روایتی از انس شهید زین‌الدین با قرآن در میدان مبارزه
کد خبر: 3857770
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۲

روایتی از انس شهید زین‌الدین با قرآن در میدان مبارزه

گروه فعالیت‌های قرآنی ــ نویسنده کتاب «تنها زیر باران» گفت: شهید زین‌الدین از 5 سالگی به روخوانی قرآن تسلط داشت و همواره در سخنرانی‌هایش سعی داشت تا نیروها را نسبت به هر اتفاق یا حادثه‌ای با آیات قرآن اقناع کند و در واقع با قرآن در قلب نیروها نفوذ می‌کرد.

انس با قرآن در میدان مبارزه؛ روایتی از انس شهید زین‌الدین با قرآنبه گزارش ایکنا از قم، مهدی قربانی، نویسنده کتاب «تنها زیر باران» است که کتابش در 18 مهرماه سال 97 در روز تولد شهید مهدی زین‌الدین رونمایی شده است؛ کتابش 312 صفحه دارد و سیر تاریخی تولد تا شهادت این شهید را از زبان راویان، هم‌رزمان، خانواده و همسر شهید بیان می‌کند؛ به مناسبت سالروز شهادت شهید مهدی زین‌الدین به سراغ او رفتیم تا با زوایای شخصیت قرآنی شهید بیشتر آشنا شویم.
قربانی به ایکنا گفت: در این کتاب روایت‌هایی از زندگی شهید زین‌الدین بیان شده و سعی شده به تمام برهه‌های حیات شهید پرداخته شود هر چند ادعای جامعیت نداریم؛ اما تلاش بنده بر این بود روایت‌های شنیده نشده یا خوانده‌نشده را ذکر کنم که به توصیف کلی شخصیت شهید نپردازد بلکه واقعه‌ یا رخدادی در آن باشد.
نویسنده کتاب تنها زیر باران ادامه داد: مادر شهید زین‌الدین در خصوص کودکی خودش می‌گوید که مادر ما همیشه با قرآن مأنوس بود و من هر چه دارم از انس مادرم با قرآن است؛ مادر شهید زین‌الدین با تأسی از مادرش 40 سال است که در منزلش جلسه روخوانی و تفسیر قرآن بر پا می کند و خواهر شهید می‌گوید ما در دوران کودکی برخی روزها با صدای قرآن خانم‌هایی که برای جلسه قرآن به منزل ما آمده بودند بیدار می‌شدیم.
فراگیری قرآن در سن 5 سالگی 
قربانی معتقد است وقتی در یک خانواده‌ای قرآن به این شکل رواج داشته باشد، قطعاً فرزندانی مانند شهید زین‌الدین رشد می‌یابند که به گفته مادرش آقا مهدی توانسته در سن 5 سالگی قرآن خواندن را بدون معلم فرابگیرد.
وی در ادامه پس از ذکر این مسئله که مادر شهید با وجود شرایط جسمانی نامساعد هنوز هم جلسات قرآنشان را ترک نکرده‌اند، افزود: خواهر شهید در مصاحبه‌ای به بنده گفت که صبح‌ها بعد از نماز صدای قرآن خواندن آقا مهدی از اتاقش می‌آمد؛ هم‌چنین از زبان هم‌رزمان شهید هم ذکرشده که قرائت قرآن از برنامه‌های همیشگی ایشان بود و همیشه در کلامش از آیات قرآن بهره می‌جست.
نویسنده کتاب تنها زیر باران از زبان هم‌رزم شهید تصریح کرد: وی ئقل کرده که در مقری در عقبه لشکر و مستقر در اتاق مخابرات بودیم و آن زمان شهید زین‌الدین فرمانده لشکر 17 بودند و برای سرکشی همراه با شهید رضا حسن‌پور نزد ما آمدند، موقع نماز شد و آقا مهدی به نماز ایستاد و شهید حسن‌پور هم پشت سر ایشان، بعد از نماز شهید زین‌الدین آیه‌ای از قرآن را خواند و شروع کرد به معنی و تفسیر آن؛ به‌قدری مسلط بود که مجذوب تفسیر ایشان شدیم و بیشتر از آن تعجب کردیم که در چنین شرایط و مشغله کاری زیاد و اداره کردن یک لشکر چند هزارنفری و محدودیت‌های جبهه جنگ بازهم قرآن خواندن را فراموش نکردند و این نشان‌دهنده علاقه‌مندی و انس آقا مهدی با قرآن بود.
