
به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ نشست بررسی افکار و اندیشههای علامه محمدتقی جعفری، امروز، 4 دیماه با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد.
محمدرضا اسدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست بیان کرد: شاید برای اینکه قدر و سهم آقای جعفری را تا حدی بشناسیم، بهتر است که به جغرافیای معرفتی که ایشان در آن تنفس کردند، توجه کنیم. متأسفانه ایشان همچنان در حوزههای علمیه و در میان اساتید دانشگاه ما مهجور هستند و برای من نیز عجیب است که چرا اینطور است. البته مهجوریت ایشان به این معنا نیست که کتاب ایشان خوانده نمیشود یا به اندیشه ایشان توجه نشده است. در حقیقت، در باب جایگاه علمی سخن بسیار است، اما وقتی که آقای جعفری را با همعصران ایشان مانند مرحوم مطهری و علامه طباطبایی و برخی از بزرگان که در قید حیات هستند، مقایسه میکنیم، معلوم میشود که جایگاه ایشان به صورت شایسته شناخته نشده است.
وی تصریح کرد: تفکرات روشنفکری دینی و روشنفکرانی که از دانشگاه آمدهاند، بسیار با جذابیت و با هیاهوی فراوان مطرح میشود، اما تفکر عمیق و دقیق آقای جعفری همچنان، نه در دانشگاه و نه در حوزه مورد التفات و توجه جدی نیست. این جلسات نیز حداکثر از طرف برخی از علاقهمندان به ایشان است که سعی دارند جایگاه علمی ایشان را به جامعه دانشگاهی و حوزوی ما بشناسانند، اما تفکر ایشان به صورت خودجوش مورد توجه نیست.
متفکری که فلسفه اسلامی را وارد فاز جدید میکند
اسدی در ادامه افزود: ایشان متفکری هستند که فلسفه اسلامی را وارد یک فاز جدید کردند. فلسفه اسلامی را به قبل و بعد از آقای جعفری تقسیم میکنم و این ادعای من نیز برای بزرگ کردن ایشان نیست، بلکه چنین چیزی را معتقد هستم. با این وجود، متأسفانه ایشان همچنان مهجور هستند و هنوز در فلسفه اسلامی، علیرغم اینکه مکاتب اشراقی و مشائی و سینوی را داریم، کلیدواژههای فلسفه اسلامی یونانی است. یعنی شما، علل چهارگانه فاعلی، غایی، مادی و صوری، یا حدوث و قدم و صورت ماده و وحدت و کثرت را با کلیدواژههایی که در یونان مطرح است، بحث میکنید.
علیرغم اینکه مکاتب اشراقی و مشائی و سینوی را داریم، کلیدواژههای فلسفه اسلامی یونانی است. یعنی شما، علل چهارگانه فاعلی، غایی، مادی و صوری، یا حدوث و قدم و صورت ماده و وحدت و کثرت را با کلیدواژههایی که در یونان مطرح است، بحث میکنید.
وی تصریح کرد: با اینکه ملاصدرا را داریم و او را طلایهدار اصالت وجود میدانیم و به قول برخی اعتقاد داریم که در تفکر فلسفه اسلامی مسائل ما از دویست مسئله به هفتصد مسئله افزایش یافته است، اما همچنان کلیدواژهها، کلیدواژههای فلسفه یونانی است. در میان فلاسفه مغرب زمین از دکارت به این سمت، میبینیم که دکارت که فلسفه خود را مطرح میکند، در عین حال که به جوهر اعتقاد دارد و جوهر را مطرح میکند، اما اندک اندک از چیزهایی به نام کیفیات اولی و ثانوی یا صفات و حالات یاد میکند و گویی دکارت میخواهد از فلسفه یونان فاصله بگیرد و در عین اینکه چنینی تلاشی میکند، اما جوهر، فلسفه دکارت را به دوش خود حمل میکند و عَرَض دیگر مطرح نمیشود.
سیستم باز فلسفه اسلامی در نگاه علامه جعفری
اسدی در ادامه افزود: بعد از دکارت، در فلاسفه تجربی، جوهر انکار میشود که اوج این انکار در هیوم است. وقتی به کانت میرسیم، یک تقسیمبندی جدید در کلام کانت وجود دارد که رابطه نومن و فنومن است. در هر صورت با کانت این زاویه بیشتر شد و نوع نگرش به گونهای میشود که جوهر کنار میرود و رابطه جوهر و عرض به رابطه نومن و فنومن تبدیل میشود.
در غرب، نگاه به عالم و آدم در قالب استفاده از کلیدواژههای جدید تغییر میکند، اما این اتفاق، در فلسفه اسلامی تا قبل از آقای جعفری رخ نمیدهد. همچنان کلیدواژههای اصلی ما، همان کلیدواژههای یونانی است و همچنان جوهر و عرض، محور مباحث است.
وی تصریح کرد: بنابراین، در فلسفه غرب، کلیدواژههایی که در فلسفه یونانی بهکار رفته است، کمکم تغییر میکند، تا جایی که وقتی به هایدگر میرسید، میبینید که جوهر و عرض دیگر مطرح نیست و نومن و فنومن هم مطرح نمیشود، بلکه بحث روی دازاین و وجود است. بنابراین، اینها از کلیدواژههای یونانی فاصله گرفتند و نگاه به عالم و آدم در قالب استفاده از کلیدواژههای جدید تغییر میکند، اما این اتفاق، در فلسفه اسلامی رخ نمیدهد. یعنی تا قبل از آقای جعفری چنین چیزی را نداریم و همچنان کلیدواژههای اصلی ما، همان کلیدواژههای یونانی است و همچنان جوهر و عرض، محور مباحث است.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: البته نه اینکه آقای جعفری به جوهر و عرض و ... توجه نمیکند، بلکه در عین حال که صدرایی و سینوی نمیاندیشد، پاسدار سنت فلسفه اسلامی است و به تعبیر ایشان، فلسفه اسلامی سیستمش باز است و نباید محدود به سه مکتب عمده شود. برخی از حوزویان ما معتقد هستند که با فلسفه صدرایی فلسفه به کمال و خاتمیت رسیده است اما آقای جعفری، فیلسوفی است که در فضای سنت میاندیشد اما محدود به فضای سنت نیست.
وی تصریح کرد: آقای جعفری در عین حال که با سنت آشنا و مأنوس است، اما از سنت فاصله میگیرد. یعنی از کلیدواژهها و ادبیات و محتوایی سخن میگوید که در فلسفه اسلامی، مسبوق به سابقه نیست و همین مسئله تبدیل به وجه متمایز ایشان با دیگر اندیشمندان میشود و شاید یکی از علل کماعتنایی حوزویان به ایشان، این است که ادبیات و تفکر ایشان، سینوی، اشراقی و صدرایی نیست و از منظر دیگری نگاه میکنند و در عین اینکه با ادبیات علوم جدید آشنا هستند، اما ناقد این ادبیات نیز هستند. نه اینکه ایشان در خلأ تفکر کند، ایشان در ارتباط با سنت فلسفی خود و از سویی نیز در ارتباط با علوم غربی است، اما رابطه پویا بین تفکر ایشان و این دو سویه برقرار است. لذا کمک میکند که ایشان رفتهرفته از کلیدواژههایی استفاده کند که او را از اقران خود، جدا میکند. ایشان در عین اینکه به مباحث انتزاعی توجه دارد و هستیشناسی و معرفتشناسی میکند، به مسائل انضمامی نیز توجه دارد که در فلاسفه معاصر ما مفقود است.
اسدی بیان کرد: بنابراین باید از ایشان به فیلسوف زندگی یاد کرد و اگر خدا، هستی، دین، علم واخلاق برای ایشان مطرح میشود، همه اینها شئون و ابعاد حیات است که برای ایشان مطرح میشود. لذا فلسفه ایشان فلسفه زندگی است و مثل ایشان در گذشته و حال حاضر نداریم.
انتهای پیام