مبنای فقهی ضرورت تسخیر لانه جاسوسی از منظر امام خمینی(ره)
کد خبر: 3854566
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۳
در پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد:

مبنای فقهی ضرورت تسخیر لانه جاسوسی از منظر امام خمینی(ره)

گروه سیاسی ــ بررسی مجموعه بیانات امام خمینی(ره)در مسئله تسخیر لانه جاسوسی نشان می­‌دهد که موضع و تصمیم امام(ره) به­ طورقطع برگرفته از دو قاعده فقهی «لاضرر» و «نفی سبیل» بوده است.

به گزارش ایکنا؛ به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، غلامرضا خواجه سروی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار این پایگاه قرار داده، از دریچه فقه سیاسی به تبیین الگوی تصمیم‌­گیری امام خمینی(ره) در جریان تسخیر لانه جاسوسی پرداخته است.

مشروح یادداشت به شرح ذیل است:

بررسی تصمیمات و دیدگاه‌های امام خمینی(ره) در مواجهه با رویداد تاریخیِ تسخیر لانه جاسوسی نشان می‌دهد الگوی تصمیم‌گیری امام در این رابطه، بر مبنای فقه سیاسی بوده است. نوشتار پیش رو تلاش دارد بر مبنای فقه­ سیاسی، این الگوی تصمیم­‌گیری سیاست ­خارجی امام خمینی(ره) را در دو سطح نظام‌ شناختی و نظام عقلانی­ در جریان تسخیر لانه جاسوسی مورد بررسی قرار دهد.


نظام شناختی امام خمینی(ره) در مواجهه با تسخیر لانه جاسوسی

در اندیشه سیاسی امام خمیني(ره) حاكمیت و قدرت مخصوص خداست و قانون الهي بر نظام بین‌‌الملل مطلوب مورد نظر ایشان نیز حاكم است. از ویژگي‌هاي این نظام مطلوب مي‌توان به حق محوري و عادلانه بودن آن اشاره نمود كه بر اساس آن، مسلمان و غیرمسلمان در آن جاي دارند و همگي باید به حكم و قانون الهي پايبند باشند: «ما قانون الهي داریم و نیازمند قانون ظلمه و دولت دست‌نشانده نیستیم.» (امام خمینی، 1385،ج1: 160)

در این نظام مشاركت عدالت‌طلبان و محرومین ـ چه مسلمان و چه غیر مسلمان ـ براي در امان ماندن از ظلم و ستم مستكبران است. امام(ره) اهمیت خاصي به حاكمیت قانون الهي قائل‌اند و می‌فرمایند: «باید گفت به دنیا که ما یك همچو كالاى بزرگى داریم، یك همچو قوانین مترقى داریم؛ محتاج نیستیم به اینكه در قوانین به كسى دیگر مراجعه كنیم؛ در هر بابى از ابوابْ قانون داریم.» (همان،ج2: 36).

بي‌تردید در این نظام شناختی تكیه‌گاه اصلي قانون الهي اسلام خواهد بود. امام خمیني(ره) بر این امر تا جایي توجه نشان مي‌دهند كه مراجعه و استفاده از قوانین غربي را غیر مجاز دانسته و آنها را منع مي‌كنند و مي‌فرمایند: «ما قانون الهي داریم. آنهایي كه فرم غربي را بر فرم الهی ترجیح می‌دهند، اینها از اسلام اطلاع ندارند.» (همان،ج6: 274)

- قاعده «نفي سبیل»

یكي ­از اصول اساسي و اهداف مهم در دین اسلام حفظ برتري و جایگاه مسلمانان و حكومت اسلامي است. برتري یافتن و سلطه دشمنان بر مملكت اسلامي و مسلمانان در هر زمینه‌اي ممكن و پذیرفتني نیست. هر گونه داد و ستد و مبادله و رابطه‌اي كه باعث افزایش نفوذ دشمنان و بیگانگان در جامعه­ اسلامي گردد ناصحیح و ممنوع تلقی می‌شود. اندیشمندان اسلامي براي حفظ مجد مسلمانان قاعده «نفي سبیل» را از آیات و روایات استخراج کرده‌اند. بر اساس این قاعده، راه هر نوع سلطه و گسترش نفوذ بر جوامع اسلامي در همه زمینه‌ها باید مسدود شود.

امام خمیني(ره) قاعده «نفي سبیل» را كه بر اساس آن حق كافران بر مسلمانان نفي شده یكي از اصول مهم قلمداد مي‌کنند. این قاعده برگرفته از این آیه است: « لَن يَجعَلَ اللَّهُ لِلكافِرينَ عَلَى المُؤمِنينَ سَبيلً» (یعنی خداوند براي كافران راه سلطه و نفوذ بر مسلمانان قرار نداده است./ نساء،141) بنابراین قاعده، خداوند در قوانین و شریعت اسلامي هیچ‌گونه راه نفوذ و چیرگي كفار بر مسلمانان را نپذیرفته و در هیچ زمینه‌اي شرعاً جایز نیست كه كفار بر مسلمین غلبه كنند.

