به کارگیری محصول مطالعات علوم انسانی اسلامی، زمینه توسعه کاوش‌‌های نظری است
کد خبر: 3859288
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۸
مسعود درخشان:

به کارگیری محصول مطالعات علوم انسانی اسلامی، زمینه توسعه کاوش‌‌های نظری است

گروه اندیشه ــ استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: هرگاه یافته‌‌های نظری که حاصل مطالعات علوم انسانی اسلامی است، در طراحی و توسعه الگوی تدبیر برای مدیریت نظام اسلامی به کار گرفته شود، نه تنها مایه حیات و شکوفای این الگوی تدبیر است، بلکه تجزیه و تحلیل ثمرات آن می‌‌تواند زمینه مناسبی را برای رشد کاوش‌‌های نظری و جهت‌‌گیری این کاوش‌‌های نظری در توسعه علوم انسانی اسلامی فراهم کند.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مراسم افتتاحیه پنجمین کنگره بین‌‌المللی علوم انسانی اسلامی، امروز سوم آذرماه با حضور جمعی از اندیشمندان در مرکز همایش‌‌های بین‌‌المللی صدا و سیما برگزار شد.
 
مسعود درخشان، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در این مراسم بیان کرد: هرچند که از دیدگاه بنده کاوش‌‌های نظری در حوزه علوم انسانی ضروری است، اما به شرطی ثمربخش است که معطوف به اقامه نظام اسلامی، استحکام این نظام و توسعه همه‌جانبه آن باشد. هرگاه یافته‌‌های نظری که حاصل مطالعات علوم انسانی اسلامی است، در طراحی و توسعه الگوی تدبیر برای مدیریت نظام اسلامی به کار گرفته شود، نه تنها مایه حیات و شکوفای این الگوی تدبیر است، بلکه تجزیه و تحلیل ثمرات آن می‌‌تواند زمینه مناسبی را برای رشد کاوش‌‌های نظری و جهت‌‌گیری این کاوش‌‌های نظری در توسعه علوم انسانی اسلامی فراهم کند.
 
تنظیم امور اقتصادی مسلمین
وی تصریح کرد: بنابراین، مطالعه در فلسفه علوم انسانی اسلامی و کوشش در طراحی و اجرای الگوی تدبیر برای نظام اسلامی لازم و ملزوم هستند و رشد هر یک از این دو، بدون ملاحظه ارتباط آنها، به بیراهه رفتن و دور شدن از هدف است که هدف چیزی نیست جز اقامه نظام اسلامی و پایداری و مقاوم‌‌سازی آن. از این رو در سال‌‌های نخستین انقلاب اسلامی، چه در زمانی که در قم بحث‌‌هایی داشتم و چه در زمانی که در راه‌‌اندازی دانشگاه امام صادق(ع) بودم، به جنبه الگوسازی برای نظام تدبیر، بیش از دقت‌‌های نظری در فلسفه علوم انسانی اسلامی توجه داشتم، زیرا به نظام‌‌سازی و الگوی تدبیر توجه کافی نمی‌‌شد و به جای واژه اقتصاد اسلامی از نظام تدبیر در تنظیم امور اقتصادی مسلمین استفاده می‌‌کردم و معتقدم بودم که نباید صرفاً به کاوش‌‌های ذهنی و مطالعات فلسفی بسنده کرد.
 
