به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تحقیقات کلامی»، مقالاتی با عناوین «نگاهی به خداشناسی و فرجامشناسی در دین اسلام و آیین سیک» نوشته احمدرضا گواهی و حشمتالسادات معینیفر؛ «فطرت و معرفت فطری از دیدگاه میرزامهدی اصفهانی» تألیف مهدی باغبان خطیبی و محمدتقی سبحانی؛ «بررسی انتقادی دیدگاه ابن عربی در ناسازگاری خلود در عذاب با صفت رحمت و عدل الهی، با تأکید بر آرای آیتالله جوادی آملی» به قلم سیدمحمدمهدی میری رمی، سیدمحمود موسوی و محمدرنجبر حسینی؛ «اثبات توحید ربوبی با نگرشی بر قدرت خداوند درسیره احتجاجی پیامبر(ص)» تألیف حسنعلی نوروزی و سیدمصطفی موسوی؛ «بررسی مواجهه کلینی و صدوق با روایات مربوط به اراده خدا» نوشته اکبر اقوام کرباسی؛ «بررسی و نقد تعارض عقل و نقل در دیدگاه ابن تیمیه» به قلم مهدی نصرتیان اهور و محمدجواد حسینزاده و «تحلیل دیدگاه محمد عابد الجابری در نقد کلامی تراث دینی» نوشته محمدعلی مهدویراد، مریم شمس علییی و سیدمحمد موسویمقدم منتشر شده است.
نگاهی به خداشناسی و فرجامشناسی در دین اسلام و آیین سیک
در چکیده مقاله «نگاهی به خداشناسی و فرجامشناسی در دین اسلام و آیین سیک» آمده است آیین «سیک» به اعتقادِ بسیاری، حاصل ترکیب آموزههای اسلامی و برهمایی است. باید آیین سیک را بیشتر شناخت، تا راه برای نقد کلامیِ آن گشوده شود؛ از این رو، برای فراهم آوردن مقدمات این کار، عقاید مبنایی آن را با آموزههای اسلامی ـ شیعی مقایسه میکنیم. در خداشناسیِ اسلامی از توحیدِ در ذات، صفات، افعال و عبودیت گفته میشود که اساس دین است. در آیین سیک، مفهوم «یگانگی» گرانیگاه است. خدای «متعال» و «در همهجا حاضرِ» سیکها، خالقِ جهان است؛ همانطور که در اسلام عقیده این است. بنا به فرجامشناسیِ اسلامی، روح هنگام مرگ از بدن جدا میشود، تا روز قیامت در عالم برزخ میماند، روز قیامت به بدن میپیوندد و در درگاه عدل الهی حاضر میشود؛ ولی سیکها به «آواگوان» به معنای چرخۀ تولد و مرگ معتقدند. آیین سیک در خداشناسی با اسلام قرابت دارد و متأثر از آن است، اما در بحث فرجامشناسی با آیینهای برهمایی و هندی قرابت دارد.
فطرت و معرفت فطری از دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده مقاله «فطرت و معرفت فطری از دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مبانی معرفتشناسی میرزا مهدی اصفهانی(ره) بر پایۀ نظریۀ فطرت، در حوزۀ زبانشناسی، جهانشناسی و خداشناسی شکل یافته است. به باور وی، فطرت در معنای عام و گستردۀ آن، مواجهۀ مستقیم عاقل با جهان خارج و حذف صورت و تصورات ذهنی در ساحت تعقل و اندیشه است. نور علم و عقل، اشیای خارجی را برای عاقل روشن میکنند و صورتهای ذهنی دخالتی در فرآیند شناخت ندارند. اما شناخت خداوند، به معرفت فطری است، نه با صور عقلی و نه با نور علم و عقل. معرفت فطری خدا همان دریافت معرفت الله از خداست و انسان با همین شناخت وارد نشئه دنیا میشود. درک احاطیِ خداوند ممتنع است و تنها راه معرفت عقلی، خروج از حدین است.
