نظریه ولایت فقیه با تقریر امام(ره) قدرت مدیریت جامعه عصر غیبت را داراست
کد خبر: 3893701
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۱
حجت‌الاسلام بهروزی‌لک؛

نظریه ولایت فقیه با تقریر امام(ره) قدرت مدیریت جامعه عصر غیبت را داراست

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: خودگردانی جامعه شیعی با محوریت خرد، سنت، تعلیم معصوم(ع) و هدایت نایبان است که می‌تواند انسان عصر انتظار را مدیریت کند و امروز مصداق این خودگردانی، نظریه ولایت فقیه با تقریر امام خمینی(ره) است.

نظریه ولایت فقیه با تقریر امام قدرت مدیریت جامعه عصر غیبت را داراستبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزی لک، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شامگاه پنجشنبه، در نشست علمی «انسان عصر انتظار» گفت: برخلاف تفکر انسان‌محورها (اومانیست‌ها)، انسان در عصر انتظار نقص دارد و وحی و امام معصوم می‌تواند این نقص را تکمیل کند و در فرمایشات حجت‌الاسلام فیرحی هم وجود داشت.

وی با بیان اینکه فلسفه غیبت را چندان مدنظر قرار نمی‌دهیم، افزود: فارابی در کتاب «الملة» فرضی را مطرح کرده که اگر در جامعه رئیس اول نباشد، گزینه‌های ممثل وجود دارند؛ نظریه غیبت هم مبتنی بر چرایی نبود امام است؛ یعنی چرا نبود امام به لحاظ فقه سیاسی موجه است و با این فرض وظیفه مسلمین چیست.

غیبت و تکامل تاریخی دین

بهروزی لک بیان کرد: معتقدم که غیبت امری تصادفی نیست و تدبیر الهی است و باید به آن، براساس تکامل تاریخی دین نگریسته شود؛ یعنی اسلام اکمال ابلاغی دارد، ولی به تعبیر قرآن، اظهار دین که مکمل ابلاغ است در دوره ظهور رخ می‌دهد.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه 11 امام آمدند تا تعلیم دین اشباع شد، تصریح کرد: در دوره غیبت ما تراثی از سنت پیامبر(ص) و قرآن و تعلیم معصوم را به همراه عقل داریم؛ لذا اگر انسان دوره انتظار با این مجموعه نگریسته شود، در این صورت این انسان با وجود نقص و جهلی که دارد، سکولار هم نیست.

و ادامه داد: در اینجا، سؤال این است که این تراث 250 ساله را چگونه باید در زندگی پیاده کنیم. اگر با نگاه شیعی بنگریم این سؤال مطرح است که آیا باید آن را به خرد عمومی واگذار کنیم که همان سکولاریسم و خرد عوامانه است یا خیر؛ اگر نیست، آیا عقل به تنهایی می‌تواند جواب‌گو باشد و در این صورت نقش تراث چه خواهد شد.

نه آرمان‌شهر و نه آنارشیسم

بهروزی‌لک تصریح کرد: سؤال دیگر این است که اگر اسلامی‌سازی و حضور شریعت در زندگی لازم است چگونه باید این کار صورت بگیرد؛ همان طور که فارابی می‌نویسد که سنت رئیس اول بعد از او هم باید اجرا شود؛ یعنی یا باید به سمت سکولاریسم برویم که مورد پذیرش دین نیست و یا به سمت شریعت. حال اگر قرار است شریعتی باشد متولیانی لازم دارد.

وی افزود: نظریه ولایت فقیه و جمهوری اسلامی امام خمینی(ره)، قائل به دیدگاه تساهل اجمالی و عدم یقین و دنبال کردن اجتهاد ظنی با تکیه بر اصول است، ولی در دوره غیبت می‌تواند انسان عصر انتظار را مدیریت کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: برخی می‌گویند خشونت و اجبار در بحث دین و احکام نباید نباشد. در این صورت این سؤال مطرح است که حکومت مجبور به امر و نهی و مانع شدن تعدی و تجاوز برخی به حقوق دیگران است؛ لذا تولی امر سیاسی اقتضاء این کار را دارد؛ بنابراین نه می‌توانیم اتوپیایی (آرمان‌شهری) تصور کنیم و نه آنارشیسم را بپذیریم.

خودگردانی با محوریت خرد، سنت و نایبان

وی تصریح کرد: بنابراین در تبیین ویژگی انسان عصر ظهور، باید گفت که در این انسان، خرد، اجمالاً وجود دارد نه اینکه محور باشد و تکمیل آن کتاب، سنت پیامبر(ص) و تعلیم معصوم(ع) است و این ترکیب لزوماً نیازمند متولی همراه خرد برای شریعت است.

بهروزی لک با بیان اینکه فقدان نظریه فلسفه غیبت، می‌تواند نقص جدی در نظریه انسان عصر انتظار ایجاد می‌کند افزود: نظریه مختار بنده برای انسان عصر انتظار، خودگردانی جامعه شیعی با محوریت خرد، سنت، تعلیم معصوم و هدایت نایبان است که می‌تواند انسان را مدیریت کند؛ امروز مصداق این خودگردانی، نظریه ولایت فقیه با تقریر امام خمینی(ره) است که هم مردم را در صحنه دارد و هم بعد شریعت را مدنظر قرار می‌دهد.

انتهای پیام
captcha