سعی و خطا در ساخت الگوی تدبیر و آموختن از خطاهای قبل برای آینده، ابزار مناسبی است و لذا نقد نظام‌‌های غیراسلامی، به ویژه لیبرال را در همه وجود اقتصادی و ... در اولویت می‌‌دانستم تا بتوان امکان لغزش اندیشمندان مسلمان را در ساختن الگوی تدبیر مسلمین به حداقل رساند و خطر سقوط آنان به دام لیبرالیزم را کاهش داد
درخشان در ادامه افزود: سعی من بر این بود که الگوی آن نظام تدبیری که از مقولات کارشناسی طراحی می‌‌شود، بر مبنای ارزش‌‌های اسلامی باشد که ماهیتاً از مقولات فقهی است. لذا در دو حوزه کارشناسی و فقاهت، وظیفه دانشگاهیان را کشف نظام کارشناسی اسلام می‌‌دانستم که به آن علوم انسانی اسلامی می‌‌گوییم. با این وجود، کشف نظام کارشناسی را جدا از ساخت الگوی تدبیر در مدیریت نظام اسلامی نمی‌‌دانم. سعی و خطا در ساخت الگوی تدبیر و آموختن از خطاهای قبل برای آینده، ابزار مناسبی است و لذا نقد نظام‌‌های غیراسلامی، به ویژه لیبرال را در همه وجود اقتصادی و ... در اولویت می‌‌دانستم تا بتوان امکان لغزش اندیشمندان مسلمان را در ساختن الگوی تدبیر مسلمین به حداقل رساند و خطر سقوط آنان به دام لیبرالیزم را کاهش داد.
 
ناکافی بودن نقد در چارچوب
وی تصریح کرد: نقد در چارچوب، برای تحقق هدف فوق‌الذکر کفایت نمی‌‌کرد. بلکه نقد چارچوب الگوهای لیبرال ضروری بود. برای نمونه تنظیم امور اقتصادی مسلمین، در وجه سیاست پولی، نیازمند بانکداری اسلامی است. اما نقد در چارپوب این است که عملکرد بانک‌‌های لیبرالی را نقد کنیم و آن‌‌ها را با موازین اسلامی هماهنگ کنیم. اما نقد چارچوب به معنای نقد چارچوب حاکم بر آن نظام است که چیزی جز تکاثر ثروتِ ثروت‌‌مندان به واسطه تجمع پس‌انداز طبقه فقیر و اعطای اعتبارات سنگین به صاحبان تمکن نیست. زیرا لازمه بقای بانک‌‌ها سود حاصل از اعتبارات است که تضمین آن به جز از طریق حصول اعتماد از ثروت وام‌گیرندگان ممکن نیست.
 
درخشان در ادامه افزود: لذا این سوال را باید مطرح کرد که آیا نظام بانکداری اسلامی در الگوی تدبیر امور اقتصادی مسلمین، با وجود یک بانک دولتی، سازگاری بهتری ندارد؟ آیا این کار شرط لازم برای جلوگیری از تکاثر غیرعقلانی ثروت حاصل از عملیات بانکداری نیست؟ آیا بهتر نیست بساط این بانک‌‌های رنگارنگ خصوصی که نقشی جز خلق پول و تعمیق شکاف طبقات و ایجاد تورم در نظام اسلامی ندارند، برچیده شود؟ آیا تحقق این امر با عدالتی که باید حاکم بر هر الگوی اسلامی باشد، سازگاری بهتری ندارد؟ اینها سوالات جدی است که چارچوب‌‌ها را باید در نگرش نوین با مطالعات اسلامی انسانی انجام داد.
 
خطوط اقتصادی بیانیه گام دوم
وی تصریح کرد: در سال‌‌های اخیر، تحول خوبی در فرایند تاملات فوق حاصل شده و این تحول، همان فرمایشات مقام معظم رهبری است که نخست در منظومه شعارهای سال و سپس در قالب اقتصاد مقاومتی و بیانیه گام دوم بیان کردند. در بیانیه گام دوم، خطوطی که می‌‌تواند در تدوین و اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و جهت‌‌دهی به مطالعات علوم انسانی اسلامی به کار گرفته شود، به صورت دقیق ترسیم شد که عبارت از رویه انقلابی، تفکر انقلابی و عملکرد جهادی است. اینها نیز همگی بر محور اصل تقابل دوگانه اسلام و استکبار و اصل عدالت است. لذا با رهنمودهای ایشان، نقشه راه برای مطالعات نظری و کاربردی در علوم انسانی اسلامی روشن شده و اکنون محققان این حوزه با سوالات بسیاری در حوزه‌‌های نظر و عمل رو‌‌به‌‌رو هستند و برخی از این سوالات عبارت از این هستند که روحیه انقلابی و عملکرد جهادی را در کدام یک از الگوهای علوم انسانی اسلامی می‌‌توان شکل داد؟ ویژگی‌‌های این الگو کدام است؟ تحقق منظومه شعارهای سالیانه در چارچوب کدام الگوی علوم انسانی امکان دارد؟
 
