جنگ جهانی کرونا ضعف جهانی‌سازی و نئولیبرالیسم را برملا کرد
کد خبر: 3897480
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۲
رایزن فرهنگی ایران در چهارمین وبینار بیروت:

جنگ جهانی کرونا ضعف جهانی‌سازی و نئولیبرالیسم را برملا کرد

عباس خامه‌یار با بیان اینکه کرونا به عمق پایه فولادی و ساختار فکری، سیاسی، اقتصادی و مالی دهکده جهانی ضربه زده است، تصریح کرد: جنگ جهانی کرونا، ضعف سیستم جهانی‌سازی و انحصار نئولیبرالیسم و نهادهای وابسته به آن را در همه زمینه‌ها از جمله بهداشت، درمان و خدمات آشکار کرد.

جنگ جهانی کرونا، ضعف جهانی‌سازی و نئولیبرالیسم را برملا کرد

به گزارش ایکنا از بیروت، چهارمین نشست تخصصی مجازی (وبينار) «مناقشه‌های كرونايی» به همت رايزنی فرهنگی ايران در لبنان و با همکاری خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) عصر جمعه، ۱۹ ارديبهشت‌ماه، در بیروت برگزار شد.
 
عباس خامه‌یار، رایزن فرهنگی ایران در بیروت، در این وبینار با موضوع «کرونا؛ جهانی‌سازی و دهکده جهانی» سخنانی ایراد کرد که مشروح آن از نظر می‌گذرد:
 
از روزهای ابتدایی ورود این میهمان ناخواسته، در فضای مجازی توئیت کردم که «عواقب همه‌گیری جهانی کرونا و ناتوانی جهان در مدیریت با عواقب ناگواری برای اقتصاد، علم، فرهنگ، محیط زیست، سبک زندگی و حتی آینده اندیشه بشر ادامه خواهد یافت،» همچنین گفتم كه «سیاره ما قبل و بعد از كرونا به وضوح متفاوت خواهد بود».
 
اما امروز بیش از سه ماه پس از شیوع این بیماری، هیچ‌کس نمی‌توانست تصور کند که پیامدهای آن، چنان سریع و فوری خواهد بود که دنیای پر ادعای غرب اینگونه در معرض دید و داوری عموم قرار گیرد! نظریه‌پردازان و محققان این پدیده را از زوایایی بررسی کرده‌اند، اما مهمترین چیز، تأثیر کرونا در سیستم نئولیبرال و جهانی‌سازی آن و بر افتادن نقاب از چهره واقعی این مکتب فکری و به اصطلاح سیستم بین‌المللی مدرن و دهکده جهانی است که به اصطلاح جهانی‌سازی خوانده می‌شود.
 
بیش از هر چیز دیگر، کرونا موفق شده است به آنچه در اصطلاح، تمدن نوظهور و مدرن خوانده می‌شود، ضربه بزند و آن را با دقت، قدرت استثنایی و هوشمندی فوق‌العاده و به شکلی خلاقانه هدف قرار دهد. این رویداد، تئوری‌های «پایان تاریخ و آخرین انسان» فرانسیس فوکویاما و «برخورد تمدن‌ها»ی ساموئل هانتینگتون که رویکردی غربی به بشریت و ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در 1991 و شور و شوق ناشی از آن بود را بار دیگر مطرح کرده است. مفاهیمی مانند دموکراسی، حقوق بشر و فناوری برتر که غرب ادعاهای خود را بر آن بنا نهاده، مخدوش شده است و مفاهیم غیرواقعی این مکاتب و دیدگاه فریبنده آنها نسبت به انسان به روشی بسیار شرم‌آور افشا و بی‌اعتبار شده است.