این اصل را مي‌توان به عنوان اساس و پایه روابط خارجي حكومت و دولت اسلامي دانست. براساس این اصل تنظیم روابط در سیاست خارجي اسلام با كفار و قدرت‌هاي بزرگ سلطه‌گر باید طوري باشد كه غیرمسلمانان و كفار بر مسلمانان برتري و سلطه نداشته باشند.

بر اساس این اصل اگر ستمي در ممالك اسلامي و حتي غیر اسلامي صورت گیرد وظیفه هر مسلماني است كه بر ضد استكبار برخیزد و قیام كند. حضرت امام براي این اصل محدودیت مكاني قائل نیست و آن را در هر كجا كه ظلم جاري باشد لازم مي‌دانند و مي فرمایند: «براى من مكان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود.»(همان،ج5: 301) در واقع ایشان نهضت اسلامي خود را بر نفي نظام سلطه جهاني استوار ساخته است.

- قاعده «لاضرر»

یکی دیگر از مشهورترین قواعد فقهی که در بیشتر، یا همه ­ابواب فقه مانند عبادات، معاملات و غیره به آن استناد می‌شود و در بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی نیز، می­‌تواند کارساز باشد، قاعده «لا ضرر» است که مستند بسیاری از مسائل فقهی هست. مضمون آن این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و عبارت مصطلح آن، «لاضرر و لااضرار فی الاسلام» است. در چارچوب این قاعده امام خمینی در رابطه با توطئه امریکا می‌فرمایند: «ملت‌های شریف و توده‌های ملت شریف ما و این قشرهای مختلف، همه با جمهوری اسلامی موافقند و با آمریکا مخالف. لکن با صورت‌های دیگری، با ماسک‌های دیگری، اشخاص در بین آنها نفوذ می‌کنند و آنها را اغفال می‌کنند و در یک موقعی که باید ما همه با آرامش خاطر روبروی این دیو بزرگ بایستیم...» (همان:ج11: 211)

نظام عقلانی امام خمینی(ره) در مواجهه با تسخیر لانه جاسوسی

امام خمینی(ره) از آغاز نهضت اسلامی، محمدرضا پهلوی را به عنوان نوکر و دست­‌نشانده آمریکا و عامل اجرای خواسته‌های آن‌ها در کشور، مورد حمله قرار می‌داد،که اوج این مسئله را می‌توان در جریان تصویب قانون کاپیتولاسیون مشاهده نمود.

روند مبارزه امام با رژیم شاهنشاهی در سال‌های بعد و تا پیروزی انقلاب اسلامی نیز مانند گذشته از این خط مشی پیروی می‌کرد؛ به گونه‌ای که ایشان در کنار مخالفت با شاه و سیاست‌های وی، با دولت امریکا، به عنوان بزرگترین عامل خارجی حمایت از شاه به شدت مبارزه می‌کردند. امام به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و در ماه‌های منتهی به تصرف سفارت، همچنان مواضع ضد آمریکایی خود را حفظ کرده و به تشریح علل مخالفت خود با آمریکا می‌پرداختند.

موضع­‌گیرهای امام در مقابل آمریکا صریح و قاطع بود. ایشان در تاریخ دهم آبان 1358 طی پیامی به مناسبت سالروز 13 آبان (روز تبعید امام در13 آبان 1343 و روز کشتار دانش‌آموزان در سال 57) همگان را به بسیج عمومی علیه امپریالیزم دعوت نموده و چنین می فرمایند: «دشمنان ما در هر فرصت، خصوصا در این روز از هیچ توطئه‌ای دست برنداشتند و با هر وسیله ممکن می‌خواهند آرامش را از ملت عزیر سلب کنند. بر دانش‌آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نماید.» (همان،جلد 10: 412).

بررسی مجموعه بیانات امام خمینی(ره) در این موضوع، نشان می­‌دهد که موضع و تصمیم امام(ره) در مسئله تسخیر لانه جاسوسی، به­ طورقطع، برگرفته از دو قاعده فقهی «لاضرر» و «نفی سبیل» بوده است.

- تجلی قاعده لاضرر

امام خمینی(ره) در این ماجرا، 12 مرتبه درباره «استراداد شاه و محاکمه وی» و 6 مرتبه درباره «بازپس‌گیری اموال به غارت رفته توسط شاه» سخن گفته­‌اند و 10 مرتبه بر اصل «ظلم‌ستیزی» یعنی نفی ظالم بودن و طرد ظلم‌پذیری، تاکید فرمودند. (فروتنی،1387، 263-286) با عنایت به این مجموعه آمار، به خوبی پیداست که طیف مبارزاتی و مواضع رهبری ایشان، از مبارزه با شاه، سرنگونی و محاکمه وی و بازگشت اموال غارت شده توسط خانواده سلطنتی برای دفع و جبران هرگونه ضرری است که از ناحیه خاندان پهلوی و حامی اصلی‌اش آمریکا به این کشور و مردم وارد شده است.

