هزارتو ساخته امیرحسین ترابی و از آن دست آثاری است که کمتر در سینمای ایران تولید میشود، زیرا بر شکل هنری این اثر هم تأکید شده است. این فیلم سینمایی که اولین اثر بلند کارگردانش است، توانسته علاوه بر نظر منتقدان، مورد استقبال مخاطبان نیز واقع شود. در همین راستا خبرگزاری ایکنا گفتوگویی با امیرحسین ترابی انجام داده که مشروح آن را در زیر میخوانید.
ایکنا ــ ایده فیلم سینمایی هزاتو چگونه شکل گرفت؟
ایده اصلی این فیلم سینمایی برگرفته از واقعیت است. طرح این موضوع از سوی من و طلا معتضدی پرورش یافت تا در نهایت به فیلمنامه ختم شد. از طرح ایده تا نگارش فیلمنامه یک سالونیم زمان صرف شد. این فیلمنامه «لابیرنت» نام داشت، حتی با همین نام برای حضور در جشنواره فیلم فجر فرم درخواست حضور را پر کرد، اما وزارت ارشاد با نام این فیلم مخالفت کرد و پس از آن عنوان «هزارتو» را برایش انتخاب کردیم.
این اثر با عنوان لابیرنت پروانه ساخت گرفته بود و علاوه بر جشنواره در فستیوالهای خارجی نیز با همین نام مطرح شده بود، اما در زمان نزدیک به اکران اعلام کردند که این نام باید تغییر کند. این اتفاق کار ما را چندبرابر کرد، زیرا با یک اثر جدید روبهرو بودیم که اهالی سینما و مخاطبان حرفهای تصوری از آن در ذهن نداشتند.
ایکنا ــ این روزها فقط آثار طنز در سینمای ایران با فروش خوب روبهرو میشوند، اما هزارتو توانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند. فکر میکنید دلیل این امر چیست؟
تخصص اصلی من تبلیغات است و سالهاست در تلویزیون تیزرسازی میکنم، اما همانگونه که گفتم تغییر نام فیلم در آستانه اکران ما را با کار جدیدی روبهرو کرد، چون تمام کسانی که اثر را از تولید دنبال میکردند از این تغییر عنوان بیاطلاع بودند، ولی مطمئن بودم این فیلم با تماشاگر ارتباط برقرار میکند. فروش خوب این فیلم در شرایطی است که با توجه به حوادث اخیر، سینماها تقریباً یک هفته تعطیل بودند. در سه هفته اول اکران هزارتو در اول جدول فروش قرار داشت و در ادامه نیز با آمدن «مطرب» فقط این اثر توانست از هزارتو پیشی گیرد.
ایکنا ــ تیمی که کارگردان برای ساخت فیلمش در نظر میگیرد یکی از عواملی است که میتواند موفقیت یک اثر را تضمین کند. این اتفاق در هزارتو رخ داده است. آیا تمامی نقشهایی را که انتخاب کردید انتخاب اولتان بوده است؟
خوشبختانه اکثر هنرمندان انتخاب اول من بودند. درباره شهاب حسینی باید بگویم که از ابتدا شخصیت اصلی فیلم را بر پایه رفتارهای شهاب حسینی نوشتم. ساره بیات و پژمان جمشیدی هم انتخابهای اولم بودند. فقط غزاله نظر انتخاب اولم نبود چون لازم بود بازیگر چهره شناختهشدهای نداشته باشد. برای این نقش به سراغ بازیگران تئاتر رفتیم و از افراد مختلفی تست گرفتیم تا در نهایت به سه انتخاب رسیدیم. این سه نفر در دورخوانیها حضور داشتند، اما به این نتیجه رسیدیم که غزاله نظر بهترین گزینه است.
شاید این سؤال پیش آید که چگونه شهاب حسینی حاضر به بازی در این فیلم شد. سالهاست با شهاب حسینی سابقه دوستی دارم و کیفیت فیلمنامه شهاب حسینی را اقناع کرد در این کار حضور داشته باشد. درباره ساره بیات هم این نقد را میشنوم که او نقشهای مشابه آن شخصیتی را که در هزارتو بازی میکند بارها ایفا کرده، اما از نظر من این شباهت وجود نداشت. پس آنچه برایم اهمیت داشت کیفیت بازی این هنرمند بود. البته هر بازیگری گوشهای از تجربه شخصی خود را در آثار بعدیش هم نشان میدهد. برای همین آن را نباید به معنای تکرار نقش دانست.