این استاد دانشگاه بیان کرد: همچنین از دیگر سوالات اینکه تسلیم‌ناپذیری اسلام در تقابل با استکبار، ریشه در کدام رویکرد در علوم انسانی دارد؟ آیا اقتصاد مقاومتی، پرتوی از اصل دوگانه تقابل اسلام و استکبار نیست؟ آیا الگوی پیشرفتی که مظهر تقابل اسلام و استکبار نباشد، می‌‌تواند اسلامی باشد؟ اینها همه مسائلی است که با دقت در فرمایشات رهبری در مسیر تحقیقات علوم انسانی ترسیم می‌‌شود.
 
باید بتوان پرده زیبایی به نام نظریات علمی را که نظام سلطه بر چهره بسیاری از نظریات استکباری خود زده است، کنار زد و واقعیات دین‌‌ستیز این نظریات علوم انسانی سکولار را آشکار کرد
درخشان تصریح کرد: همچنین برخی از سوالات که به لحاظ کاربردی پیش روی محققان است نیز از این قبیل هستند: کدام الگو در علوم انسانی است که برجام و برجام‌‌ها و برجامی‌‌ها را تولید می‌‌کند؟ کدام الگو است که شهادت و بسیج و سپاه و پاسداران را پرورش می‌‌دهد؟ کدام جهان‌بینی و رویکرد در علوم انسانی لیبرال است که کارشناس مسلمانی را تولید می‌‌کند که آیه مباره نفی سبیل را می‌‌بیند، اما به دنبال استراتژی برد ـ برد با استکبار جهانی است؟ کدام جهان‌‌بینی در علوم انسانی لیبرال است که اقتصاددانان مسلمانی پرورش می‌‌دهد که این آیه را می‌‌بینند، اما دستورالعمل‌‌های صندوق پول را در تنظیم امور اقتصادی مسلمین می‌‌پذیرند که راه حل افزایش قیمت انرژی را در شوک‌‌تراپی می‌‌یابند؟ چه بسا برجامیان باشند که بر این عقیده هستند که طرف‌‌های مذاکره یا نهادهایی مانند بانک جهانی که از تأثیرگذارترین نهادها هستند، اساساً مصادیقی از استکبار جهانی نیستند و لذا نه مشمول آیه نفی سبیل هستند و نه تحت شمول تقابل اسلام و استکبار قرار می‌‌گیرند، لذا اهمیت مطالعات علوم انسانی اسلامی بیشتر می‌‌شود.
 
وی در انتهای سخنان خود بیان کرد: باید بتوان پرده زیبایی به نام نظریات علمی را که نظام سلطه بر چهره بسیاری از نظریات استکباری خود زده است، کنار زد و واقعیات دین‌‌ستیز این نظریات علوم انسانی سکولار را آشکار کرد و باید بتوان پارچه مخملی که رهبران استکبار روی دستان خود انداخته‌‌اند و به اسم همکاری جلو می‌‌آورند را نیز کنار زد‍. همچنین باید نقاب فریبنده رویکرد علمی را که صاحب‌‌نظران صاحب‌‌نفوذ، اما جیره‌‌خوار نظام سلطه بر اندیشه‌‌های استعماری خویش زده‌‌‌‌اند، برداشت و چهره واقعی این دستگاه در علوم انسانی لیبرال را به جهان اسلام نشان داد و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چنان طراحی شود که اصل تقابل دوگانه اسلام و استکبار در همه راهبردهای اقتصادی و سیاست و فرهنگ آن متجلی بشود و این همه بر محور آینده‌‌پژوهی استوار است که یکی از ارکان مقاوم‌‌سازی نظام اسلامی است. تحقق این هدف، کوشش‌‌های بسیار زیادی توسط جامعه استادان و صاحب‌‌نظران علوم انسانی می‌‌طلبد.
انتهای پیام
captcha