کرونا ظاهراً به عمق پایه فولادی و ساختار فکری، سیاسی، اقتصادی و مالی دهکده جهانی ضربه زده به شکلی که بسیار زمان خواهد برد تا به وضعیت اولیه خود بازگردد. جنگ جهانی کرونا، ضعف سیستم جهانی‌سازی و انحصار نئولیبرالیسم و نهادهای وابسته به آن را در همه زمینه‌ها از جمله بهداشت، درمان و خدمات آشکار کرد و نظام اخلاقی، وحشیگری و عدم پایبندی مدعیان آن را در ابعاد مختلف آشکار کرد و میزان نفرت تاریخی، بدخواهی و نژادپرستی و برتری طلبی آن نسبت به همتایان خود را در معرض نمایش قرار داد. کرونا توانست میزان خلأ موجود در ساختارها، سازمان‌ها و نهادهای رسمی بین‌المللی در سطوح بالا را آشکار و نقاب را از چهره‌های دروغین آنها پاره کند.
 
این اپیدمی وجود بیماری ریشه‌دار در ساختار ذهنی و عدم تعادل عمیق در سیستم سرمایه‌داری غیرانسانی را نشان داد که بسیار خطرناک‌تر و وحشتناک‌تر از خود ویروس کرونا است. غربیان مانند یک گله گوسفند نابودی بیماران قلبی مبتلا به کرونا را در دستور کار خود قرار داده‌اند و افراد سالخورده‌ای را که نمی‌توانند هزینه‌های درمانی را بپردازند و بر دوش جامعه هستند،‌به گورها می‌فرستند تا جوان‌ترها و قدرتمندها زنده بمانند و از این بیماری رهایی و مصونیت پیدا کنند تا بتوانند چرخ اقتصاد سرمایه‌داری را به حرکت درآورند؛ این به چه معنی است؟ آیا غیر از این است که در جنگ امروز بر سر بقا، قانون جنگل و قانون ضد بشریت مطابق دیدگاه داروین حاکم است که امروز در زشت‌ترین شکل آن بروز داده شده است؟. داروینیسم اجتماعی مدرن که ما را به یاد ایدئولوژی نژادپرستانه هیتلر، کشته شدن اشخاص عقب مانده ذهنی و وحشیگری وی در برابر طبقات اجتماعی و غیرمولد در جامعه می‌اندازد، وحشیانه بروز یافته است. این صحنه‌ها ما را به یاد سیاست‌هایی می‌اندازد که فوکو آن را «مدیریت مرگ» می‌نامد. این صحنه‌ها هر روز در مقابل چشمان ما دیده می‌شوند و به نظر می‌رسد تاریخ، خود را به زشت‌ترین حالت تکرار می‌کند.
 
جنگ جهانی کرونا، ضعف جهانی‌سازی و نئولیبرالیسم را برملا کرد

کرونا نشان داد که جهان بسیار کوچکتر از یک دهکده و البته آسیب‌پذیرتر از آن است که قبلاً تصور می‌شد. اگر کرونا یک تروریسم بیولوژیک دولتی باشد، اثرات مضر جهانی آن از بروز چنین جنگ‌هایی در آینده جلوگیری می‌کند، به عبارتی، این نوعی پادزهر خواهد بود. برای مواجهه با این بیماری فراگیر و ناتوانی در مقابله مستمر با آن، باید به صورت جدی به فلاسفه باز گردیم. برای اینکه بار دیگر خرد و دانایی به کتاب‌ها برگردد و از قرنطینه در غارهای مدرن خلاص شوند، باید به پاسکال و فلسفه معنوی او درباره ظرفیت محدود عقل در مقایسه با وسعت و گسترش فضای ایمان رجوع کنیم. بله ما باید به فیلسوفان اگزیستانسیالیستی مانند سورن کرکگور که ذهن را فرومایه‌تر از ایمان می‌دید و خواستار «جهش ایمانی» شد برگردیم، ایمانی که عقل هرگز بر آن غلبه نکرده است.
 
