کد خبر: 3865678
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۲

مروری بر تلاش فراماسون‌ها برای نابودی ایران و فراموشی تشیع

گروه اندیشه ـ موسی فقیه حقانی در نشست «فراماسونری در ایران» با اشاره به پیشینه تاریخی شکل‌گیری فراماسون‌ها در جهان، به تشریح تلاش آنها برای نفوذ به طبقات حاکمیتی در ادوار گذشته تاریخی در ایران پرداخت و گفت: بعد از انقلاب تشکیلات آن‌ها از ایران خارج می‌شود، ولی فکر ماسونی بعد از انقلاب در ایران می‌ماند و مروجین اومانیسم، سکولاریسم، پوزیتیویسم، دئیسم و پلورالیسم در این مسیر قدم برمی‌دارند.

به گزارش ایکنا؛ یکصد و سی و هفتمین نشست از سلسله نشست‌های ماهانه فرهنگ مهدوی با موضوع «فراماسونری در ایران» با سخنرانی موسی فقیه حقانی و به همت مؤسسه فرهنگی هنری موعود عصر پنجشنبه، 28 آذرماه، در حوزه هنری برگزار شد.

موسی حقانی در این نشست گفت: فراماسون‌ها دو دسته‌اند: یک دسته پیشینه خود را به ابتدای تاریخ می‌برند چون اولین معمار و بنا را حضرت آدم می‌دانند. دسته دیگر ساختن اولین معبد و یا ساختن شهر روم بعد از آتش گرفتن آن را به عنوان پیشینه فراماسونری بیان می‌کنند. آن چیزی که مشهور است سال 1717 فراماسونری در انگلستان تأسیس شد. اگرچه این خامی است که تاریخ تأسیس آن را این زمان بدانیم.

رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر افزود: 3 جریان مهم در تاریخ در شکل‌گیری فراماسونری مؤثر بوده‌اند: یهودیت مسخ‌شده و انحرافی که بیشتر در قالب آیین کابالا بروز دارد، شوالیه‌های معبد و ژزوییت‌ها. در سال 1717 شاهد شکل‌گیری تشکیلاتی با رویکرد یهودی صهیونیستی و با مشارکت مسیحیان صهیونیست هستیم. وقتی ژاک دمونای که از رهبران شوالیه‌های معبد بود، به جمع‌آوری پول برای مراقبت از زائران بیت‌المقدس مشغول بود، کار او تدریجاً به رباخواری می‌انجامد. در نهایت کلیسای کاتولیک به جرم فسادهای گوناگون او را مجازات می‌کند و می‌سوزاند. در ادامه چون نمی‌توانند با آیین کابالا و به وسیله شوالیه‌های معبد کارشان را جلو ببرند، تشکیلات جدیدی را برای مدیریت دوران مدرن و بورژوازی راه می‌اندازند. همچنین مسئله بعدی، پذیرفته شدن یهودیت که تا آن زمان مسیحیت به شدت با آن‌ها برخورد می‌کرد.

تغییر تعریف ماسونری

وی اضافه کرد: در ادامه تعریف‌های فراماسونری تا حدی تغییر می‌کند. اولین اصل آن اومانیسم می‌شود. اصل دیگر دئیسم است؛ به این معنا که مدعی می‌شوند که خداپرست هستیم، اما خود را در هیچ دینی محدود نمی‌کنیم. به این ترتیب خواستند سایر ادیان را از دور خارج کنند. وقتی به درجات بالای فراماسونری می‌رسیم دیگر اندیشه‌های آن‌ها رنگ و بوی الحادی به خود می‌گیرد. شعارهای بسیار جذابی هم می‌دهند مانند برادری، برابری و آزادی.

موسی حقانی سپس گفت: تعاریف زیادی از فراماسونری شده است. برخی از آن‌ها خود را یک طریقت فلسفی می‌دانند و برخی دیگر خود را جمعیتی نیکوکار و عام‌المنفعه اعلام می‌کنند. توضیحی هم نمی‎‌دهند که معماری و بنایی چه ربطی به سیاست و فلسفه دارد؟ فراماسونری به شدت نهان روش است و مانند بنی‌اسرائیل مدعی پادشاهی بر جهان هستند. از طرفی نخبه‌گرا هستند و افراد عادی را جذب نمی‎‌کنند. آموزه‌های کابالیستی که به دنبال حاکمیت یهود بر جهان است نخ تسبیح اندیشه آن‌ها برای جذب افراد است.