پژمان جمشیدی هم از نظر من بیشتر بازیگر خوبی است تا فوتبالیست! این بازیگر هر آنچه را کارگردان انتظار دارد به بهترین شکل ممکن نشان میدهد. پژمان جمشیدی دیر به سینما آمد، اما خیلی زود جایگاه خود را پیدا کرد، حتی با نهایت احترامی که برای بازیگران قدیمی قائلم، او از بسیاری از آنها درستتر و پرانرژیتر نقشش را ایفا میکند. البته چون پیشزمینه طنز از جمشیدی در اذهان مخاطبان وجود داشت کمی کار ما سخت شد، چون این اثر کاملاً جدی است، اما خوشبختانه جمشیدی توانست به خوبی از عهده نقشش برآید.ایکنا ــ در هزارتو شخصیتها سیاه و سفید نیستند. برای همین پیرنگ خاکستری در همه کاراکترها وجود دارد. درباره این موضوع توضیح دهید. من در هزار تو تمام تلاشم این بوده که تصویری واقعی از آدمها ارائه دهم، چون در انسانها حالات گوناگون وجود دارد. برای همین نگاهی واقعی به آدمها داریم و باید شکل خاکستری در آن هویدا باشد. ایکنا – مناسک مذهبی در هزارتو اغراق نشده است. چگونه به این نگرش رسیدید؟همه ما در جامعهای پرورش یافتهایم که باورهای مذهبی در آن جایگاه ویژهای دارد. همچنین در مواقع حساس همیشه متوسل به خدا و ائمه میشویم. فیلم من نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس در سکانسهای خاصی سعی کردیم به این امر توجه کنیم.
برخی نقدها درباره این اثر جالب است. مثلاً چرا صحنه نماز خواندن را در خانهای نشان میدهیم که ظاهر مذهبی ندارد یا اینکه چرا فردی که ضعفهای اخلاقی دارد در هنگام خطر «یا حسین» میگوید. این انتقاد به نظرم درست نیست، چون همه ممکن است در شرایط حساس متوسل به کسانی شویم که در زندگی عادی به آنها تکیه نداریم. چنین برخوردهایی آسیبهای بسیار جدی به همراه دارد، آن هم اینکه فیلمسازان را از ترسیم شاخصههای دینی بازمیدارد، زیرا جامعه و منتقدان به آنها حمله میکنند.
ایکنا ــ نظرتان درباره فضای نقد در سینمای کشورمان چیست؟ آیا آنچه امروز در برنامههای تلویزیون شاهدش هستیم نقد است؟
نقد با هجمه فرق دارد. نقد زمانی درست است که بر پایه مسائل فنی شکل بگیرد. برای مثال از کارگردانی، فیلمنامه و... ایراد گرفته میشود، اما وقتی فقط بر پایه سلیقه شخصی اثر را نقد میکنیم، سلیقه با نقد یکی شده است.
ایکنا ــ پایانبندی فیلم بسیار آزاردهنده است. چرا فیلم را با این همه تلخی به پایان رساندید؟
اتفاقاً این تلخی بسیار آگاهانه بود، چون تأثیر آن با پایانهای شاد قابل مقایسه نیست. متأسفانه این تصور در برخی وجود دارد که میتوان هر کار خلافی انجام داد، اما در نهایت عاقبت به خیر شد، چون همه چیز در انتها درست خواهد شد. در این فیلم خواستم بگویم آنچه انجام میدهیم بازتابش در زندگی نمود خواهد یافت و رفتارمان تأثیر خود را در آینده نشان خواهد داد.