اثبات توحید ربوبی با نگرشی بر قدرت خداوند در سیره احتجاجی پیامبر(ص)
در چکیده مقاله «اثبات توحید ربوبی با نگرشی بر قدرت خداوند در سیره احتجاجی پیامبر(ص)» میخوانیم: یکی از چالشهای فکری مشرکان در طول تاریخ، علیرغم اعتقاد به توحید در خالقیت و وحدت صانع، تردید در مسئله «توحید ربوبی» بوده است که قرآن با طرح این اندیشۀ کلامی و بیان دلایل روشن، بدان پرداخته است. اهتمام به هدایتگری با حفظ کرامت و آزادی مردم در گفتوگو و تضارب آراء و مطالبۀ براهین مخالفان، با هدف بیداری فطرت، برانگیختن عقول و پویایی اندیشههای مخاطبان، از ویژگیهای قرآن و فرهنگ اصیل اسلامی است. پیامبر اکرم(ص) نیز بر پایۀ قرآن کریم، با دعوت مشرکان به آیین توحیدی اسلام، هدایتگری و اقناع آنان و استقبال از اشکالات و انتقادات مخالفان در مسائل اعتقادی و دینی، از روش «احتجاج» بهره گرفته است. این پژوهش با تبیین، بررسی و تحلیل چگونگی و انواع سیرۀ احتجاجی پیامبر اکرم(ص) در قرآن با محوریت قدرت خداوند، به منظور اثبات توحید ربوبیتِ خدای سبحان شکل گرفته است.
بررسی مواجهه کلینی و صدوق با روایات مربوط به اراده خدا
در طلیعه نوشتار «بررسی مواجهه کلینی و صدوق با روایات مربوط به اراده خدا» میخوانیم: ثقةالاسلام کلینی و شیخ صدوق، دو محدث بزرگ امامیه و صاحب دو اثر گرانسنگ حدیثی الاصول من الکافی و التوحید، هر کدام میراثبرِ جریانی از تاریخ حدیث و کلام روایی امامیه هستند که بر پایۀ الگو و نظام معرفتی خویش، روایات مرتبط با ارادۀ خداوند را گزینش و تبویب کردهاند. نقاط اشتراک نظر این دو محدث عظیمالشأن همانند حدوث اراده، صفت فعل بودن، حتمی و غیرحتمی بودن و پوشش عالم تکوین و تشریع و... اگرچه فراوان است، اما بارزترین نقطۀ افتراق شیخ صدوق و کلینی، در نحوه ارائه مضامینِ دیگریِ از مطالبِ مرتبط با ارادۀ خداوند، همچون مراتب فعل الهی است. کلینی اگرچه بر حسب روایاتی به ذومرتبه بودن فعل خداوند معتقد است، اما شیخ صدوق همین مضامین را احتمالاً از آن رو که قرابتی با جبر در افعال دارد، نقل نکرده و وجهۀ همتِ خویش را بیان نقشِ الهی در مشیتِ آدمی، و نشان دادن عمومیت و شمول اراده و مشیت خداوند قرار داده است.
تحلیل دیدگاه محمد عابد الجابری در نقد کلامی تراث دینی
نویسنده نوشتار «تحلیل دیدگاه محمد عابد الجابری در نقد کلامی تراث دینی» در ابتدای مقاله خود آورده است: به نظر جابری، عامل عقبماندگی جوامع اسلامی در قیاس با جوامع غربی، نگاه ناعقلانی به جهان است؛ بنابراین تحقق پیشرفت در اندیشۀ عربی ـ اسلامی نیازمند طرحی عقلانی در تمام مسائل فکری است. ویژگی اساسی چنین عقلانیتی، نقد است که با نقد تراث و ابزارهای فکری حاکم بر فرهنگ عربی، یعنی عقل آغاز میشود. اما تعریف جابری از عقل، مبتنی بر نگرش پوزیتیویستی بوده که معرفت غیبی در این حوزه راه ندارد و از مفهوم عقل نهفته در میراث اسلامی غافل بوده است. وی عقل عربی را همان فیزیک متن عربی میپندارد و عقبماندگی تمدن در فرهنگ عربی را در ارتباط زبان عربی معاصر با حوزۀ رایج در عصر جاهلی و ارتباط قرآن با آن حوزه میداند و تفاوت میان معرفتشناسی علوم عربی ـ اسلامی و علوم طبیعی و تجربی را که از نظر ماهیت موضوع و روش، دو حوزۀ معرفتی مختلفند، نادیده گرفته است. جابری هنگام نقد ساختاری، نظام عقلی را به سه نظام بیان، برهان و عرفان دستهبندی نموده و عقل را به سه پاره تقسیم کرده است؛ در حالی که عرصههای فقه، کلام، تصوف و فلسفه تجلیات مختلف این عقل بوده و جابری از ساختار واحد و ارگانیک این عقل غفلت ورزیده است.