آنچه امروز اتفاق می‌افتد، نتیجه طبیعی جهانی شدن، نظام سرخورده سرمایه‌داری و مدرنیته است که فاقد ارزش‌های انسانی و اصول اخلاقی است. کرونا هنوز در مراحل ابتدایی خود است و اکنون ماسک‌های ریاکاری بنیانگذاران و مدیران جریان ناخوشایند مدرنیسم یکی یکی برداشته و چهره واقعی و وحشتناک آنها نشان داده شده است. به نظر می‌رسد که ما در میانه تولد دنیای جدید هستیم. این جهان یک جهان «کابویی» نیست که با تیراندازی، اراده خود را به دیگران تحمیل می‌کند و دنیایی نیست که قدر‌ت‌های غالب به تنهایی کنترل آن را در دست دارند و یا دنیایی که میراث انسانی را بتوان انکار کرد. این «دنیای جدید» محصول جنگی دشوار و نامتقارن با یک دشمن ناشناخته است که بدون آنکه دیده شود، ضربه خواهد زد و «امپراتوری هژمونیک» و دهکده جهانی آن را وادار به تسلیم می‌کند.
 
امروز ما بیش از هر زمان دیگری، به ایمان عاشقانه این گروه از فیلسوفان، مانند کرکگور، برکسون و شلایرماخر احتیاج داریم که معتقد بودند زندگی انسان بدون ایمان، خالی است. معنا و اهمیت زندگی که عقل را پرستش می‌کند و فقط تمایل به علم دارد و برای روح، نقشی در کشف رمز و راز وجود قائل نیست چیست؟! اندیشمندان باید در برابر پوچی آنچه که براساس فلسفه میشل فوکو مبنی بر برتری «آزادی» بر «سلامت» اتفاق می‌افتد، قیام کنند؛ آزادی‌ای که غرب به اسم آن مرتکب جنایاتی شده است یا بر اساس آن جنگ‌های مخربی به ملت‌ها تحمیل شده و رودخانه‌هایی از خون جاری شده است!! مهمترین سؤال امروز این است: ارزش آزادی و مفهوم آن چیست وقتی مردم در گورهای دسته جمعی انداخته می‌شوند یا در پیاده‌روها و خیابان‌های واشنگتن، رم و پاریس رها می‌شوند تا بمیرند و از حداقل خدمات بهداشتی و درمانی و عزت انسانی نیز محروم هستند؟!
 
آنچه امروز اتفاق می‌افتد، نتیجه طبیعی جهانی شدن، نظام سرخورده سرمایه‌داری و مدرنیته است که فاقد ارزش‌های انسانی و اصول اخلاقی است.
 
امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم به دهکده امنی ایمان بیاوریم که قرآن به آن اشاره می‌کند: «وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ: و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مى‌رسيد» و اینکه مانند آن دسته از کسانی نباشیم که نعمت‌‌های خداوند را کفر ورزیدند چنانچه در ادامه همین آیه می‌فرماید «..فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلْجُوعِ وَٱلْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ:‌ پس [ساكنانش] نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏‌دادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد».
 
آمين يا رب العالمين
 
یادآور می‌شود این نشست مجازی جمعه، ۱۹ اردیبهشت، ساعت ۱۵ به وقت محلی با حضور انديشمندانی از كشورهای مختلف برگزار شد و رویکردی اندیشمندانه درباره مفهوم دهکده جهانی امن، آن هم پس از شکست مفهوم دهکده جهانی و نظریات پایان تاریخ و برخورد تمدن‌ها در اثر پیامدهای بیماری همه‌گیر کرونا ارائه داد.
 
در این نشست اساتیدی چون حجت‌الاسلام صادق اخوان، استاد حوزه علمیه قم، درباره «بحران جهانی هویت در سایه کرونا و فروپاشی نظریه‌های مکاتب وضعی»؛  ادریس هانی، نویسنده و پژوهشگر مراکشی، با عنوان «کرونا و سرنوشت دهکده جهانی، پایان تاریخ و برخورد تمدن‌ها، چه چیزی تغییر کرده است»؛ زیاد عبدالصاحب، رئیس جمعیت فتوای اسلامی، با موضوع «دهكده امن و شريعت پروردگار جهان» و حجت‌الاسلام محمد شقیر، پژوهشگر و استاد دانشگاه لبنان، با عنوان «فروپاشی دهکده جهانی و راه سوم» سخنان خود را ارائه دادند.
 
اداره اين نشست از سوی «خضر نبها» استاد فلسفه و كلام دانشگاه لبنان انجام شد و پایان این وبینار با جلسه پرسش و پاسخ بینندگان همراه بود.
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha