کد خبر: 3913243
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۷

بررسی شبکه‌های مفهومی آیات از رهگذر روایات تأویلی در فصلنامه «علوم حدیث»

نود و پنجمین شماره از فصلنامه علوم حدیث با هشت مقاله از جمله مقاله «امکان‌سنجی کشف شبکه‌های مفهومی موجود در بافت پنهان آیات از رهگذر روایات تأویلی» منتشر شد.

به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه علوم حدیث مقالاتی با عناوین «امکان‌سنجی کشف شبکه‌های مفهومی موجود در بافت پنهان آیات از رهگذر روایات تأویلی»، «تحلیل مفاهیم «مضاف نفس» در روایات و تبیین سازه روان‌شناختی خودنظم‌‏جویی بر اساس آن»، «بازنگرشی به اثربخشی «‏خوش‏‌خلقی ـ تندخلقی»، ‏هدایت‏گر‏ اخلاقی در متقاعدسازی مخاطب»، «نقد عقیده اخباریان با قواعد برآمده از روایات تفسیر عصری»، «بررسی و داوری ادله بی‌اعتباری روایت لیلة‌الرغائب»، «واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات «شاذ» و «منکر» در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه» و «مبانی فقهی - روایی دیدگاه شهید مطهری؛ در بحث فلسفه، و نوع حکم متعه بر اساس ادله صاحب جواهر و روایات باب متعه کتاب الکافی» منتشر شده است.

کشف شبکه‌های مفهومی موجود در آیات

در چکیده مقاله «امکان‌سنجی کشف شبکه‌های مفهومی موجود در بافت پنهان آیات از رهگذر روایات تأویلی» می‌خوانیم: در میان روایات تفسیری، روایات تأویلی به جهت معرفتی جایگاه ویژه‌ای دارند. این روایات - که بازگو کننده دلالت‌های غیر ظاهر کلام الهی هستند - کمتر بررِسی معناشناختی شده است و بیشتر تحت ‏تأثیر انگاره فراعرفی بودن، تحلیل محتوایی آن‌ها خارج از توانایی بشر تلقی می‌شود. چنین رهیافتی نه تنها شیعه را در موضع اتهامِ تعطیلی عقل در فهم کلام الهی قرار داده، بلکه راه دست‏یابی به بخش وسیعی از معارف قرآن را نیز مسدود کرده است. نظر به اهمیت ارائه تحلیل‌های خردپذیر از این روایات، جستار حاضر با هدف کشف ارتباطات مفهومی بین معانی باطنی ابتدا به بررسی مفهوم بافت ظاهر و پنهان پرداخته و سپس با ارائه نمونه‌های عینی در سه حوزه مفهومیِ «حیات و ممات»، «نعمت» و «نبأ عظیم» نشان می‌دهد که معانی باطنی فاقد ارتباط مفهومی نبوده، بلکه در بافت پنهان دارای ارتباطات معنایی منطقی هستند که شبکه‌های مفهومی گسترده‌ای را شکل می‌دهند.

تحلیل مفاهیم «مضاف نفس» در روایات و تبیین سازه روان‌شناختی

نویسنده مقاله «تحلیل مفاهیم «مضاف نفس» در روایات و تبیین سازه روان‌شناختی خودنظم‌‏جویی بر اساس آن» در طلیعه نوشتار خود آورده است: در منابع روایی با مفاهیمی مواجه می‌شویم که با اضافه شدن به واژه نفس، القاکننده کارکردهای نفس در حوزه‌های مهار، تنظیم، نظارت، نگهداری، و تغییر خود هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیل مفاهیم مضاف نفس در روایات و تبیین سازه خودنظم‏جویی با روش پژوهش مفهومی- محتوایی است. یافته‌ها نشان داده که خود در منابع اسلامی انسان به اعتبار عامل تشخّص‌بخش غیرمادّی بوده و خودنظم‏جویی با تحلیل مفاهیم مضاف به «خود» (هفده مفهوم) و مفاهیم تحقق دهنده (دو مفهوم) قابل تبیین است. عام‌ترین مضاف‌های نفس اصلاح النفس و تزکیةالنفس است که توسط دو برنامه فرایندیِ مجاهدةالنفس و ریاضةالنفس پیگیری شده، و با ابزار نظارةالنفس، کفّ النفس، و ضبط النفس قابل دست‏یابی است. سازوکار تحقق، تمام مفاهیم مذکور به ‌واسطه سه مفهومِ هسته‌ای «شناخت»، «مهار»، و «انگیزه متعالی» است که از تحلیل دو مفهوم عقل و تقوا به ‌دست می‌آید.

هدایت‏گر‏ اخلاقی در متقاعدسازی مخاطب

در طلیعه نوشتار «بازنگرشی به اثربخشی «‏خوش‏خلقی- تندخلقی»، ‏هدایت‏گر‏ اخلاقی در متقاعدسازی مخاطب» آمده است: در این تحقیق با بررسی یکی از ویژگی‏های منشی ‏هدایت‏گر‏ اخلاقی که درصدد راهنمایی دیگران به انجام کار خوب و ترک کار بد است؛ یعنی ‏خوش‏خلقی- تندخلقی، به تحلیل نقش آن‏ها در متقاعدسازی مخاطب پرداخته شده است. بررسی متون نقلی و تحلیل منطقی، این نتیجه را به دست داده است که هر یک از منش خوش‌خلقی و تندخلقی، در متقاعدسازی مخاطب نقش دارند. برای ‏خوش‏خلقی طبق اطلاعات به دست آمده از متون و مشارکت کنندگان در تحقیق، 25 کد رفتاری متقاعدکننده برشمرده شده و در میان مصادیق متعدد تندخلقی، پنج رفتار «واکنش اعراضی»‏، «عبوست»‏، «عدم مدارا»‏، «عتاب» و «مهار خشم»، از منظر آیات و روایات مورد تحقیق قرار گرفته است. این تحقیق بیان‏گر آن است که ‏خوش‏خلقی و تندخلقی - هر یک - از دو مسیر مرکزی و پیرامونی، به متقاعدسازی مخاطب منجر می‏شوند.

نقد عقیده اخباریان با قواعد برآمده از روایات تفسیر عصری

در چکیده مقاله «نقد عقیده اخباریان با قواعد برآمده از روایات تفسیر عصری» می‌خوانیم: برخی عالمان شیعی - که به اخباریان معروف‏اند - عقاید مختلفی درباره آیات و روایات دارند. یکی از باورهای‏شان این است که منکر حجیت همه آیات‏اند و استدلال به قرآن را مشروط به در دست داشتن تأییدی از سوی اهل بیت: می‏دانند و تفسیر قرآن را مخصوص اهل بیت: می‏دانند. در رد باور آن‏ها، استدلال‏ها و کتب زیادی نوشته شده است، اما برآیند این مقاله، یکی از بهترین نقدهای این عقیده اخباریان محسوب می‏شود.

در این مقاله با تکیه بر روایات تفسیر عصری و اثبات عصری بودن آن‏ها، به استخراج قواعد برآمده از آن‏ها پرداخته شده است. این قواعد عبارت‏‌اند از: لزوم پیوند تفسیر با قواعد زبان‏‌شناختی عربی، لزوم پیوند تفسیر با دیگر آیات قرآن، لزوم اعمال قواعد علوم قرآنی در تفسیر که ارجاع متشابهات به محکمات، و لزوم توجه به زمان نزول آیات از جمله مکی و مدنی بودن آن‏ها از مصادیق این قاعده است، لزوم استفاده از قرینه روایات اهل بیت(ع)، عدم جواز تأویل به مصداق یا ذکر بطون برای آیات و لزوم استفاده از عقل و قوانین عقلی در تفسیر. از رهگذر این قواعد نتیجه می‏‌گیریم که اهل بیت(ع) به وسیله اشاره به این قواعد تفسیری، راه را برای تفسیر قاعده‏مند دیگران نیز بازکرده‏اند.

بررسی و داوری ادله بی‌اعتباری روایت لیلة‌الرغائب

در طلیعه نوشتار «بررسی و داوری ادله بی‌اعتباری روایت لیلة‌الرغائب» آمده است: در روایتی از پیامبر6 اولین شب جمعه ماه رجب، به لیلة‌الرغائب موسوم شده و برگزاری نمازی خاص در این شب سفارش شده است. بر پایه این روایت، از دیرباز اعمال خاص اولین شب جمعه ماه رجب مورد توجه بسیاری از متشرعان بوده و هست. از حدود قرن هفتم به بعد، در اصالت روایت، ‌نام‏گذاری این شب به لیلة‌الرغائب و برگزاری نماز آن، تردیدها و انتقاداتی شکل گرفت و گسترش یافت. تعداد قابل توجهی از حدیث‌پژوهان اهل‌تسنن در اثبات بی‌اعتباری این روایت کوشیده و برگزاری نماز رغائب را بدعت خوانده‌اند، اما شیعی‌مذهبان کمتر به مناقشه در این روایت پرداخته‌ و بسیاری از آنان بر اساس قاعده تسامح به استحباب یا جواز برگزاری نماز رغائب حکم کرده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اگر چه طرق موجود از این روایت، متقن نیست، اما شواهدی گواه بر آن است که منابعی در قرون نخستین و پیش از قرن چهارم به نقل آن پرداخته‌اند و انتقادات وارد شده، بر محتوای این روایت استوار نبوده و دلالت روایت خالی از اشکال است.

تطور معنا و استعمال اصطلاحات «شاذ» و «منکر»

نویسنده مقاله «واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات «شاذ» و «منکر» در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مهم‏‌ترین رویکرد دانش مصطلح الحدیث، جداسازی احادیث معتبر از غیر معتبر بوده و در این زمینه، اصطلاحات خاصی وضع شده که از جمله آن‏ها، «شاذ» و «منکر»، بیان‏گر معیوب بودن حدیث است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل تعاریف و کاربرد اصطلاحات مذکور در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه به دنبال واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات مذکور بوده و نتایج زیر را ارائه می‏‌دهد: 1. بیشترین کاربرد «شاذ» در روایات فقهی و بیشترین کاربرد «منکر»، در روایات اعتقادی است؛ 2. متأخران بدون دلیلی مقبول، قید «وثاقت راوی» را به تعریف متقدمان از اصطلاح «شاذ»- که دارای دو قید «تفرّد در نقل» و «مخالفت با مشهور» بود- اضافه نموده‏‌اند؛ 3. اصطلاح «منکر» نزد قدما مربوط به حوزه عقیدتی راوی و ناظر به ذکر روایاتی است که مباحث اعتقادی را مخالف با آنچه معقول و در نزد دیگران بود، بیان می‏‌داشت، اما متأخران علاوه بر مخالفت با عقل و مشهور، شخصیت راوی و مفرد بودن روایت را نیز در اطلاق «منکر» به حدیث، مدنظر داشته‏‌اند، ولی هنگام استعمال و نقد روایت به همان شیوه قدما عمل کرده‏‌اند.

انتهای پیام
captcha