کاربردی بودن آیات قرآن در کلام شهید زین الدین
قربانی با اشاره به سخنرانی‌های شهید زین‌الدین گفت: شهید در سخنرانی‌هایش سعی داشت تا نیروها را نسبت به هر اتفاق یا حادثه‌ای با آیات قرآن اقناع کند و در واقع با قرآن در قلب نیروها نفوذ می‌کرد، به عنوان مثال در عملیات رمضان که عقب‌نشینی می‌کنند با آیات قرآن نیروها را به صبر و استواری در راه حق دعوت کرده و بر اساس آیه 142 آل‌عمران این را یک امتحان و آزمایش الهی عنوان می‌کند.
وی با اشاره به تربیت قرآنی شهید زین‌الدین، ادامه داد: مادر شهید می‌گوید دوست داشتم فرزندانم طوری تربیت شوند که خداوند و اهل‌ بیت(ع) از من راضی باشند، به همین دلیل در همان دوران بارداری مراقبه داشتم که هر سخنی نگویم، هر لقمه‌ای نخورم و گناه نکنم، جلو چشم نامحرم نباشم و در ایام بارداری با قرآن مأنوس بودم و رفیق من در این دوران خدا بود.
نویسنده کتاب تنها زیر باران بیان کرد: خانواده شهید زین‌الدین در تهران زندگی می‌کردند اما به خاطر وضعیت فرهنگی تهران به خرم‌آباد مهاجرت می‌کنند تا فرزندانشان در شرایط محیطی بهتری رشد یابند، بنابراین دوران کودکی‌ شهید در خرم‌آباد می‌گذرد از آنجا که شهید آیت‌الله مدنی هم بعد از مدتی به این شهر تبعید می‌شود حلقه آشنایی آقا مهدی و آقای مدنی شکل می‌گیرد و پای منبر و صحبت‌های ایشان می‌نشیند.
انصراف از  بورسیه رشته پزشکی دانشگاه فرانسه 
قربانی از پدر و مادر انقلابی شهید مهدی زین‌الدین گفت: پدرش کتاب‌فروش بوده و در سنگر کتاب‌فروشی علیه رژیم طاغوت مبارزاتی داشت که به دلیل همین فعالیت‌ها از خرم‌آباد به سقز تبعید شد و سپس سال 57 با خانواده به قم می‌آیند؛ در قسمتی از خاطرات کتاب آمده پدر و مادر شهید ایام کنکور آقا مهدی و خواهر بزرگ‌ترش از خرم‌آباد به تهران می‌آیند تا در کلاس‌های کنکور شرکت کنند؛ خواهر شهید در این نقل می‌کند که من رشته بهداشت دهان و دندان دانشگاه ملی تهران قبول شدم و برادرم مهدی هم با رتبه 4، پزشکی دانشگاه پهلوی شیراز قبول شد؛ مهدی به دلیل اینکه پدرم تبعید شده بود و می‌خواست سنگر مبارزه علیه رژیم طاغوت در کتاب‌فروشی حفظ شود از دانشگاه انصراف داد و من هم به دلیل اینکه باید بی‌حجاب سر کلاس می‌رفتم انصراف دادم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه این وقایع نشان‌دهنده تربیت قرآنی و الهی این فرزندان است، ابراز کرد: شهید زین‌الدین حتی از چند دانشگاه فرانسه بورسیه داشت و پدرش در خاطراتش گفته که مهدی حتی زبان انگلیسی را فراگرفته بود و یادگیری زبان فرانسه را شروع کرده تا به فرانسه برود که شنید یکی از دوستانش از فرانسه به ایران آمده؛ به دیدن او رفت و در آن دیدار دوستش گفته بود من نزد امام در فرانسه رفتم تا کسب تکلیف کنم، امام گفتند بهتر است به ایران برگردید آنجا به شماها بیشتر نیاز دارند؛ لذا مهدی هم حجت بر او تمام شد و از پذیرش دانشگاه فرانسه انصراف داد، بهترین تصمیم را گرفت و تا پایان جان به دین و اسلام خدمت کرد.
انتهای پیام
captcha