آیین کابالا در عصر روشنگری

وی ادامه داد: در نشریه New Age تعریفی از کابالا ارائه شده که آن را گشاینده درهای معرفت و موجب انبساط روح و پیدایی ارزش‌های معنوی عنوان می‌کند که در راستای فهم فلسفه زندگی انسان ضروری است. آیین کابالا در عصر روشنگری خیلی در اروپا رواج داشته است. 3 گرایش اصلی در فراماسونری داریم: لژهای آبی که در انگلستان بیشتر رواج دارد. لژهای 33 درجه‌ای که در فرانسه و آمریکا بیشتر رواج دارد و به آن آیین اسکاتی می‌گویند. آینی به نام یورک هم دارند که 7 درجه است و در آمریکا رواج دارد. مصری‌ها هم آیین ممفیس را درست کردند که 100 درجه دارد. مبنای همه آن‌ها اومانیسم، سکولار کردن حکومت ها، پوزیتیویسم، طرد مذاهب و ادیان و ... است. البته دسته ای از آن‌ها ادعا می‌کنند که به خدا اعتقاد دارند.

موسی حقانی همچنین اظهار داشت: فراماسون‌ها بازوی استعمار نو برای کشورگشایی شدند. در همه لشکرکشی‌ها دو گروه پیشگام اند: میسیونرهای مسیحی یا گروه‌های تبشیری و گروه دیگر فراماسون ها. قبل از دوران قاجار شاهد تأسیس لژهای فراماسونری در ایران هستیم. طبقات مورد هدف آن‌ها در ایران شاهان و شاهزادگان، دولتمردان و امرا، سفرا و نمایندگاه سیاسی ایران در کشورهای مختلف، دانشمندان، ارباب صنایع و مهندسان، اطبا و روحانیون هستند. با بدنه جامعه ارتباط دارند، در حاکمیت هستند و تصمیم سازاند و جامعه توسط این‌ها اداره می‌شود. اقلیت‌های دینی، فرق ضاله، سوسیالیست‌ها و کومونیست‌ها، لیبرالیست‌‎ها، نواندیشان دینی و اعضای سرویس‌های اطلاعاتی نیز در ایران با آن‌ها همکاری کردند. به عنوان مثال فریدون کشاورز که عضو حزب توده بود دیپلم ماسونی او به دست آمد.

وی افزود: در کشور ما از حدود 25 سال قبل تفکر دئیسم دارد رواج داده می‌شود. گفته می‌شود از چند وقت پیش در ایران تشکیلات ماسونی هم به راه افتاده است اما به هر حال تفکر آن‌ها در کشور ما وجود دارد. این جریان وقتی دین را کنار می‌گذارد خود به خود می‌تواند افراد ساختارشکن را دور خود جمع کند. یکی از پایه‌های کودتای 1332 تشکیلات ماسونی به نام لژ پهلوی بود. فراموشخانه توسط ملکم خان تأسیس می‌شود و بعد از آن مجمع آدمیت و جامعه آدمیت که از دل آن لژ بیداری بیرون می‌آید. سپس کتابخانه ملی برای رد گم کردن ساخته شد و همه ساختارشکنان را دور آن جمع کردند و پوشش مناسبی برای آن‌ها بود. انجمن اخوت که تشکیلات درویشی و صوفی گری است یکی دیگر از تشکیلات آن‌ها بوده است. کلیسای انجیلی در خیابان قوام السلطنه، انجمن بین الطلوعین، بابی‌ها (منظور بیشتر ازلی‌ها هستند)، اجتماعیون عامیون، انجمن غیبی، حزب دموکرات و ... نیز تحت نفوذ ماسون‌ها بوده اند.

تلاش برای نابودی ایران

موسی حقانی خاطرنشان کرد: چرا فراماسون‌ها متوجه ایران شدند؟ چون کشور ما در نقطه ای واقع شده که به آن قلب زمین می‌گویند. ابتدا می‌خواستند هند را بگیرند. ما مهم ترین همسایه هند بودیم در نتیجه انگلیس‌ها 4 راهبرد برای ما تعریف کردند: نفوذ گسترده در ایران، تضعیف ایران، تجزیه ایران و در نهایت نابودی ایران. تشکیلات ماسونی در هر 4 راهبرد حضور دارند. البته گاهی برخی شان وقتی فهمیدند قصد این‌ها نابودی ایران است و با آن‌ها همراهی نکردند ولی برخی هم همراهی کردند. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی حدود 3 هزار و 300 فراماسون در ایران داریم که اگر انقلاب اسلامی صورت نمی‎‌گرفت خودشان را گسترش می‌دادند و تعداد این‌ها به 150 هزار نفر هم می‌رسید.

