کد خبر: 3868360
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۶
علی زاهدپور:

اهمیت اسلوب نحوی در ترجمه قرآن/ اغلب ترجمه‌ها ارتباطی است

گروه ادب ــ یک مترجم در نشست «بررسی چند اسلوب نحوی در ترجمه قرآن» گفت: اغلب مترجمان قرآن پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به سمت ترجمه ارتباطی رفته‌اند و یکی از نقد‌ها هم سبک این ترجمه‌هاست و در واقع آن‌ها در نوسان بین ترجمه ارتباطی و وفادار هستند.

اهمیت اسلوب نحوی در ترجمه قرآن/اغلب ترجمه‌ها ارتباطی استبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «بررسی چند اسلوب نحوی در ترجمه قرآن» با بررسی ترجمه‌های کمال‌الدین غراب، حسین استادولی، علی موسوی گرمارودی و محمدمهدی فولادوند، عصر امروز ۱۱ دی‌ماه با سخنرانی علی زاهد‌پور، دکترای زبان و ادبیات عرب از دانشگاه اصفهان و مترجم رسمی زبان عربی برگزار شد.

زاهدپور در این نشست گفت: قرآن صرف نظر از جنبه قدسی و روحانی متن، شاهکار زبان عربی است و مترجمان علاوه بر اینکه باید متن‌خوانی عربی داشته‌باشند، باید مترجم قرآن یکسری مبانی مانند مبانی کلامی نیز برای خود تعیین کرده باشد. همچنین باید اطلاعات فقهی و تاریخی داشته باشد، در این راستا، نحو نیز نقش مهمی در ترجمه قرآن دارد که شرط لازم محسوب می‌شود، اما کافی نیست. به ابعاد گوناگون می‌توان درباره بایسته‌های مترجم قرآن سخن گفت. مترجم قرآن باید نویسنده خوبی هم باشد و در غیر این صورت نمی‌تواند مترجم خوبی باشد.

پانزده مبحث نحوی در قرآن

وی افزود: در این راستا، حدود پانزده مبحث نحوی در قرآن وجود دارد که مترجم باید از آن‌ها مطلع باشد و بداند که چگونه می‌خواهد آن را در زبان فارسی ترجمه کند و معادل‌های فارسی آن‌ها را بداند که حدود ۹ مورد از آن‌ها را به صورت تفصیلی بررسی کرده‌ام که به چند مورد از آن اشاره خواهم کرد.

زاهدپور با اشاره به انواع ترجمه‌های قرآن بیان کرد: ما باید نوع ترجمه قرآن را مشخص کنیم، زیرا مبانی من در نقد ترجمه حائز اهمیت است و در این راستا تقسیم‌بندی‌های گوناگونی انجام شده که کوروش صفوی تقسیم‌بندی خوبی را ارائه کرده که به نظرم تقسیم‌بندی خوبی است. اگر ما یک متن مبدأ و یک متن مقصد داشته باشیم، فاصله‌ای بین این دو متن هست که طیفی را تشکیل می‌دهد که ترجمه به جهت نزدیکی به زبان مقصد یا مبدأ تعریف می‌شود؛ بنابراین نخستین نوع ترجمه، تحت اللفظی است که به زبان مبدأ بسیار نزدیک است و با وجود اینکه بسیاری آن را تحقیر می‌کنند، اما کارایی خود را دارد.

وی با بیان اینکه تک‌اصطلاحات و آموزش نحو در ترجمه کاربرد دارد، اما در ترجمه سرمقاله یا قرآن کارایی لازم را ندارد، گفت: اگر کمی از ترجمه مبدأ دور شویم، به ترجمه وفادار می‌رسیم. این ترجمه مؤلف‌محور است و اگر ببیند ساختاری در زبان مبدأ هست که در زبان مقصد نیست، ترجیح می‌دهد آن را حفظ کند، ولو اینکه با زبان مقصد بیگانه باشد. نوع دیگر ترجمه، ارتباطی یا پیامی است؛ اگر مترجم ببیند دو ساختار با هم متفاوت است، زبان مقصد را ترجیح می‌دهد و ترجمه مورد نظر خواننده‌محور می‌شود و اگر این ترجمه به زبان مقصد نزدیک شود، ترجمه آزاد خواهد بود که معمولاً عباراتی افزوده می‌شود که نیاز نیست و بین دو ترجمه اخیر مرز باریکی وجود دارد که مترجمان حرفه‌ای می‌توانند آن را حفظ کنند.

نوسان مترجمان بین ترجمه ارتباطی یا وفادار

وی تصریح کرد: اغلب مترجمان قرآن پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به سمت ترجمه ارتباطی رفته‌اند و یکی از نقد‌ها هم سبک این ترجمه‌هاست و اغلب آن‌ها در نوسان بین ترجمه ارتباطی و وفادار هستند. مترجمان حرفه‌ای غیر از قرآن، اغلب ترجمه‌ها را به صورت ارتباطی ترجمه می‌کنند.

