به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ نشست «مطالعات قرآنی در ترکیه و آلمان» امروز، 11 آذرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
قاسم درزی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه اعجاز دانشگاه شهید بهشتی در این نشست به ارائه توضیحاتی در زمینه وضعیت مطالعات قرآنی در کشور آلمان پرداخت و اظهار کرد: آنچه الآن در آلمان رخ میدهد، میتواند دو جنبه داشته باشد؛ یکی مربوط میشود به غیرآلمانیهایی که در مؤسساتی مشغول هستند و مؤسساتی را تأسیس کردهاند؛ مانند مرکز اسلامی اسلامی هامبورگ که مورد نظر من نیست. بلکه به سراغ اصلیترین دانشگاههای آلمان رفتم که میتوانستند به نحوی به مباحث قرآنی ارتباط پیدا کنند.
وی تصریح کرد: قسمت دوم این است که باید ببینیم از چه مدلی برای ورود به مباحث مطالعات قرآنی در آلمان استفاده میشود که سه مدل را میتوانم اشاره کنم؛ مطالعات اسلامی، الهیات اسلامی و پروژههای دیگری که پیگیری میشوند، عموماً زیرمجموعه مطالعات یا الهیات اسلامی هستند، اما میتوانند مستقل از هم باشند؛، مانند پروژه کورپوس که مستقل است.
درزی در ادامه افزود: یک تقسیمبندی مهم در مؤسسات آلمان وجود دارد و آن هم اینکه، مطالعات اسلامی در مقابل الهیات اسلامی قرار دارد. مطالعات اسلامی حوزهای است که متقدمتر از الهیات اسلامی به شمار میرود و شاخصه اصلی مطالعات اسلامی در آلمان این است که رویکرد سکولار به مباحث قرآنی دارد و مطالعات میانرشتهای در این بخش پررنگ است. همچنین به دلیل رویکرد سکولاری که در این بخش وجود دارد، این اقتضا به وجود آمده که این مؤسسات، به این صورت کار کنند.
وی بیان کرد: اما در مقابل، مؤسسات الهیات اسلامی وجود دارند که تأسیس آنها به بعد از سال 2000 برمیگردد و زمانی که حضور سلفیها پررنگ شده است. دولت آلمان نیز به دلایلی از این جریان حمایت کرد و مراکزی در آلمان تأسیس شد که مخاطب اصلی آنها نیز مسلمانان بودند و غرض از تشکیل این مؤسسات این بود که افراد، به جای گرایش به رویکردهای سلفی اسلام، رویکردهای آکادمیک و رویکردهایی را دنبال کنند که جهتگیریهای سلفی ندارند و در این زمینه پرورش پیدا کنند و این مسئله عامل مهمی بود که موجب شد دولت آلمان نیز از آن حمایت کند که این مراکز توسعه یابند.
درزی در ادامه افزود: اگر بخواهید مطالعات قرآنی را در آلمان بیابید، باید ذیل یکی از این دو گرایش از آن سراغ بگیرید؛ یا مطالعات اسلامی و یا الهیات اسلامی. همچنین ممکن است که ذیل هر یک از این دو دپارتمانی تحت عنوان مطالعات قرآنی قابل رویت باشد. نکته مهم دیگر نیز نظام حاکمیت آلمان است که سکولار است و نه لائیک و از این نظر، این پیشبینی رخ داده که بودجههایی برای این مسائل صرف شود، بر خلاف فرانسه که تشکیل این مؤسسات به لحاظ قانونی مشکل دارد، این مشکل در آلمان وجود ندارد و دولت خود را موظف میداند که دسترسی افراد را برای آموزش دینی تسهیل کند و به همین جهت از کرسیهای الهایت در آلمان حمایت به عمل میآید. همچنین در برخی از دانشگاههای آلمان نیز هم مطالعات اسلامی و هم الهیات اسلامی را داریم.
وی با اشاره به وضعیت دانشگاه مونستر بیان کرد: در این دانشگاه، عنوان انستیتو مطالعات عربی و اسلامشناسی را دارند که سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری را دارد و در کارشناسی، رشتهای به نام اسلامشناسی و مطالعات عربی ارائه میشود. همچنین دانشجویان میتوانند به صورت همزمان در دو رشته پیش بروند که این مسئله در مؤسسات مطالعات اسلامی پررنگتر است. در مؤسسات الهیاتی اینطور نیست.
درزی در ادامه افزود: در مقطع ارشد نیز اسلامشناسی جود دارد که گرایشهای مختلفی دارد. در مقطع دکتری نیز دانشجویان میتوانند متناسب با موضوع تخصصی که مورد نظر آنها است، یکی از پروفسورهای گروه اسلامشناسی یا مطالعات عربی را انتخاب کنند. مرکز الهیات اسلامی این دانشگاه نیز در سال 2002 تشکیل شده و اولین مرکزی است که کرسی الهیات اسلامی را در خودش دارد. همچنین از سال 2011 به صورت رسمی شروع به کار کرده است و دانشجویان آن فلسفه، عرفان، سیره، تاریخ و فقه را مطالعه میکنند. برای این کرسی نیز دو شاخه اصلی وجود دارد؛ یکی تربیت معلم برای درس دینی و شاخه دوم نیز مباحث آکادمیک. همچنین اصلیترین انگیزهای که در مرکز الهیات اسلامی مونستر وجود دارد، تربیت معلم درس دینی است.
انتهای پیام