- تجلی قاعده نفی سبیل

از آنجا که اصل این حرکت، تسخیر سفارت امریکا بوده است، و این دولت، نماد سلطه و استعمارگری نوین است، لذا حجم وسیعی از عبارات امام خمینی(ره) نیز به همین موضوع اشاره دارد. در این قضیه ایشان 35 مرتبه به افشاگری درباره «ماهیت ­جنایات ­شاه و آمریکا»، «سازمان‌های بین‌المللی» و موارد مربوط به آن­ پرداخته‌اند. (همان، 263-265) در ضمن، با اعلان تحریم های یکجانبه از سوی امریکا و اتفاقات پیرامون آن، امام(ره) ضمن خواندن فرصت برای ایجاد خودکفایی (امام خمینی، 1385،ج13: 312-313) بیش از 130 مرتبه، مواضعی علیه امریکا اتخاذ فرمودند. (فروتنی،1387، 265)

مجموعه این آمار نشان می دهد امام خمینی(ره) طبق قاعده نفی سبیل چنین مواضعی­ را اتخاذ کرده­‌اند. از این­رو، با هرگونه راه و زمینه‌­ای که ­موجبات ­تسلط بر جامعه اسلامی را فراهم کند، مقابله صریح­ و جدی ­صورت­ می‌دهند، زیرا این ­سلطه به ایجاد انواع ضرر ­­در جامعه نظیر توطئه‌ها و جاسوسی‌ها، و سوءاستفاده از ظرفیت‌ها، منابع و امکانات انسانی و مادی منجر می‌شود. برای نمونه ایشان در 28 آذر 1358 می‌فرمایند: «قضیه اینجایی که شما اسمش را سفارت می‌گذارید و ما اسمش را جاسوسخانه می‌گذاریم، این قضیه را یک دسته از جوان‌های ما رفتند و آنجا را گرفتند و دیدند که محل جاسوسی است اینجا. اصلا یک سفارتخانه نیست. با اسم سفارتخانه یک محلی را درست کردند برای جاسوسی و توطئه در منطقه، نه توطئه تنها برای ایران...» (امام خمینی،1385:ج11، 331)

و در موضع دیگری فرمودند: «و امروز که سالروز لانه جاسوسی است، من به ملتمان تبریک عرض می‌کنم و این عملی که دوستان، مجاهدین اسلام انجام دادند، یک عمل بسیار خوبی بود و بسیار موثری بود که این لانه از اینجا کنده شد. اگر این لانه جاسوسی در اینجا بود، شاید ایران را به تباهی می‌کشید.» (همان،ج17، 141)

از طرفی در نخستین اقدام برای آزادی گروگان‌ها، رئیس‌جمهور وقت امریکا، کارتر، تصمیم گرفت نمایندگانی را برای مذاکره با شخص امام(ره)، به ایران اعزام کند که با مخالفت ایشان روبرو شد. اولین پیام بسیار مهم در این زمینه، که ریشه این تصمیم امام(ره) را به خوبی آشکار می‌سازد، صدور تنها اعلامیه بدون بسم الله از طرف امام(ره) است که یادآور «سوره برائت قرآن کریم» است. همین اقدام، حکایت از بهره‌مندی امام(ره) از قاعده نفی سبیل دارد. علاوه بر این، موضع صریح و قاطع امام خمینی(ره) در «رد هرگونه سازش و مذاکره» در چنین وضعیتی نیز، ریشه درهمین قاعده دارد. در مفاد این قاعده نیز، ایشان منظور از «سبیل» را مطلق می‌دانند، یعنی حتی نباید روزنه­‌ای برای راه‌یابی کفار به حریم­ مومنین (یا مسلمانان) ایجاد شود. بر این اساس، همه اعضای شورای انقلاب اسلامی و مسئولان را از این ملاقات منع می­‌کنند و طبق همین قاعده، شرط ارتباط را تغییر رفتار اساسی آمریکا و جبران خسارات گذشته اعلام می­فرمایند.

از آنچه آمد می‌توان نتیجه گرفت الگوی­ تصمیم‌گیری امام خمینی(ره) بر مبنای فقه سیاسی در مورد تسخیر لانه جاسوسی شناختی – عقلانی است. از نظر امام خمینی(ره) تمام حکومت‌های غیر توحیدی به دنبال سلطه‌جویی بر دیگران هستند. اما دستور اسلام این است که نه بر کسی ظلم کنید و نه زیر بار ظلم کشوری دیگر قرار گیرد. از آنجا که امریکایی‌ها در داخل کشور ما در حال جاسوسی و ظلم بودند، تسخیر سفارت آمریکا که در اصل محلی برای جاسوسی بود، اجتنابناپذیر می‌نمود.

انتهای پیام
captcha