به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی محمدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دبیر علمی این کرسی، امروز، 26 آذرماه، در کرسی ترویجی «نظریه اخلاق هنجاری اسلام بر اساس قرآن کریم» که در نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه برگزار شد به سه نظریه در بحث اخلاق پرداخت و گفت: اولین نظریه اخلاقی، غایتگرایی است؛ در این نظریه، فعلی که ما را به غایت یعنی قرب الهی برساند، فعل اخلاقی است.
وی با بیان اینکه وظیفهگرایی نظریه دوم است که در برابر غایتگرایی است، اظهار کرد: در این رویکرد درستی یا نادرستی عمل، به این مرتبط است که انجام وظیفه کردهایم یا خیر؟، اگر فعل ذاتاً خوب و من به وظیفهام عمل کرده باشم فعل اخلاقی است. سومین نظریه فضیلتمحوری است؛ یعنی وقتی کاری ما را به کمال نفسانی و زندگی سعادتمندانه برساند فضیلتمحور است.
فقر علمی در مطالعات اخلاقی
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین حسینیرامندی، ارائهدهنده این کرسی علمی، با بیان در مطالعات اخلاقی دچار فقر علمی هستیم، گفت: از مطالعات اخلاقی به ویژه در روششناسی استنباط احکام اخلاقی به صورت جامع برخوردار نیستیم. همچنین در نظامسازی و ساختار اخلاقی مانند مبانی و فلسفه اخلاق دچار فقر هستیم و غالباً آنچه منعکس شده ترجمههای دیگران است.
وی با بیان اینکه اخلاق هنجاری نزدیکترین رابطه را با دانش اخلاق دارد افزود: اخلاق هنجاری در منابع دینی گسترده و مورد اهتمام بوده است ولی این توجه در اندیشه اندیشمندان مسلمان به ندرت بروز و ظهور داشته است. نظریات اخلاقی، دفاعیه مکاتب اخلاقی از نظام اخلاقی خودشان است؛ اینکه چرا باید به اخلاق پایبند باشیم و چرا فلان کار خوب و یا بد است؟ برخی معتقدند که به این دلیل اخلاقی زندگی میکنیم که به غایات اخلاقی یعنی فلاح و فوز برسیم که ممکن است سعادت این جهانی و یا بهشت و سعادت اخروی باشد.
حسینیرامندی با بیان اینکه دومین نظریه انجام وظیفه در قبال امر الهی وجدان و یا قانون است، اظهار کرد: برخی مانند کانت معتقد است که هیچ چیزی جز انجام وظیفه براساس وجدان نمیتواند امری را اخلاقی کند. سومین نظریه در این زمینه آن است که فعل اخلاقی فعلی است که به مقتضای انسانیت انسان باشد که در برخی روایات هم اشاره به این نوع توصیه وجود دارد.
وی با ذکر اینکه در نظریات وظیفهگرا، یک نظریه مستقل با عنوان حقگروی هم وجود دارد، اظهار کرد: البته این نظریه عمدتاً مستقل تلقی نمیشود.
حسینیرامندی با اشاره به اینکه رویکرد غایتگرایانه با طبع انسان سازگارتر است، بیان کرد: در قرآن کریم انبوهی از آیات وجود دارند که صرفنظر از ویژگیهای زبانشناختی گزارههای قرآنی، اهتمامی به مقوله نتیجه و غایت و دستاورد رفتار اخلاقی دارند؛ مثلاً نماز بخوانیم و قیام لله و ایثار کنیم تا به بهشت برسیم. غالب آیات توصیهکننده به افعال اخلاقی، وعده و بشارت و یا انذار و تخویف دارد.
رجوع به مستندات غیرقرآنی میتواند خطرآفرین باشد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: با مرور آیات نوعی سازگاری غایتگرایی با دستجات متعدد آیات مشاهده میشود که بنده 37 دسته آیات شامل بیش از هزار آیه را دستهبندی کردم که تصریح بر این سازگاری دارد. در حالی که ما آیات موسعی نداریم که رابطه اخلاق اسلامی با وظیفهگرایی و نظریات دیگر را تأیید کند.
حسینیرامندی ابراز کرد: به دینی دل بستهایم که پذیرش و عمل به آموزههای آن میتواند ما در اوج موقعیت انسانی و اجتماعی قرار دهد لذا لازمه این کار بازگشت به متن در نگاههای دانشی است و حتی رجوع به مستندات غیرقرآنی میتواند خطرآفرین باشد.
مبانی و اصول اخلاق از قرآن اتخاذ شود
وی با بیان اینکه نباید نقطه محوری مطالعات اخلاقی خود را بر قیل و قالهای عقلگرایانه غربی معطوف کنیم، اظهار کرد: یکی از پرتراکمترین مباحث دنیای غرب، بحث اخلاق است که آبشخور آن اندیشه بشر است در حالی که ما متنمحور هستیم و معتقدیم که مبانی، اصول و روشهای اخلاق باید از قرآن متخذ شود، لذا اگر فارغ از گفتمان اخلاق رایج وارد قرآن شویم اخلاق قرآن سازگاری با غایتگروی دارد.