وی همچنین عنوان کرد: عسگرخان افشار و ابوالحسن خان ایلچی از اولین ماسون‌ها در ایران هستند. فتحعلی شاه متوجه سلطه این جریان می‌شود و در یک روز خانواده ابوالحسن خان ایلچی را قتل عام می‌کند که البته ابوالحسن خان ایلچی فرار می‌کند و به انگلیس می‌رود. این فرد بعداً سفیر ایران در انگلستان در دربار قاجار می‌شود. سر گور اوزلی، ایلچی را فراماسون می‌کند و امضای این دو نفر پای قرارداد گلستان است. ایلچی بعداً وزیر خارجه ایران می‌شود و امضای او پای قرارداد ترکمنچای است. سر گور اوزلی می‌گوید که اغلب اطرافیان فتحعلی شاه را وارد تشکیلات فراماسونری کردم. مقبره مادر سلیمان در پاسارگاد توسط ویلیام اوزلی برادر سر گور اوزلی به عنوان مقبره کوروش معرفی شد.

موسی حقانی اضافه کرد: تعدادی آثار باستانی و نسخه‌های خطی را از ایران خارج می‌کنند. در دوران ناصری 1 تومن ایران با 1 پوند انگلیس برابری می‌کرد اما به تدریج در دوره قاجار اقتصاد ایران و تمام تولیدات ایران را نابود می‌کنند. در قرارداد دارسی نفت مان را هم دادیم هیچ توسعه ای هم در ایران شکل نگرفت. ما سال‌ها در جنگ نظامی با روس‌ها جنگیدیم اما در جنگ نرم از آن‌ها شکست خوردیم. مدیریت این جنگ نرم با فراماسون‌ها بود. حتی تا جایی پیش می‌روند که زمان وثوق الدوله قرار بود سرزمین ایران به انگلستان ملحق شود. امضای 3 فراماسون هم پای این قضیه است.

جمع بساط دین در فراموشخانه 

وی یادآور شد: فراموشخانه قرار بود هم بساط دیانت و هم سلطنت قاجار را از ایران جمع کند. بعد از فراموشخانه مجمع آدمیت و بعد از آن جامعه آدمیت درست شد. منظور از آدمیت همان اومانیسم است. آخوندزاده فراماسونر دیگر است که معتقد بود باید با نهضت پروتستانتیسم اسلام را در ایران نابود کنیم. مشکل اساسی این‌ها به ویژه تشیع با ولایت است. درباره مهدویت می‌گویند که از جدّش چه خیری دیده ایم که از او ببینیم؟! جریان اصلاحی در اسلام را علما شروع کردند اما فراماسون‌ها قصد براندازی داشتند.

موسی حقانی در ادامه گفت: مدرسه علوم سیاسی یکی دیگر از محافل فراماسون‌ها بود که قرار بود برای وزارت خارجه ما کادر تربیت کند. ولی الله نصر پدر دکتر حسین نصر می‌گوید ایران مانند خزه‌ای می‌ماند که اگر به دیوار انگلستان تکیه ندهد، رشد نخواهد کرد. مرحوم آخوند خراسانی به فراماسون‌ها عشاق آزادی پاریس می‌گوید و به آن‌ها می‌گوید دست از سر ایران بردارید. می‌گوید نظامی‌های روس و انگلیس ایران را اشغال نکردند بلکه اشغالگر اصلی شمایید. در ماجرای مشروطه فراماسون‌ها شعارشان این بود: دوره شرع کهنه محمدی به پایان رسیده است. کشتار وسیعی راه انداختند از جمله مرحوم بهبهانی که قصد داشت احکام شرع را در مشروطه وارد کند.

وی سپس اظهار کرد: رضاخان خودش فراماسون نبود، اما فراماسون‌ها او را سر کار آوردند. رضاخان در سرچشمه حمّالی می‌کرد. البته حمّال شرف دارد به کسی که کشورش را تقدیم انگلیس کند. او را وارد حکومت می‌کنند و بعد از مدتی به عنوان شاه ایران منصوب می‌کنند. رضاخان پالانی حتی سواد هم نداشت. نه فرهنگ می‌دانست چیست و نه سیاست. تمام سیاست‌ها توسط فراماسون‌ها اجرا می‌شد. سازمان پرورش افکار را شکل می‌دهند تا افکار مردم ایران را بر اساس شاه‌پرستی پرورش دهند. البته در ماجرای گوهرشاد ظاهراً فراماسون‌ها تا حدی خانه‌نشین شدند.