زاهدپور در ادامه گفت: در پژوهشی چهار ترجمه قرآن را براساس اسلوب نحوی بررسی کرده‌ام که با مطالعه ترجمه آن‌ها می‌فهمیم که آن‌ها ترجمه ارتباطی و پیامی را مدنظر داشته‌اند و اگر بخواهیم ترجمه تحت‌اللفظی را در نظر بگیریم، شاید این نقد‌ها وارد نباشد. از سوی دیگر، اسلوب شیوه بیان یک مطلب در قالب زبان مبدأ مورد توجه است.

وی در ابتدا به اسلوب استثنای منقطع اشاره و بیان کرد: در هر زبان، بحث استثنا وجود دارد که خبر این اسلوب گاهی مذکور و گاهی محذوف است. این استثنا گاهی «به جز» یا «مگر» ترجمه می‌شود که در فارسی هم معنی می‌دهد. سخن آنجاست که نمی‌توان «جز» یا «مگر» را بیاوریم و مترجمان تقریباً در همه موارد این دو کلمه را آورده‌اند.

این مترجم در ادامه با اشاره مقایسه ترجمه‌های آیه «لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً إِلَّا سَلاماً» گفت: استادولی این آیه را «در آنجا هیچ سخن بیهوده‌ای نشوند و تنها سلام و تحیت بشوند»، غراب «بهشت‌هایی که در آن‌ها یاوه نمی‌شنوند و جز درود از یکدیگر به گوششان نمی‌رسد»، فولادوند «در آنجا سخن بیهوده‌ای نمی‌شنوند جز درود» و گرمارودی «در آنجا هیچ سخن یاوه‌ای نمی‌شنوند تنها درود می‌شنوند» ترجمه کرده‌اند که ترجمه فولادوند اشتباه است.

زاهدپور ادامه داد: در آیه ۲۴ سوره قصص ترجمه استادولی؛ «پروردگارا! من به اندک خیری کمترین خوراکی که به سویم فروفرستی نیامندم» است که برگردان عربی این ترجمه چنین است؛ «رب أنا فقیر إلی خیر قلیل أنزلت إلی». می‌بینیم نه تأکید برگردان شده و نه معنای عموم که از «ما» و «مِن» مستفاد است. در ترجمه غراب نیز آمده است؛ «پروردگارا! من به آنچه از نیکی بر من فرود آوری، سخت نیازمندم» و در ترجمه فولاوند به صورت «پروردگارا، من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم» و ترجمه گرمارودی نیز به صورت «گفت پروردگارا به هر خیری که به من برسانی نیازمندم» است. در نتیجه ترجمه غراب در این آیه سلیس نیست و فولادوند و گرمارودی سلیس معنی کرده‌اند، اما گرمارودی تأکید «إن» را منعکس نکرده است.

وی در ادامه بیان کرد: در مقایسه ترجمه آیه ۹۸ سوره یونس در ترجمه استادولی آمده؛ «پس چرا هیچ شعر و آبادیی ایمان نیاورد تا ایمانش آن را سود دهد؟ جز قوم یونس که چون ایمان آوردند عذاب خواری و رسوایی را در زندگانی دنیا از آنان برداشتیم»، ترجمه غراب؛ «و چرا هیچ شهری [و دیهی]نبود که باور آورد تا باورش او را سود دهد، جز مردم یونس که، چون باور آوردند، شکنجه خوری و رسوایی را در زندگانی این جهان را از آنان برداشتیم»، ترجمه فولادوند؛ «چرا هیچ شهری نبود که [اهل آن]ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن سود بخشد؟ مگر قوم یونس که وقتی [در آخرین لحظه]ایمان آوردند، عذاب رسوایی را در زندگی دنیا از آنان برطرف کردیم. ترجمه گرمارودی نیز «پس چرا [مردم]هیچ شهری بر آن نبودند که [به هنگام]ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون [به هنگام] ایمان آوردند، عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم» آمده است که به نظر می‌رسد هیچ کدام نتوانسته‌اند ترجمه‌ای سلیس ارائه دهند که ناگزیر از وفاداری به متن بوده‌اند.

زاهدپور در ادامه بیان اسلوب‌ها به بحث اشتغال اشاره کرد و گفت: به نظر می‌رسد معادل آن در زبان فارسی نباشد. علم نحو مانند ریاضی بوده و قاعده‌مند است و هر جا اسم + فعل متعدی + مفعول به + ضمیر عائد به اسم نخستین مانند «علیا رأیت أباه» بود، به این صورت ترجمه می‌شود؛ «علی، آری علی را دیدم».

وی با اشاره با اسلوب «ما و مِن» و «مهما و مِن» و «مَن و مِن» افزود: این اسلوب‌ها از اسلوب‌های پرکاربرد است و فایده آن تثبیت موضوع در ذهن مخاطب، تنوع در اسلوب و اراده عموم است. به عنوان مثال در جمله «ما اشتریت من الکتب قرأتها»؛ ترجمه تحت اللفظی؛ «آنچه از کتاب‌ها خریدم، خواندم» ترجمه می‌شود که این ترجمه در فارسی سلیس نیست و اغلب مترجمان هر دو را ترجمه می‌کنند، در حالی که باید «ما» و «مِن» را حذف کرد.

انتهای پیام
captcha