به گزارش ایکنا؛ هشتادمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشهای فلسفی کلامی» به صاحبامتیازی دانشگاه قم و مدیرمسئولی محمد ذبیحی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اصل دلیل کافی و ضرورتانگاری؛ گزارش و بررسی دو رویکرد معاصر»، «خداباوری و یافتههای علومشناختی دین: سازگاری یا ناسازگاری»، «ابنسینا و منطق فهم دین»، «استدلال پرسش باز مور در فلسفه اخلاق مور و چالش پارادوکس تحلیل در آن»، «نجات قاعده ملازمه»، «بازخوانی نظریۀ «تروّح جسم انسان» از دیدگاه ملاصدرا به مثابه راه حلّی برای مسائل مربوط به آخرت»، «قوای نظری و عملی و نقش آنها در حق و تکلیف انسان»، «دلالتشناسی ضمایر اشارهای مرکّب».
ابنسینا و منطق فهم دین
در چکیده مقاله «ابنسینا و منطق فهم دین» میخوانیم: «منطق فهم دین، قواعد روشمندی است که رعایت آن قواعد، ذهن مفسّر دینی، از خطا در فهم مصون شود. ضرورت چنین منطقی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. ابن سینا یکی از صاحب نظران در این خصوص است. مسئله این مطالعه «ابن سینا و منطق فهم دین» است. این مطالعه بنیادی، تاریخی، تحلیلی و مسئلهمحور است به روش کتابخانهای از منابع معتبر است. یافتههای این مطالعه، عدم همخوانی دریافتهای علمی فلسفی ابن سینا با متون دینی است که سبب شده تا او ناهماهنگی بین گزارههای عقلانی و گزارههای وحیانی را تشخیص دهد. پیامبر، انسانِ منحصربه فرد در حدس، خیال و عقل بوده است و بخش زیادی از دریافتهای او از حقایق، با سطح فهم عمومی هماهنگ نبوده است. ارائه عریان یافتهها هم، نه ممکن و نه مفید بوده است و از همینرو، او آن را به زبان رمز، تشبیه و تمثیل در اختیار مردم قرار داد تا با حداقلی از سعادت عقلانی و انسانی آشنا شوند. به نظر اینسینا فهم حقیقت معنای متون تنها با وجودشناسی ممکن است. وجودشناسی، مفسّر را قادر میسازد تا با مؤلف متن و مقصود مؤلف از متن آشنا شود و بتواند متن را رمزگشایی کند. او خود چنین کرده و همین سبب نقدهای جدّی به او شده است.»
نقش قوای نظری و عملی در حق و تکلیف انسان
در طلیعه مقاله «قوای نظری و عملی و نقش آنها در حق و تکلیف انسان» آمده است: «یکی از حلقات اندیشهای علوم انسانی ساحت انسانشناساسانۀ آن است. در ترسیم نظام هنجاری و فلسفه ارزش نیز یافتههای انسانشناسانۀ فلسفی، کلامی و تجربی بسیار تعیینکنندهاند. در این مقاله که به بخشی از این برنامۀ پژوهشی میپردازد، پرسش اصلی این است که قوای نظری و عملی نفس ناطقه، چه نقش و تأثیری در شکلگیری نظام تشریعی حقها و تکلیفهای انسانی دارند؟ پاسخ به این پرسش، هدف این نوشتار است که از سویی به پژوهشهای فلسفی۔کلامی و از جانب دیگر به فلسفۀ ارزش و به ویژه ارزشهای اخلاقی و حقوقی پیوند خورده است. این بررسی ناگزیر به شیوه تحلیلی و تطبیقی به انجام خواهد رسید و با توجه به دامنۀ گستردۀ این پرسش، لاجرم قلمرو آن به آرای سه صاحبنظر برجسته ؛ یعنی خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلّی و ملاصدرا محدود میشود. ترتیب منطقی اقتضاء میکند که پس از طرح مسئله، نخست مبادی تصوری و تصدیقی آن تبیین شود و سپس چرایی و چگونگی ابتنای هریک از حق و تکلیف بر قوای نظری و عملی نفس انسانی جداگانه شرح داده شود. حاصل این مطالعه ثابت میکند که بدون وجود قوای نظری و عملی در نفس انسانی نظام تشریعی حق و تکلیف مصداق ندارد و قابل توجیه نیست.»
انتهای پیام