درباره پایانبندی فیلم باید نکتهای را متذکر شوم. مطمئنم بسیاری از نقدهایی که درباره فیلم بیان میشود برای پایانبندی فیلم است. پس اگر به دنبال رضایت مخاطب بودم، باید پایانی دیگر را برای هزار تو انتخاب میکردم، اما هدفم این بود که بیننده در پایان شوکه شود و همین امر او را کمی به خود آورد تا در زندگی شخصی به کاری که میکند بیشتر فکر کند.ایکنا ــ با توجه به فیلمهای ضعیفی که در جشنواره وجود داشت، فکر میکنید در جشنواره به این اثر ظلم شده است؟
هزارتو جزء اولین آثاری بود که فرم درخواست حضور در جشنواره را پر کرد، حتی زمزمههای که میشنیدیم حاکی از این امر بود که فیلم قرار است در بخش سودای سیمرغ به نمایش در آید، اما در دقیقه نود این اثر مجوز حضور در جشنواره را پیدا نکرد! البته من به سلیقه هیئت انتخاب احترام میگذارم، اما وقتی برخی آثار حاضر در جشنواره سال گذشته را مشاهده کردم. این سؤال برایم پیش آمد که معیار انتخاب هیئت داوران چه شاخصههایی است.
وقتی به من گفتند که هیئت انتخاب این اثر را پسندیده، اما فیلم انتخاب نشده، ترجیح دادم که دیگر اعتراض نکنم، زیرا بیثمر است، اما جایگاه هزارتو در گیشه در قیاس با فیلمهایی که در جشنواره حضور داشتند، اثباتکننده بسیاری از موضوعات است.
در اکرانهای مردمی هزارتو حضور داشتم. در هیچیک از نمایشها ندیدم تماشاگر حوصلهاش از فیلم سر برود و با گوشی خود مشغول شود، زیرا در بسیاری از فیلمها مخاطبان پس از 20 دقیقه سرگرم شدن با موبایل را به دیدن فیلم ترجیح میدهند.
ایکنا ــ این سبک فیلمسازی را دوست دارید یا مایلید سایر ژانرهای سینمایی را تجربه کنید؟
علاقه شخصی من سینمای اجتماعی و آثاری از جنس هزاتو است، اما معتقدم فیلمساز باید ژانرهای متفاوت سینما را تجربه کند. در همین راستا در آثار بعدیام با وجود اینکه فیلم موضوعی اجتماعی را روایت میکند، اما فضای فانتزی آن شکلی متفاوت به اثر داده است.
ایکنا ــ این روزها فیلمهای کمدی در فروش موفقترند و این مسئله باعث اعتراض بسیاری از فیلمسازان شده است. نظرتان در این باره چیست؟
مخاطبان سینما گوناگوناند. پس به مخاطب اجازه دهیم که آثار مورد علاقه خود را در سینما ببینند. به همین جهت «مطرب» هم برای تماشاگران نیاز است و هم کسانی که مایلاند آثاری همچون هزارتو را مشاهده کنند بتوانند که آن را در جدول اکران بیابند اما تنوع ژانر نباید بهانهای باشد تا ذائقه تماشاگر را تنزل دهیم، چون امروز آثاری که به اسم کمدی تولید میشوند به نظرم ویژگی این ژانر را ندارند.
ضعف این کمدی این است که روی شوخیهای کلامی تکیه دارند به ویژه شوخیهای جنسی که اصلاً برای خانوادهها مناسب نیست. سخیفسازی در سینمای کمدی در شرایطی در حال وقوع است که فیلمهای بسیار خوبی در این حوزه تولید شده است که میتواند الگوی ساخت فیلمسازان باشد، برای مثال «اجارهنشینها»، «مرد عوضی»، «مومیایی ۳» از جمله آثاریاند که پس از سالها دیدن آنها خالی از لطف نیست.
ایکنا ــ دستمزد بالای بازیگران یکی از موارد نقد بسیاری از اهالی سینما به ویژه کارگردانان است. نظرتان در این باره چیست؟
این اتفاق بد در سینما رایج شده، اما حرف من چیز دیگری است. فیلمسازان یا تهیهکنندگانی که این گونه عمل میکنند پولشان سالم نیست، چون منطقی نیست که در یک اتفاق فرهنگی شاهد پرداخت چنین دستمزدهای باشیم. وقتی چنین پولهایی در سینما خرج میشود، بدون اینکه سرمایهگذار برایش مهم باشد آن پول بازگردانده شود، این تصور به وجود میآید که آن سرمایه برای هدفی دیگر در سینما خرج میکند. با وجود اینکه بازیگران خوب سینمای ایران در این اثر حضور دارند، اما همه آنها پایینترین دستمزد را از من گرفتند. برای همین کاملاً از آنها بابت این همراهی ممنونم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام