کتاب به موضوعی چالشی میپردازد، گفت: این کتاب میگوید اخلاقیات و رعایت اصول اخلاقی در کلاس یکی از زمینههایی است که به دور از فرایند ارزشیابی، تدریس و آموزش نیست. اگر قرار است بر روی دانشآموزانی کار تربیتی کنیم، باید در کنار اصل تساوی، اصل تفاوت را بپذیریم. نویسنده بنا به این دو مؤلفه، عدالت را در کتاب معرفی میکند. قرار است به یادگیرنده احترام بگذاریم و در عین حال باید تفاوتها را در نظر بگیریم.
چالش نتیجهگرایی در تدریس
وی با طرح این پرسش که به عنوان یک مدرس وقتی به کلاس درس میرویم، میخواهیم یک فرد نتیجهگرا باشیم یا غیرنتیجهگرا؟ و با اشاره به منشور اخلاقی حرفه آموزش که مصوبه سال ۱۹۷۵ انجمن ملی آموزش است، ادامه داد: در این منشور دو نوع تعهد، یکی تعهد به دانشآموز و دیگری تعهد شغلی و حرفهای مطرح شده است. در مورد دانشآموز، حفظ استقلال او و محترم شمردن خواستههای فرد برای رسیدن به موفقیت آمده، در مورد تعهد شغلی نیز چند مورد مطرح شده که مدرس باید به آنها پایبند باشد و این پایبندی ارتباطی به دین و مذهب خاصی ندارد. از جمله این موارد؛ نداشتن تقاضاهای غیراخلاقی از یادگیرنده، عدم جعل مدرک تحصیلی و نداشتن اظهارات نادرست است.
ابراهیمی قوام با اشاره به وظایف اخلاقی مدرس و تحقیقاتی که در اینباره در کشور انجام شده، گفت: تحقیقات داخلی، تماماً سعی کردهاند به اصول اخلاقی و دینی اشاره کنند، خواسته یا خواسته منشور اخلاقی در جامعه ما به خصوص در حوزه معلمان و مدرسان، رنگ و بوی اعتقادات دینی-ارزشی دارد و این ارزشی بودن نقش تسهیل کنندهای را در این زمینه ایفا کرده است، اما در عین حال برای افرادی از سایر ادیان میتواند نقش بازدارنده داشته باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به برخی مثالها در کتاب گفت: کتاب به ارائه موقعیتهایی کاملاً واقعی برای خواننده میپردازد؛ به این معنی که اگر شما در این موقعیت قرار بگیرید، چه کار خواهید کرد؟ اگر مدرس و استاد متوجه شوند دانشآموز یا دانشجو مرتکب تخلفی شده، در برخورد با این مسئله چه باید بکنند؟ مثالی در کتاب آمده که معلمی باید به انشای دانشآموز خود نمره بدهد. دانشآموزی که مرتکب تقلب شده، مادر او بیمار است و در منطقه فقیرنشینی زندگی میکند و نیاز به حضور در این مدرسه دارد. معلم از یک سو میبیند دانشآموزش تقلب کرده و شرایط خاصی هم دارد و از سوی دیگر مقررات آموزشی وجود دارد. دو رویکرد در این زمینه وجود دارد. نخست رویکرد نتیجهگرایی که میگوید باید خیر را ببنید و بر اساس مصلحت فرد تصمیم گرفت. به همین دلیل معلمی ممکن است این نتیجه را که ممکن است دانشآموز اخراج شود و به منطقه فقیرنشین بازگردد، توجه کند و اینکه این فرد آینده خود را از دست میدهد. اما رویکرد دیگر که غیرنتیجهگرا بر اساس اصل قانون طلایی عمل میکند. یعنی آنگونه با دیگران رفتار کن که میخواهی با تو رفتار کنند. در اینجا این نکته مطرح است که هر یادگیرنده در عین حال که محترم است، دارای عقل و قدرت استدلال است، لذا او انتخاب کرده که این عمل را انجام بدهد و معلم بدون در نظر گرفتن پیامدهایی که ممکن است عارض این فرد شود، اقدامی را انجام دهد.
وی در پایان گفت: البته مثالهای کتاب هیچکدام پاسخ روشنی به طرح مسئله ندارد، و خواننده کتاب باید قدرت تحلیل و تفکر انتقادی داشته باشد تا با توجه به شرایط و زمینهها رویکردی را اتخاذ کند. یکی از ویژگیهای ممتاز این کتاب همین است که قدرت استدلال را در افراد تقویت میکند و زمینه همدلی و در نظر گرفتن عواملی برای آینده فرد را مدنظر قرار میدهد. این زمینه را برای این موضوع فراهم میکند که یادگیرند فردی نباشد که باید جذبکننده دانشی باشد که ما به او میدهیم. یک مدرس یا استاد باید تصمیم بگیرد که کدام رویکرد را اتخاذ کند.
اخلاق تدریس؛ تکلیفگرا یا عاطفهگرا
در ادامه این نشست مصطفی قادری، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی هم طی سخنانی بیان کرد: درباره دانشجومعلمان کارهایی انجام دادهام و در این زمینه به این نتیجه دست یافتم که سه حیطه در موضوع دانشجومعلمان اهمیت دارد. این سه حیطه شامل دانش محتوایی، دانش پداگوژیک و دانش تکنولوژیکال است و تأکید دنیای امروز بر دانش سوم و تکنولوژی است. اما یک دانش که همانا دانش فرهنگی و اعتقادی است، در میان این دانشها جایش خالی است. معلم باید فرهنگ خود و فرهنگ محیط و بومی که در آن تدریس میکند را بشناسد. سختی تدریس هم مربوط به همین تعارضات دانشی است. این کتاب مسئله دانش اخلاقی را برای معلمان باز میکند. باید در حوزه دانش مربوط به معلمان و مدرسان، دانش اخلاقی معلم را نیز اضافه کنیم. معلمان درباره این دانش چیزی نمیدانند، چرا که آموزش ندیدهاند.
وی با بیان اینکه اخلاق نتیجهگرا پراگماتیستی است، ادامه داد: در این رویکرد، باید کاری را انجام داد که بیشترین خیر را دارد. بعضی وقتها حتی مجبور میشویم دروغهایی بنا به مصلحت بگوییم. در عین حال، اخلاق یک قانون است. کانت یک جمله زیبا دارد و میگوید: دو چیز در این دنیا مرا به شگفتی وامی دارد؛ نخست آسمان آبی است و یکی هم اخلاق درون من است.
قادری درباره رویکرد تکلیفگرایی در حوزه تدریس نیز بیان کرد: چیزی که شما را مکلف میکند همیشه کار درست را انجام دهید، نشان از این رویکرد است. محبت در اینجا جایی ندارد. در حالی که میتوان از طریق عواطف، بچهها را اخلاقی بار آورد. کاری که مادران انجام میدهند. معلمانی هم که مهربان بوده و اساتیدی که ارتباط عاطفی قوی دارند، کمتر به تکلیفگرایی توجه دارند. کتاب به این موضوع نمیپردازد، در حالی که اخلاق عاطفهگرا ۵۰ درصد قضیه در موضوع اخلاق تدریس است. اما اخلاق تدریس بیشتر تکلیفگرا معرفی میشود و اخلاق غمخوارانه مورد توجه نیست. محیط مدرسه و دانشگاه برای دانشآموز و دانشجو خشک است، به این دلیل که محیط آموزش مملو از اخلاق تکلیفگرا و خالی از اخلاق عاطفهگراست.
یادآور میشود، کتاب «اخلاق تدریس»، به تازگی از سوی سازمان انتشارات جهاددانشگاهی روانه بازار نشر شده است.
انتهای پیام