حسینیرامندی تصریح کرد: اگر فرض را بر سازگاری آیات با غایتگروی اخلاقی قرار دهیم از یک چالش و توهم در اخلاق، یعنی اینکه اخلاق با هیچ نوع منفعتطلبی سازگار نیست، رها خواهیم شد؛ یعنی میتوانیم منفعتطلبی داشته باشیم و انسان اخلاقی باشیم، البته منفعتی که قرآن به ما آموخته است. اگر غایتگروی را در منظومه متعالی و آن را قرب الهی و بهشت جاودان بدانیم در این صورت آسیبی ما را تهدید نمیکند، بلکه از همسویی اخلاق با تمایلات فطری و ذاتی در وجودمان بهره می بریم.
حسینیرامندی اظهار کرد: برای پایبندی به اخلاق میتوانیم دو حوزه انگیزشی و وجودشناختی درست کنیم، ولی چرا اصرار داریم که ضرورتاً اینها دو چیز هستند؛ قرآن انگیزش را پرشمار در آیات بیان کرده است که قابل چشمپوشی نیست، حتی در برخی آیات از تعبیر تجارت بهره برده است و تفکیکی میان این دو دیده نمیشود. تفکیک پررنگ وجودشناختی و انگیزشی در بحث اخلاق ضرورتی ندارد؛ زیرا قرآن کریم دو بسته جداگانه برای چیستی و انگیزش ایجاد نکرده است.
ناسازگاری حسن و قبح ذاتی با غایتگرایی
همچنین حجتالاسلام والمسلمین علیرضا آلبویه به عنوان ناقد با بیان اینکه اخلاق فضیلت، وظیفهگرایی و غایتگرایی سه نظریه اخلاقی در غرب است گفت: یکی از ضعفهای این نظریه آن است که نمیتواند به این سؤال پاسخ دهد که ظلم و عدالت خوب است یا بد، چون باید صبر کنیم که پیامد این کارها چیست؟
وی با بیان اینکه پیامدگراها سه دسته هستند؛ گاهی پیامد برای خود شخص است، گاهی برای دیگران و گاهی برای خود فرد و دیگران است ادامه داد: عقلگراها معتقدند که چیزی اخلاقی است که عقل بگوید، ولی اشاعره میگویند که هر چیزی که خدا بگوید اخلاقی است، همچنین شهودگرایان معتقدند که گزارههای اخلاقی بدیهی است، لذا همچنین باید به تضاد میان حسن و قبح فعل با غایت آن پاسخ دهیم.
آلبویه با ذکر اینکه در اخلاق هنجاری نظری ما به دنبال ملاک ارزش اخلاقی هستیم، اظهار کرد: اگر ما قرب الهی را در نظر نگیریم افعال، ارزش اخلاقی دارند یا خیر؟ عدالت خوب است یا بد؛ ظلم خوب است یا بد؟ راستگویی خوب و یا بد است؟ آیا اگر برای قرب مجبوریم ظلم کنیم توجیهپذیر است؟. اگر ارزشهای اخلاقی را فهمیدیم این سؤال مطرح است که چرا باید به آن پایبند باشیم؛ چرا باید زیست اخلاقی داشته باشیم؟ لذا معتقدم ملاک اخلاق و چرایی آن متفاوت است.
آلبویه با طرح این سؤال که آیا راستگویی ذاتاً خوب است؟ بیان کرد: در عالم واقع ملاک ارزشهای اخلاقی چیست؟ آیا در ذات آن است و یا خدا آن را ارزش میداند؟ باید میان مباحث وجودشناشی و انگیزشی تفاوت قائل شویم. من میان ارزش اخلاقی و تاثیر ارزش اخلاقی در شکلگیری جان انسان تفاوت میگذارم و معتقدم که قرآن تأثیر ارزشهای اخلاقی را در جان انسان چندین برابر میکند.
آلبویه تأکید کرد: کسی که غایتگراست باید بداند ارزش اخلاقی هر فعلی، صفر است؛ بر این اساس ما نمیدانیم عدالت خوب است یا بد؟ یعنی صرفنظر از قرب الی الله یکسری امور خوب و یا بد است بنابراین غایتگرایی قابل جمع شدن با حسن و قبح ذاتی نیست.
حجتالاسلام والمسلمین یوسفیمقدم در پایان این کرسی با بیان اینکه هدف اساسی در قرآن الهی گونه شدن است، بیان کرد: قرآن میفرماید اگر شما عینیت ارزشهای الهی را میخواهید باید مسیر غایتگرایی را طی کنید؛ در این صورت ارزش ذاتی هم در اخلاقگرایی وجود خواهد داشت.