لژ انگلیسی و سلطه بر ایران

موسی حقانی افزود: وقتی لژهای مولوی، خیام، حافظ و ... در ایران تأسیس می‌شود در نتیجه انگلیسی‌ها برای سلطه خود بر ایرانیان در سال 1335 اولین لژ انگلیسی را تأسیس می‌کنند. در ادامه شریف امامی در رأس لژ بزرگ آن‌ها گذاشته می‌شود. اغلب دولتمردان، مجلسی‌ها و ... عضو این لژها بودند. مانند: سید حسن امامی، امام جمعه تهران، شریف امامی، رئیس مجلس، منوچهر پرتو، وزیر دادگستری، مهندس روحانی، وزیر آب و برق؛ دکتر هوشنگ نهاوندی، رئیس دانشگاه پهلوی؛ دکتر منوچهر تسلیمی، معاون وزارت اطلاعات جهانگردی؛ دکتر باقر عاملی، ویزر دادگستری.

وی در پایان گفت: مصدق هم در جامعه آدمیت عضو بود اما بعد از آن دیگر از فعالیت ماسونی او ردپایی به دست نیاورده‌ام. در کودتای 28 مرداد هم ماسون‌ها او را زمین زدند. بعد از انقلاب تشکیلات آن‌ها از ایران خارج می‌شود و بخشی از آن‌ها امروز در انگلیس و بخشی دیگر در آمریکا جمع شده‌اند و فعالیت می‌کنند. البته فکر ماسونی بعد از انقلاب در ایران بوده و هست. مروجین اومانیسم، سکولاریسم، پوزیتیویسم، دئیسم و پلورالیسم خواسته یا ناخواسته در این مسیر قدم بر می‌دارند. از کسی باید ترسید که لباس ماسونی بر تن ندارد اما تفکر ماسونی را دارد ترویج می‌دهد. ان شا الله روزی برسد که با ظهور حضرت بساط این گروه جمع شود.

بنابر این گزارش، اسماعیل شفیعی سروستانی در ادامه این نشست عنوان کرد: 15 سال قبل اولین نشست فرهنگ مهدوی توسط موسسه موعود در آذرماه 1384 با موضوع غرب و آخرالزمان برگزار شد. راهبرد ما این است که انسان مهدوی الزاماً باید مطالعات فرهنگی داشته باشد و همچنین دشمن را بشناسد و از دشمن تبری داشته باشد. طرح مباحثی مانند فراماسونری در ایران نیز برای آگاهی پیدا کردن نسبت به این مسایل است و بخشی از مباحث نشست‌های موعود از این به بعد هم مثل گذشته به موضوعات فرهنگی اختصاص پیدا خواهد کرد.

ماسون‌ها مانع حرکت‌های بزرگ در کشور

مدیر مؤسسه موعود عصر افزود: 3 حوزه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایران از زمان قاجار تا امروز همواره پیراسته از حضور فراماسون‌ها نبوده است. فراماسونری نشان دادن چند نماد نیست بلکه موضوعاتی بسیار جدی است که اگر مطالعه نشود جامعه شیعی همواره باید مشکلات ناشی از آن را تحمل کند و نخواهد توانست انقلاب فرهنگی را رقم بزند. امروز هم مانع حرکت‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی انقلابی در ایران هستند.

وی در پایان گفت: علاوه بر فراماسون‌ها، با فراماسون زاده‌ها و فراماسون زده‌ها هم مواجه هستیم. فکر آن‌ها دانشگاه‌های ما را هم پر کرده است و افرادی تربیت می‌شوند که فراماسون‌ها را هم نمی‎‌شناسند اما کاملاً افکارشان ماسونی است. باید مانند تیغ تیز یک جراح بازشناسی شوند و این مباحث صرفاً یک گفت‌وگوی هیجانی نیست. یکی از دلایل نشر آثار با این موضوع در مؤسسه موعود این بوده که بگوییم بدون شناخت این جریان نمی‎‌توان برای مهدویت قدم برداشت.

انتهای پیام
captcha